جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی چگونه نویسنده شویم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط MHP با نام چگونه نویسنده شویم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 7,007 بازدید, 458 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع چگونه نویسنده شویم
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DELVIN

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
کار سر و سامان دادن به رمان از جهاتی شبیه کار زراعت هست. تا بذر مناسبی را در زمین مناسبی و در زمان مناسبی نکاشته باشید و به خوبی به آن نرسیده باشید نمی توانید انتظار محصول خوبی را بکشید. داشتن یک سوژه ی خوب و ایده ی گیرا حکم داشتن همان بذر هست که به تنهایی برای رسیدن به رمانی خوب کفایت نمی کند. در درجه ی اول باید ببینید که این بذر شما (سوژه و ایده ی تان) قابلیت تبدیل شدن به یک رمان را دارد یا نه؟ یعنی می تواند در طول 200 -300 صفحه بسط پیدا بکند؟ گاهی یک ایده را می توان در چند صفحه و در قالب یک داستان کوتاه ارائه کرد. یعنی قابلیت محدودی دارد و از جنسی نیست که بتوان با آن نوشتن یک رمان وسیع را پایه گذاری کرد.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
بنابراین در برخی از مواقع وقتی نویسنده در ادامه دادن رمان به بن بست می خورد به این جهت هست که ایده ی انتخاب شده قابلیت چندانی برای تبدیل شدن به رمان را ندارد. شاید در یادداشت های بعد به ویژگی های ایده های خوب برای نوشتن رمان بپردازیم اما فعلا به همین مقدار اکتفا می کنم.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
مرحله ی بعد مرحله ی پرورش ایده می باشد. اگر ایده ی مان حداقل ها را برای پرداختن یک رمان دارد باید آن را در ذهن و یا روی کاغذ بپرورانیم. پروراندن فکر اولیه به این معناست که بتوانیم یک طرح اولیه برای رمان بنویسم که شامل این موارد هست:

شخصیت اصلی+مسئله ی اصلی او+خواست اصلی شخصیت+موانع بر سر راه او+نحوه ی مواجه ی شخصیت با موانع+پایان بندی.

 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
البته این خلاصه ای هست که ممکن است در ژانرها و سبک های مختلف ممکن است به شکل های دیگری در بیاید و یا چیزی به آن اضافه و یا از آن کم شود. اما شما می توانید این را گوشه ی ذهن داشته باشید. در یادداشت های قبل درباره ی طرح رمان و نوشتن رئوس طرح رمان و پروراندن آن تا حدودی صحبت شده است که دوستان می توانند به آن مراجعه نمایند. پروراندن شخصیت اصلی به این معناست که شما حتما یک زندگی نامه ی مختصر به علاوه ی ویژگی ها او بنویسید و در یک پرونده قرار بدهید تا کامل به زیر و بم شخصیت خود و مسئله اش واقف شوید.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
هر چقدر که پیش از نوشتن رمان طرح اصلی را مشخص کرده باشید راحتتر می توانید در نوشتن رمان پیش بروید.

اگر در پروراندن فکر اولیه مشکل دارید می توانید با انجام یکسری از کارها تخیل خود را به کار بیاندازید تا ایده های بیشتری برای ادامه دادن رمان به ذهنتان برسد. مهمترین آن مطالعه ی کتابی و مطالعه ی میدانی هست. می توانید به روزنامه ها و مجلات سر بزنید.بخش های حوادث و سرگذشت ها را مرور بکنید. خبرهای عجیب را پی بگیرید. فیلم های مستند ببینید و یا اینکه شال و کلاه بکنید و از مکان های تازه دیدن بکنید. همه ی اینها اندوخته ی ذهنی شما را بیشتر می کند و تخیل شما را به کار می اندازد. باعث می شود آدم ها و داستان های تازه ای وارد رمان بکنید و شخصیت ها را در موقعیت های زمانی و مکانی تازه تری قرار بدهید و رمان را پیش ببرید.

 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
امیدوارم نکاتی که نوشتم راهگشا باشد. باز هم پیشنهاد می کنم مطالب پیشین خانه رمان را حتما بخوانید.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
موضوع داستان
اگر خاطرتان باشد، در گفتار 5- بسط خط طرح به داستان، گفته شد خلق یک داستان از «یک محرک خارجی» که موجب «خطور ایده به ذهن نویسنده» می‌شود، آغاز می‌گردد.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
ظاهر داستان
منظور از ظاهر داستان، کلمات، جملات، ترکیب‌ها، سجاوندی‌ (نقطه‌گذاری)ها، نحوه‌ی نگارش و بیان فکر نویسنده و تشابه به یا نواوری نسبت به آثار برجسته‌ی قبلی است. این‌ها کلاً در نوشته‌های روی کاغذ وجود دارد و می‌توان آنها را با چشم سر دید و روی آنها بحث و جدل کرد. اما منظور از باطن داستان، مفاهیمی است که در ورای حروف و کلمات وجود دارد و به صراحت نوشته نشده است؛ همانند پیام داستان و هدف نویسنده از نگارش داستان که در گفتار بعد به تشریح آنها می‌پردازیم.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
مکتب، شیوه یا سبک
قبل از هر چیز به یاد داشته باشید که هیچگاه ـ تاکید می‌کنم: هیچگاه ـ خود را زندانی مکتب خاصی نکنید، خود را وقف سبک خاصی نکنید. به ویژه زمانی که تازه قلم هستید (حد اقل 10 سال اول نویسندگی!) دنبال سبک و سبک بازی نروید! این کار به شدت چشمه‌ی خلاقیت شما را خواهد خشکاند و شما را به رونویسی یا بازنویسی آثار مشابه بزرگان آن سبک وادار خواهد کرد. به یاد داشته باشید که شما به هیچ مکتب یا سبک خاصی بدهی ندارید و پس از آنکه داستان‌های زیادی خواندید و نوشتید (همان 10 سال!) ممکن است تصمیم بگیرید که آثار خود را در مکتب خاصی بنویسید یا اصلاً مکتب خود را بنیان نهید!
مکتب حاصل دو قسمت است: جهان‌بینی و ایدئولوژی؛

لحن
لحن (Tone) را معمولا در مورد گفتار به کار می‌برند اما استفاده‌ی اصطلاح آن برای نوشتار نیز صحیح است.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
رجوع به گذشته



نکاتی درباره رجوع به گذشته:

نکته 1: رجوع به گذشته در برابر یادآوری
رجوع به گذشته، بازگشتی به قبل و بیان صحنة کاملی از زندگی گذشتة شخصیت است. اما یادآوری نکته‌ای گذراست که یک لحظه به ذهن خودآگاه شخصیت خطور می کند. رجوع به گذشته، شخصیت را کاملا از حال به گذشته می‌برد. اما یادآوری، لحظاتی شخصیت را به یاد گذشته می‌اندازد اما او را به گذشته منتقل نمی‌کند. خواننده رجوع به گذشته، به یادش می‌ماند اما یادآوری آن قدر زودگذر است که تأثیری ماندگار بر ذهن خواننده نمی‌گذارد.
 
بالا پایین