جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی چگونه یک شاعر شویم؟

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کارگاه شعر توسط MHP با نام چگونه یک شاعر شویم؟ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 5,448 بازدید, 282 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته کارگاه شعر
نام موضوع چگونه یک شاعر شویم؟
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,348
45,512
مدال‌ها
23

بر کلمات جامه ی نت بپوشانید

همچنانکه دارید روایت موسیقی و ملمودی تان را دنبال می کنید، کلمات جوانه می زنند و جان می گیرند و پشت ملمودی سوار می شوند. این عالی است! این همان لحظه ای است که بسیاری از آهنگ های پاپ خوش آهنگ تاریخ را ماندگار کرده است. همان چند ثانیه ای که ملودی دیوانه وار می شود. اگر این اتفاق برای شما نیفتاد غصه نخورید. مهم نیست. سعی کنید متن ترانه تان را روی موسیقی سوار کنید. تمپوهای تندتر یا کندتر را امتحان کنید. ریتم را عوض کنید. دیری نخواهد پایید که یک ملودی شکل خواهد گرفت. و وقتی که شکل بگیرد، غوطه ور شدن در اعماق ناخودآگاه و خلق ترانه ای کامل، ساده تر خواهد بود.
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,348
45,512
مدال‌ها
23

زیاد خود را درگیر قافیه نکنید


معروف است که چون قافیه تنگ آید، شاعر به جفنگ آید! اما قافیه واقعا کارکرد خیلی مهم و خاصی در شعر و ترانه دارد. گاهی ممکن است شاعر یا نویسنده به خاطر ضرورت قافیه به مواردی نقب بزند که اصلا نه قصد آن را داشته و نه اگر به خاطر قافیه نبود به ذهنش خطور می کرده است. همانطور که گفتیم، زبان ترانه با شعر متفاوت است. در شعر کلاسیک، قافیه قواعد خاص خود را دارد که حتما باید رعایت شود وگرنه منتقد ادبی از آن ایراد می گیرد. مثلا در شعر، نمی توان حرف ص را با حرف ث قافیه کرد. اما در ترانه اشکالی ندارد. خلاصه ترانه نویسی از خیلی از قواعد ادبی مستثناست البته یک قاعده خیلی مهم عدم سرقت ادبی است که حتما باید در همه حال و در همه هنرها رعایت شود.
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,348
45,512
مدال‌ها
23

غنای ذاتی ترانه تان را پیدا کنید و آن را نشان دهید


با اینکه گفتیم ترانه و شعر با هم تفاوت اساسی دارند، اما به این معنی نیست که نمی توان در ترانه عامیانه موسیقی عامه پسند، از تکنیک های ادبی بهره نبرد. در شعر و ادبیات جدی، سمبولیسم، استعاره، تشبیه، جناس، صدها صور خیال و ایهام وجود دارد. اینهاست که زبان شعر را از زبان عادی و آگهی روزنامه متفاوت می کند. پس بهتر است نگذارید ترانه و بی روح باشد. مثلا، شاید مدت هاست بیکارید یا به تازگی کارتان را از دست داده اید و می خواهید ترانه ای در این باره بنویسید. بهتر نیست از آن برای بیان اعتراض سیاسی- اجتماعی بهره ببرید؟ محتوا وجود دارد، فقط کمی به صیقل کاری نیاز دارد.
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,348
45,512
مدال‌ها
23

ترانه با محتوا بنویسید


ترانه موسیقی های عامه پسند لازم نیست بیانیه ای فلسفی یا سی*اسی باشد. البته فرق است بین قلنبه حرف زدن، و برانگیختن شنونده به تفکر و اندیشه. ترانه نویس باید سعی کن ایهام را چاشنی ترانه اش کند وگرنه ترانه ای دم دستی نوشته است. باید از صور خیال بهره ببرید؛ صور خیالی که به طور آشکار به مفهومی اشاره دارد. به طور خلاصه، باید مفاهیم را غیرمستقیم بیان کرد، نه صاف و پوست کنده. در اینجا زبان ترانه و شعر به هم نزدیک می شوند و این وجه مشترک این دو اثر هنری است.


