جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی چگونه نویسنده شویم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط MHP با نام چگونه نویسنده شویم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 7,012 بازدید, 458 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع چگونه نویسنده شویم
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DELVIN

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
نکته 8: رجوع شفاهی به گذشته
رجوع شفاهی و با سخنان واقعی شخصیت به گذشته،‌جایگزین خوبی برای رجوعبع گذشته از طریق ذهن خودآگاه شخصیت است.حتی وقتی هم که رجوع به گذشته در طول خط داستان، مهم است، خواندن گفتگوی بسیار طولانی ملال‌آور است. از طرف دیگر ممکن است داستان جذاب باشد، اما بیان شفاهی آن، فاقد قوت نمایشی باشد.
داستان: دادگاه هنگام محاکمة سربازی به جرم خ*یانت از او می‌پرسد که دوشنبه سب کجا بوده است؟ سرباز نیز شروع به «شهادت دادن» می‌کند.
اگر نویسنده بگذارد سرباز، داستان را به طور کامل نقل کند، سرعت پیشروی صحنه و بار نمایشی آن کم می‌شود. نقل گفتگوی طبیعی نیز درازگویی است. و باز در این حالت ذکری از ادا، حالت و حرکات جسمانی شخصیت به میان نمی‌آید. بلکه شخصیت صرفا اطلاعاتی را از طریق گفتگویی طبیعی و طولانی در اختیار خواننده می‌گذارد. اما داستانی که شخصیت نقل می‌کند به اندازه داستانی که نشان خواننده می‌دهیم، تصویری و زنده نیست.
از سوی دیگر اگر سرباز، داستان را به شیوه‌ای که نویسنده می‌نویسد،‌ تعریف کند، داستان بیش از حد دقیق و خوش‌ساخت خواهد شد. در این حالت گفتگوها نیز به نظر غیرطبیعی خواهد آمد. گویی به جای آن که کسی آن را تعریف کند، نوشته است.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
برای آن که صحنه تبدیل به گفتگوی طولانی و خسته کننده نشود؛ نویسنده باید داستان را پس از صحبت‌های اولیة سرباز، بنویسد. در حقیقت داستان باید تبدیل به صحنه‌های متوالی نمایشی در محدودة صحنة زمان حال دادگاه، و در حقیقت رجوع شفاهی به گذشته شود. انتقال نیز بسیار ساده است:
مثال (شهادت سرباز): «عرض کنم، آن شب در پادگان بودم و داشتم پوتین‌هایم را واکس می‌زدم که خوب؛ جناب سروان آمد تو. خیلی شق و رق و مرتب بود. مثل برق از جایم پریدم. خوب ترسیده بودم ...»
سروان با قدم‌های بلند به سوب او رفت و بعد نیشش به خنده واشد. گفت: «راحت باش پسر». سرباز عرق کردهب ود. سروان پاکتی از جیبش درآورد ....»
و نویسنده داستان را تا بسط کامل صحنه، به همین ترتیب تصویر می‌کند. اما صحنة نمایشی را یکی، دوسطر مانده به ‌آخر؛ متوقف می‌کند و به صحنة دادگاه برمی‌گردد تا سرباز با زبان خودش داستان را به پایان برساند.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
تمرین:‌

