جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی چگونه رمان بنویسیم؟

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قبل از تایپ کتاب بخوانیم توسط ASHVAN با نام چگونه رمان بنویسیم؟ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,590 بازدید, 64 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قبل از تایپ کتاب بخوانیم
نام موضوع چگونه رمان بنویسیم؟
نویسنده موضوع ASHVAN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط آریانا
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,032
27,720
مدال‌ها
8
اما آنچه مایه ماندگاری آثار شده است، نوع اول، یعنی رمان های جدی است و این رمان ها نیز به انواع گوناگون تقسیم می شود که رمان های اجتماعی رسالتی، تاریخی، روانشناختی، جریان سیال ذهن، واقع گرایی جادویی و… از آن جمله اند. شناخت این انواع، به شما کمک می کند تا طرح های خود را برحسب درونمایه موضوع آنها در قالب یکی از آنها بریزید و در کار خود بیشتر موفق شوید. اگر نوعی از رمان را برای طرح تان برگزینید و متوجه شوید که زیاد مورد دلخواه تان نیست یا نوشتن آن در توان شما نیست، بهتر است که آن را رها کنید، نوع دیگری را که با تجربه ها و مشاهده های شما بیشتر مرتبط است و از خصوصیت های معنایی و ساختاری آن به نسبت بیشتر آگاهی دارید، انتخاب کنید، مثلاً اگر شناخت لازم نسبت به رمان جریان سیال ذهن یا واقع گرایی جادویی نداشته باشید، نمی توانید در ارائه ساختاری و معنایی آنها موفق شوید. برعکس اگر شناختی از رمان های انتقاد اجتماعی یا سیاسی یا ناحیه یی دارید و تجربه ها و مشاهده های شما نیز برای نوشتن چنین رمان هایی شما را یاری می کند، حتماً طرح تان را در الگوی آنها بریزید.
 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,032
27,720
مدال‌ها
8
وقتی لحظه های تردید، شما را از کار بازداشت، خود را به دست آن ندهید، در نهایت برای چند ساعت یا چند روز دست از کار بردارید، ذهن شما خود به خود به آن فکر می کند و در فاصله آن برای موضوع و گرهی که به نظرتان حل ناشدنی است، راه حل پیدا می کند. گاهی خود نویسنده از راه حل و گره گشایی ذهن بی خبر می ماند. وقتی دوباره پشت میز می نشیند و شروع به نوشتن می کند، گره خود به خود باز می شود و عمل داستانی پیش می رود و مقدمات پیرنگ ریخته می‌شود.
 
موضوع نویسنده

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,032
27,720
مدال‌ها
8
می خواهم بگویم بدون شک، برای هر نویسنده حتی نویسنده های کارکشته چنین لحظه های بی اعتمادی و عقیمی پیش می آید. ای. ال. دکتروف در همان مصاحبه یی که پیش از این تکه یی از آن را نقل کردم، به این امر اشاره دارد؛ «… ممکن است یک لحظه استیصال شدید شخصی باشد. مثلاً در مورد «رگبار»6 من سخت مستاصل بودم که یک چیزی بنویسم. توی اتاق کار خانه ام تو نیوروشل رو به دیوار نشسته بودم. این بود که شروع کردم به نوشتن درباره دیوار. ما نویسنده ها گاهی به یک همچو روزهایی می افتیم.
 

shahab

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Nov
598
9,080
مدال‌ها
3
احتمالا همیشه داستانی در ذهنتون بوده که فکرش شما رو آزار داده. احتمالا همیشه دلتون خواسته که رمان خودتون رو بنویسین، اما چیزی مانع شما شده. شاید قبلا بارها تلاش کردین و بعد نوشتن بیست سی صفحه، اعتماد به نفس و انرژیتون به خاطر موارد زیر تموم شده:

ایده داستانی شما پتانسیل یک رمان طولانی رو نداشته

نوشتن رمانتون رو زیادی به تعویق انداختین و دلسرد شدین

از اینکه ممکنه خوب ننوشته باشین ترسیدین

یا اینکه ایده هاتون ته کشیده یا اینکه نمیدونین برای ادامه چی باید بنویسین

اما شاید خبر نداشته باشین که خیلی از نویسنده های بزرگ دنیا بعد نوشتن صدها کتاب، هنوز برای خلق اثر جدید با همین مشکلات مواجه میشن. پس شما تنها نبودین و نیستین.