مثلا، می خواهید راجع به تنهایی خودتان بنویسید. اگر اینطوری باشد:


یه تاکسی خالی

تو شب بارونی

خیابونا خیسن

حالمو می دونی؟

بهتر از متن زیر است:


تنها شدم باز

گذاشتی رفتی


در هر دو ترانه، معنا و مفهوم یکی است: تنهایی. اما در ترانه اول، احساسات و عواطف شنونده تحریک می شود، چون تصاویری در ذهن او خلق شده اند که او می تواند با آنها ارتباط برقرار کند. و برقراری ارتباط شنونده با ترانه، جان کلام است.
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,348
45,512
مدال‌ها
23

🔶وزن شعر چیست؟

اولین پرسشی که برای افراد علاقه‌مند به سرایش شعر پیش می‌آید این است که «وزن شعر چیست؟». با مراجعه به فرهنگ لغات فارسی معین، عمید و دهخدا، به ترتیب، چنین تعاریفی را برای واژه «وزن» در اصطلاح ادبی مشاهده خواهیم کرد: وزن آهنگ تلفظ یک واژه یا یک جمله، آهنگ و تناسب کلام، سنجیدن و سرودن شعر مطابق میزان است. در واقع، وزن شعر نظم و چیدمان آهنگین الفاظ مصرع‌های شعر در کنار یکدیگر است.

دو جمله زیر را در نظر بگیرید و آن‌ها را بخوانید:

  1. دل می‌رود ز دستم، صاحبدلان خدا را
  2. دل ز دستم می‌رود، خدا را صاحبدلان
آنچه مشخص است، این دو جمله معنای یکسانی دارند، اما با وجود کلمات مشابه، ظاهر لفظی و نحوه خوانش آن‌ها متفاوت است. به عنوان یک مخاطب معمولی، جمله اول برایمان آهنگین و موزون است، اما ترتیب واژه‌های جمله دوم آهنگ خوشی نمی‌سازد. چنین است که می‌گوییم اولی وزن دارد و دومی نه.

یکی از دلایلی که شعر را برای شنونده و خواننده خوش‌آهنگ و دلنشین می‌سازد، تناسب خاص میان واژه‌ها و چیدمان صحیح آن‌هاست. وقتی کسی شعر موزونی را می‌خواند یا می‌شنود، فارغ از معنای مجموعه کلمات، آوای آهنگین گذر قطار واژه‌ها را به خوبی درک خواهد کرد. مخاطبِ شعر بدون آموختن چیزی از پیش، موزون بودن را درمی‌یابد. آنچه شاعر را در چینش موزون کلمات کمک می‌کند، علاوه بر قدرت به‌کارگیری حس زیبایی‌شناسی، استفاده از قواعدی است که به علم عَروض شهرت دارد.

🔶علم عروض و خط عروضی چیست؟


«عَروض» واژه‌ای عربی به این معناست: «میزان و سنجش شعر که به وسیله آن شعر خوب از شعر ناهنجار شناخته شود، و نیز بر آخر مصراع اول بیت اطلاق مى‌شود.» در واقع، عروض علمی است که به ‌وسیله آن به اوزان شعر و تغییرات آن پی می‌بریم. در عروض، مصراع‌ها را به واحدهای آوایی تقسیم و دسته‌بندی می‌کنیم و به آن‌ها نظم می‌دهیم. نکته مهمی که همواره باید در نظر داشته باشید، این است که ما در مورد آواها و تلفظ واژه‌ها بحث می‌کنیم و شکل نوشتاری کلمات هیچ اهمیتی ندارد. در واقع، هرچه را که می‌شنویم و می‌گوییم می‌نویسیم.


«خط عروضی» چیزی نیست جز همین نوشتن شنیده‌ها. مثلاً مصراع «بنی آدم اعضای یکدیگرند» به خط عروضی این‌گونه است:‌ «بنی آدَمَعضایِ یکدیگرند». البته خط عروضی را معمولاً کلمات را برای تقطیع هجاها جدا می‌نویسیم. در ادامه، در این مورد بیشتر صحبت خواهیم کرد.


آموزش وزن شعر فارسی

🔶استخراج وزن شعر


اکنون که می‌دانیم وزن شعر چیست و علم عروض به چه چیزی می‌پردازد، می‌رویم سراغ اصل مطلب که همان آموزش وزن شعر فارسی است. در ادامه، سه گام ساده را بیان می‌کنیم که با طی آن‌ها می‌توانید وزن شعر را استخراج کنید. در گام نخست، باید شعر را صحیح بخوانیم، سپس در گام دوم آن را با در نظر گرفتن نکاتی تقطیع هجایی کنیم و در گام سوم ارکان و افاعیل عروضی‌اش را بنویسیم و به وزن شعر برسیم. در ادامه، با این گام‌ها و اصطلاحات آن‌ها آشنا می‌شویم.