داستانی با محوریت بازگشت به گذشته بنویسید. (به انتقال‌ها دقت کنید)
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
معمولا فقط در شرایطی نویسنده می تواند یک ضرب در نوشتن رمان پیش برود که یا از قبل به اندازه ی کافی فکر اولیه رمان را در ذهنش پرورده و به تمام زوایای رمانش آگاه باشد و یا اینکه در چنان شرایط روحی و فکری قرار بگیرد که همزمان با نوشتن, فکرها و ایده ها یکی یکی سربرسد و ادامه رمان را بسازد. مورد دوم زمانی اتفاق می افتد که نویسنده تخیل سرشاری داشته باشد و به اندازه ی کافی از محیط پیرامونش ایده و سوژه جذب کرده باشد.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
کار سر و سامان دادن به رمان از جهاتی شبیه کار زراعت هست. تا بذر مناسبی را در زمین مناسبی و در زمان مناسبی نکاشته باشید و به خوبی به آن نرسیده باشید نمی توانید انتظار محصول خوبی را بکشید. داشتن یک سوژه ی خوب و ایده ی گیرا حکم داشتن همان بذر هست که به تنهایی برای رسیدن به رمانی خوب کفایت نمی کند. در درجه ی اول باید ببینید که این بذر شما (سوژه و ایده ی تان) قابلیت تبدیل شدن به یک رمان را دارد یا نه؟ یعنی می تواند در طول 200 -300 صفحه بسط پیدا بکند؟ گاهی یک ایده را می توان در چند صفحه و در قالب یک داستان کوتاه ارائه کرد. یعنی قابلیت محدودی دارد و از جنسی نیست که بتوان با آن نوشتن یک رمان وسیع را پایه گذاری کرد.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
بنابراین در برخی از مواقع وقتی نویسنده در ادامه دادن رمان به بن بست می خورد به این جهت هست که ایده ی انتخاب شده قابلیت چندانی برای تبدیل شدن به رمان را ندارد. شاید در یادداشت های بعد به ویژگی های ایده های خوب برای نوشتن رمان بپردازیم اما فعلا به همین مقدار اکتفا می کنم.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
البته این خلاصه ای هست که ممکن است در ژانرها و سبک های مختلف ممکن است به شکل های دیگری در بیاید و یا چیزی به آن اضافه و یا از آن کم شود. اما شما می توانید این را گوشه ی ذهن داشته باشید. در یادداشت های قبل درباره ی طرح رمان و نوشتن رئوس طرح رمان و پروراندن آن تا حدودی صحبت شده است که دوستان می توانند به آن مراجعه نمایند. پروراندن شخصیت اصلی به این معناست که شما حتما یک زندگی نامه ی مختصر به علاوه ی ویژگی ها او بنویسید و در یک پرونده قرار بدهید تا کامل به زیر و بم شخصیت خود و مسئله اش واقف شوید.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
هر چقدر که پیش از نوشتن رمان طرح اصلی را مشخص کرده باشید راحتتر می توانید در نوشتن رمان پیش بروید.

اگر در پروراندن فکر اولیه مشکل دارید می توانید با انجام یکسری از کارها تخیل خود را به کار بیاندازید تا ایده های بیشتری برای ادامه دادن رمان به ذهنتان برسد. مهمترین آن مطالعه ی کتابی و مطالعه ی میدانی هست. می توانید به روزنامه ها و مجلات سر بزنید.بخش های حوادث و سرگذشت ها را مرور بکنید. خبرهای عجیب را پی بگیرید. فیلم های مستند ببینید و یا اینکه شال و کلاه بکنید و از مکان های تازه دیدن بکنید. همه ی اینها اندوخته ی ذهنی شما را بیشتر می کند و تخیل شما را به کار می اندازد. باعث می شود آدم ها و داستان های تازه ای وارد رمان بکنید و شخصیت ها را در موقعیت های زمانی و مکانی تازه تری قرار بدهید و رمان را پیش ببرید.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
امیدوارم نکاتی که نوشتم راهگشا باشد. باز هم پیشنهاد می کنم مطالب پیشین را حتما بخوانید.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
8,033
27,717
مدال‌ها
8
چگونه نویسنده شویم؟ بخش دوم


قدم اول، ایده

ایده به معنای فکرِ بِکر یا اندیشه‌ای برای عملی کردن چیزی است. در حیطه نویسندگی و بخش داستان و رمان، ایده‌ها کمی جالب‌تر و جذاب‌تر می‌شوند زیرا تصور، فضاسازی، شخصیت‌سازی و به طور کل سناریوچینی همه و همه در ذهن ساخته می‌شوند و این تنوع فکری برای ایده پرداز بسیار لذت‌بخش و جالب است، هرچند انرژی ذهنی بالایی در این عمل مصرف می‌شود اما به لذت‌اش می‌ارزد. گذشته از تعریف و وصفِ این‌کار، ایده‌ی داستان از روش‌های مختلفی به دست می‌آید گاهی زیر دوش حمام یا هنگام مسواک زدن گاهی هم با تحت تاثیر قرار گرفتن! مورد آخر روش خوبی برای بدست آوردن ایده است و این‌جا درمورد آن صحبت می‌کنیم.
 
بالا پایین