حالا فکر میکنین من برای نوشتن اولین رمانم چطور تونستم از پس این موانع بربیام؟

در این مطلب میخوام یک راهنمای مفید و البته راهگشا بهتون ارائه بدم. تصور کنین که نسخه اولیه و تکمیل شده رمانتون رو در دست دارین و یا اسمتون رو روی یک کتاب در کتابفروشی های شهر، علی الخصوص انقلاب ببینین، هیجان انگیز نیست؟

حالا از اون بهتر، تصور کنین که براتون پیام و نظراتی از سوی مخاطبانتون برسه که میگن رمان شما عالی بوده و زندگیشون رو تغییر داده، یا اینکه کتاب شما دید اونها رو عوض کرده. چه حسی پیدا می کنین؟ اگر بقیه نویسنده از این چیزها لذت می برند، پس چرا شما لذت نبرین؟

پس بهتره خیلی زود نوشتن رمان خودتون رو شروع کنین. این راهنما به شما نشون میده که چطور یک رمان بنویسین. امیدوارم که این نکات رو به کار ببرین و از نوشتن لذت ببرین!
 

shahab

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Nov
598
9,080
مدال‌ها
3
قدم اول: بهترین ایده رو پیدا کنین و روش تمرکز کنین:



ایده رمانتون خاص و جذاب هست؟ آیا این ایده برای یک رمان 75 الی 100 هزار کلمه کفاف میده؟ به اندازه کافی قوی هست که مخاطب رو مجاب به خوندن کنه؟

توصیه میکنم که ابتدا خط داستانی جذاب و پیچیده ای رو برای داستانتون انتخاب کنین. #مثلا داستان یک قاضی دادگاه که پرونده قتلی رو بررسی میکنه که قاتلش خودشه.
 

shahab

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Nov
598
9,080
مدال‌ها
3
قدم دوم: مشخص کنین که از دسته کسانی هستین که برنامه ریزی طرح میکنن یا با شخصیت ها جلو میرن.

اگر هم جز دسته دوم هستین، فقط می نویسین و اجازه میدین که شخصیت ها و حوادث، روند داستان رو تعیین کنن.

همونطور که استیون کینگ میگه:

«شخصیت های داستانتون رو در موقعیت های دشوار و پیچیده قرار بدین و همینطور به نوشتن ادامه بدین تا ببینین چه اتفاقی میفته.»

با این حال، بهتره برای اولین اثر، یک طرح جامع و نسبتا دقیق طراحی کنین تا بعدا دچار سردرگمی و خستگی ذهنی نشین.

با توجه به تجربه ای که داشتم، توصیه میکنم که ترکیبی از هر دو دسته باشین. تا حد زیادی برنامه ریزی دقیقی از حوادث و شخصیت ها داشته باشین و گاهی اوقات هم اجازه بدین که شخصیت ها دست شما رو بگیرن و شما رو در طول داستان و اتفاقات اون پیش ببرن. شک نکنین که به این مورد برمیخورین.
 

shahab

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Nov
598
9,080
مدال‌ها
3
قدم سوم: یک شخصیت اول فراموش نشدنی خلق کنین!

قبل اینکه اولین صفحه رو آغاز کنین، باید درک کاملی از شخصیت هاتون داشته باشین. مهم ترین شخصیت شما، همون قهرمان اصلی داستانه. این قهرمان اصلی داستان باید یک منحنی شخصیتی داشته باشه. به عبارتی باید متمایز از سایر شخصیت های جانبی یا شخصیت مقابل و شر داستان شما باشه. منظور اینه که شخصیت اول یا اصلی شما باید پتانسیل های مثبتی داشته باشه که در نقطه عطف داستان ظهور کنه. این شخصیت اصلی میتونه لغزش ها و ویژگی های منفی هم داشته باشه، اما این ویژگی ها قابل چشم پوشی هستن.