🔶گام نخست: صحیح خواندن شعر


گام نخست و اساسی در پیدا کردن وزن شعر خواندن آن به شکل صحیح و فصیح است. این توانایی به مرور زمان و با تمرین و تکرار در شما شکل خواهد گرفت. شنیدن خوانش شعر شعرای بزرگ توسط اساتید ادبیات و کسانی که در زمینه شعر تخصص دارند، می‌تواند بسیار کارساز باشد و شما را از ارتکاب و تکرار خطا محفوظ بدارد. برای مثال، سعی کنید غزل زیر را بخوانید، سپس با شنیدن خوانش سیدعلی موسوی گرمارودی، شاعر و حافظ‌پژوه معاصر، خطاهای احتمالی‌تان را بیابید و تصحیح کنید.


رواق منظر چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست


به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل
لطیفه‌های عجب زیر دام و دانه توست

دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست


علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن
که این مفرح یاقوت در خزانه توست


به تن مقصرم از دولت ملازمتت
ولی خلاصه جان خاک آستانه توست


من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی
در خزانه به مهر تو و نشانه توست


تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
که توسنی چو فلک رام تازیانه توست


چه جای من که بلغزد سپهر شعبده‌باز
از این حیل که در انبانه بهانه توست


سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد
که شعر حافظ شیرین سخن ترانه توست


مشاهده فایل‌پیوست فایل صوتی شعر.mp3
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,348
45,512
مدال‌ها
23

🔶 گام دوم: تقطیع هجایی


همان‌طور که در ابتدا گفتیم، وزن شعر مربوط به آن چیزی است که تلفظ می‌کنیم و به گوشمان آهنگین به نظر می‌رسد. در زبان فارسی، مانند اغلب زبان‌های دنیا، نگارش و تلفظ یکسان نیست. بنابراین، برای شناخت وزن شعر فارسی باید سراغ واحدهای آوایی زبان برویم. این واحدهای آوایی همان هجاهایی است که در دوران مدرسه انجام می‌دادیم و به آن «بخش کردن» می‌گفتیم. دست چپ و راستمان را بالا و پایین می‌کردیم و مثلاً چنین می‌گفتیم: «آ سِ مان آ بی اَست».


«هجا» یا «بخش» یا «سیلاب» کوچک‌ترین واحد تشکیل‌دهنده گفتار است که با هر ضربه هوای ریه ادا می‌شود و شامل صامِت (همخوان) و مُصَوِّت (واکه) است. هجاها می‌توانند آهنگ یک زبان، قواعد شعری، الگوهای تأکید و… آن را دگرگون سازند.


بیت زیر را در نظر بگیرید. می‌خواهیم آن را هجابندی یا تقطیع هجایی کنیم (همان بخش کردن دوران مدرسه).


در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم



ابتدا چند بار آن را مرور می‌کنیم تا به شکل صحیح خوانش با توجه به معنی‌ برسیم. این بیت را به صورتی که با زبان می‌خوانیم، می‌نویسیم. همان خط عروضی که گفتیم:


دَران نَفَس کِ بِمیرَم دَرارِزویِ تُ باشَم
بِدانُ مید دَهَم جان کِ خاکِ کویِ تُ باشَم



خط عروضی با جدا کردن هجاها یا همان تقطیع هجایی به صورت زیر است:


دَ ران نَ فَس کِ بِ می رَم دَ را رِ زو یِ تُ با شم


بِ دا نُ مید دَ هَم جان کِ خا کِ کو یِ تُ با شَم



اگر به هجاهای بیت بالا دقت کنید، می‌بینید که بعضی از آن‌ها سه حرف، برخی دو حرف و برخی دیگر یک حرف دارند. در ساده‌ترین تقسیم‌بندی، هجاهای یک‌حرفی را «هجای کوتاه» و هجاهای دوحرفی را «هجای بلند» می‌نامیم. هجای کوتاه را با علامت U و هجای بلند را با — نشان می‌دهیم. البته یک هجای دیگر به نام «هجای کشیده» نیز داریم. در عمل، آنچه از هجای کشیده حس می‌کنیم، معادل یک هجای بلند و یک هجای کوتاه است و به همین دلیل آن را با — U نمایش می‌دهیم.


البته دقت کنید که هجای کشیده دقیقاً معادل یک هجای بلند و کوتاه نیست و به دلیل اختلاف اندکی که با آن دارد، گوش هر دو را یکی می‌پندارد. اما نمی‌خواهیم با استثنائات خللی در روند کار ایجاد کنیم و هر جا هجای کشیده دیدیم، از — U استفاده می‌کنیم. در ادامه، با صورت دقیق‌تر و منسجم‌تر با دسته بندی هجاها آشنا می‌شویم.