شما همچنین نیاز به یک شخصیت منفی یا مخالف قهرمان داستانتون دارین که باید به خوبی پرورشش بدین. فقط یادتون باشه که در دنیای رمان، آدم خوب مطلق و یا بد مطلق وجود نداره، هم شخصیت مثبت و هم شخصیت متقابلش دارای بعد هم خوب و هم بد و پیچیدگی های یک انسان واقعی هستن.

شما به عنوان نویسنده وظیفه دارین که طوری این شخصیت منفی رو خلق کنین که دشمنی سرسخت، واقعی و به یاد موندنی بشه. فراموش نکنین که جدا از قهرمان داستان و ضد قهرمان، شما نیاز به شخصیت های فرعی هم دارین.
 

shahab

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Nov
598
9,080
مدال‌ها
3
برای خلق هر شخصیت از خودتون بپرسین:

این اشخاص اهدافشون چیه؟

چه چیزی مانع این شخصیت ها برای رسیدن به این اهداف میشه؟

برای رسیدن به خواسته هاشون، چه کار خواهند کرد؟

نقش هر یک از این شخصیت ها و تاثیرشون در داستان چیه؟

از اسامی خاص و متمایز و گاها نوین برای شخصیت هاتون استفاده کنین و اونها رو از نظر ظاهری، رفتاری و اخلاقی از همدیگه تمیز بدین. اینطوری مخاطب شما سردرگم نمیشه. در همون ابتدا سیلی از شخصیت های مختلف رو وارد داستان نکنین و اجازه بدین مخاطب ذره ذره این اشخاص و حوادث رو درک و جذب کنه. برای اینکه شخصیت های شما به یادموندنی شن و واقعی به نظر برسن، عنصر انسانیت رو به وجودشون تزریق کنین. اگر شخصیت شما واقعی به نظر نمیرسه، احتمالا فاقد ویژگی های یک انسان واقعی در دنیای واقعیه.
 

shahab

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Nov
598
9,080
مدال‌ها
3
کاملا طبیعیه که قهرمان شما با اصلی ترین مانع مواجه بشه، اما این افکار، درد و احساسات درونی این شخصیته که بهش جون می بخشه. حتی اگر شخصیت داستان شما از نظر روحی و فیزیکی قویه، باید به خاطر داشته باشین که در نهایت او هم یک انسانه و ضعف، ترس و اختلالات درونی خودش رو داره و سوپرمن نیست!

شخصیتی رو خلق کنین که مخاطب باهاش همذات پنداری کنه. شخصیتی که مدام در حال شکل گیریه.

حالا با داشتن درک درست از تمام شخصیت هاتون، کار نوشتن کمی آسون تر میشه.
 

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,432
12,582
مدال‌ها
6
نویسنده کسی است که می نویسد. شما وقتی به فکر نوشتن می‌افتید که، طرحی در سر داشته باشید. نوشتن، فکر کردن است چون چیدن و آرایش کلام است و کلام تنها رسانه‌ی فکر است. هر رمان با طرح موضوعی شروع می شود. حال پیش از اینکه بنشینید و تصمیم بگیرید داستان خود را روی صفحه بیاورید، باید نکاتی برای نوشتن رمان را در نظر داشته باشید و از خود بپرسید.
یک – برای شروع کردن رمان، همه چیز آماده شده؟
دو – داستان درباره چه موضوعی است.
سه – شخصیت ها از چه گروه و دسته و طبقه‌ایی هستند.
چهار – چه نوع رمانی می‌خواهید بنویسید.
پنج – آیا طرح رمان شما را به هیجان می آورد؟
 
بالا پایین