گفتیم که هر هجا از صامت و مصوت تشکیل شده است. صامت حرف بدون حرکت مانند ن، ر، م و… است. مصوت نیز حرکتی است که به صامت می‌دهیم و خود به دو نوع کوتاه و بلند تقسیم می‌شود. مصوت‌های کوتاه همان فتحه، کسره و ضمه (ــَـ و ــِـ و ــُـ) هستند. مصوت‌های بلند نیز به صورت «آ»، «ای» و «او» تلفظ می‌شوند.


برای مثال، اجزای واژه «معنا» به صورت زیر است:


معنا = صامت م + مصوت کوتاه ــَـ + صامت ع + صامت ن + مصوت بلند آ.
 

- گیتی -

سطح
7
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,574
37,076
مدال‌ها
14
برای شعر گفتن قواعدی وجود دارد که اکتسابی هستند و هر کسی می تواند با تمرین و تکرار تبدیل به یک شاعر شود.
اما بخشی از استعداد شعر گفتن ذاتی است و افرادی وجود دارند که حتی سواد زیادی ندارند و قواعد شعر گفتن را بلند نیستند اما شاعران خوبی هستند،
در عین حال، ما مراحل شاعر شدن را به شما می آموزیم.
فرض کنید امروز تصمیم گرفته اید که یک شعر از خودتان بنویسید و برای این کار مصمم هستید،

اگر این چنین است تنها کافی است برخی قواعد شعر گفتن را یاد بگیرید، کمی مطالعه داشته باشید و گام های زیر را دنبال کنید:
5e8254d4344c2.jpg
 

- گیتی -

سطح
7
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,574
37,076
مدال‌ها
14
۱- شعر زیاد بخوانید

تا جایی که می توانید از شاعران مختلف، خصوصاً شاعران معاصر شعر بخوانید تا دامنه واژه ها در ذهن شما بیشتر شوند و تکنیک های شعر گفتن را به طور ناخودآگاه از این شعرها بیاموزید.
شعر خواندن اولین گام برای شعر گفتن است و برای این کار به چند شاعر بسنده نکنید، هر روز از شاعران جدید شعر بخوانید تا ذهن شما آماده شعر گفتن شود.

۲- همواره بنویسید


شاعر خوب کسی است که همواره با کلمات بازی می کند و قلم به دست دارد، می نویسد و پاک می کند.
هرگز برای شعر گفتن نباید منتظر معجزه باشید، قلم خود را بردارید و دائماً در حال نوشتن باشید.
زیرا تمرین کردن به همراه خواندن شعرهای زیاد باعث آماده شدن و بازتر شدن ذهن شما خواهد شد.
هر چند شعرهای اول خود را بدون ساختار بنویسید، اما در نهایت به چیزی که می خواهید می رسید.


۳- همواره همه چیز را یادداشت کنید

کسی که شعر می گوید، باید یک قلم و کاغذ را همواره با خود داشته باشد و هر چیزی را که به ذهنش می رسد یادداشت نماید.
گاهی شما با نوشتن تجربه یک روز خود، تنها یک بیت شعر می نویسید، اما روز به روز آن را گسترده تر می کنید و تبدیل به یک شعر خوب می شود.


۴- اشعار خود را بازنگری کنید

صرف این که شما یک شعر سروده اید و خودتان آن را می پسندید، دلیل کافی برای خوب بودن و کامل بودن شعر شما نیست.
بنابراین شعر خود را از نظر معنا و مفهوم، قافیه و آهنگ و دیگر ساختارهای ادبی بررسی و بازنگری کنید تا به ایرادهای خود پی ببرید.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: PardisHP

- گیتی -

سطح
7
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,574
37,076
مدال‌ها
14
۵- فنون و قواعد شعر گفتن را بیاموزید

حذف کلمات غیر ضروری، استفاده مناسب از کلمات و نوع قرار دادن این کلمات در کنار هم و … همگی از فنون و قواعد شعر گفتن هستند.
همواره در این مسیر از فرهنگ لغت استفاده کنید و همواره به دنبال جایگزین های زیباتری برای کلمات خود باشید تا شعر شما زیباتر شود.
یکی از مهم ترین گام ها برای شاعر شدن و شعر گفتن این است که شما یک فرد انتقاد پذیر باشید. زیرا این انتقاد پذیر بودن باعث می شود که دیگران در مورد شعر شما انتقادهایی را ارائه کنند و این انتقادها موجب پیشرفت شما در شعر گفتن شود.
بنابراین هرگز از قرار دادن شعر خود برای نقد دیگران فرار نکنید و فراموش نکنید که شعر گفتن نیازمند تمرین و مطالعه فراوان می باشد.


6- هدف داشته باشید

برای هر کاری باید هدفمان مشخص باشد.
وقتی نمی‌دانیم می‌خواهیم به کجا برویم چطوری می‌توانیم مسیرمان را مشخص کنیم؟ نوشتن شعر هم از این قاعده مستثنا نیست.

  • شعر می‌نویسیم برای آزاد شدن ذهنمان؟ برای اعتراض؟ کشف؟ توصیف زیبایی‌ها؟
  • بعدازاین باید تمام عناصر شعر را باهدف موردنظرمان تطبیق دهیم.
هوشنگ ابتهاج دراین‌باره می‌گوید: «برای من این‌ها هیچ‌کدام این جنبه‌های هنری و سازمان پیدا کردن و سازندگی داشتن نداشت، برای من حرف زدن، درد دل کردن خودم مطرح بود، یعنی واقعاً من هیچ‌وقت شعر نگفتم که بگویم مثلاً شعری گفتم.
یک وسیله‌ای بود که حرفم را بتوانم بزنم. دردی بیان بشود؛ و تمام این فوت و فن‌های کار شعر هم، ابزار کار من بود که بتوانم حرفم را بزنم.»


7- از کلیشه‌ها دوری کنید

یعنی استعاره‌ها و تشبیه‌ها و قیاس‌های تکراری و قدیمی را بیرون بریزیم و تلاشمان این باشد که استعاره‌های نو خلق کنیم.
مخاطب خلاقیت را می‌فهمد. دلش کاری می‌خواهد که او را شگفت‌زده کند.
وقتی صور خیال آشنا باشد دیگر خواننده با آن درگیر نخواهد شد و ذهنش به چالش کشیده نمی‌شود.
طوری بنویسیم که شعر ما معانی عمیقی را در بر بگیرد. حسین منزوی یکی از شاعرانی است که کلیشه‌ها را در هم می‌شکست.
هنگام وصل ماست به باغ بزرگ شب
وقتی‌که سیب نقره‌ای ماه می‌رسد
ترکیب سیب نقره‌ای ماه استعاره‌ای بکر و زیباست.
 

- گیتی -

سطح
7
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,574
37,076
مدال‌ها
14
8- در استفاده از کلمات عینی و ذهنی دقت کنید

برای ارتباط با مخاطب و تأثیرگذاری بیشتر و اینکه بتوانیم تصویر دقیق‌تری ازآنچه در ذهن داریم ارائه دهیم باید بدانیم چه موقع از کلمات ذهنی و چه موقع از کلمات عینی استفاده کنیم.
به کلماتی عینی می‌گوییم که وقتی با آن‌ها مواجه می‌شویم یک تصویر مشخص در ذهن همۀ ما شکل می‌گیرد. مثل پیانو، موبایل، دختر.
کلمات ذهنی اما می‌تواند برای هرکسی مفهومی خاص داشته باشد. مانند شکوه، طرب، رنگ.
وقتی می‌گوییم او خوشحال است این خوشحالی برای من ممکن است حد و حدودی داشته باشد و برای شما هم همین‌طور.
اما گربه‌ای که از کنار دیوار رد شد را همه می‌توانیم تقریباً یکسان تصور کنیم.
فکر می‌کنم برای تصویرسازی کلمات ذهنی بهتر باشند. مثلاً به‌جای اینکه بگوییم او خوشحال شد می‌توانیم بگوییم برق شادی در چشم‌هایش درخشید.


9- به بدیهیات بی‌اعتنا نباشید

چیزهایی مثل راه رفتن، خوابیدن، غذا خوردن و…قدرت شاعر در این است که اتفاقات روزمره‌ای که مردم عادی به‌راحتی از کنار آن می‌گذرند را با نگاه تازه‌ای ببیند.
به قول اسماعیل امینی: «شاعران باید به مسائل جهان به‌گونه‌ای دیگر بنگرند و در بدیهیات تردید کنند. اگر قرار باشد آن‌ها نیز به دنبال موضوعات معمول و عادی بدوند که دیگر فرقی با دیگران ندارند و پشت سر دیگران می‌دوند درحالی‌که شاعران باید جلوتر باشند و ابعاد دیگر ماجرا را دیده و کار هنری درباره آن انجام دهند.»


10- بازنویسی مرحلۀ آخر نیست

تازه ‌کار ما پس از نوشتن پیش‌نویس اولیه شروع می‌شود و با بازنویسی می توانید اشکالات شعر خودتان را بطور کامل برطرف کنید.
 
بالا پایین