جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب گتسبی بزرگ اف. اسکات فیتزجرالد

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه کتاب توسط ادوارد کلاه به سر با نام گتسبی بزرگ اف. اسکات فیتزجرالد ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,306 بازدید, 81 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه کتاب
نام موضوع گتسبی بزرگ اف. اسکات فیتزجرالد
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ادوارد کلاه به سر
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
فیتزجرالد تا اواسط سال ۱۹۲۳ با الهام از پروندهٔ هالز-میلز، شخصیت مرموز گرلاخ و مهمانی‌های پرسروصدایی که در لانگ آیلند شرکت می‌کرد، ۱۸٬۰۰۰ کلمه برای رمانش نوشته بود اما بیشتر داستان جدیدش را به‌عنوان شروعی نادرست نادیده گرفت.[۷۹] برخی از این پیش‌نویس اولیه، دوباره در داستان کوتاه «آمرزش» در سال ۱۹۲۴ ظاهر شد.[۸۰] در پیش‌نویس‌های قبلی،[ر] دیزی در اصل آدا[al] نام داشت و نام نیک نیز داد[am] بود[۸۲] و این دو شخصیت پیش از تجدید دیدار در لانگ آیلند، با هم رابطهٔ عاشقانهٔ قبلی داشتند.[۸۳]این پیش‌نویس‌های قبلی برخلاف دیدگاه نیک، از دیدگاه یک راوی دانای کل نوشته شده بود.[۸۴] یک تفاوت اساسی در پیش‌نویس‌های قبلی، شکست کمتر کامل رؤیای گتسبی است. تفاوت دیگر این است که بحث بین تام بیوکنن و گتسبی متعادل‌تر است، اگرچه دیزی همچنان به تام بازمی‌گردد.[۸۵]
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
کار نگارش گتسبی بزرگ به‌طور جدی از آوریل ۱۹۲۴ از سر گرفته شد.[۸۶] فیتزجرالد تصمیم گرفت از روند نوشتن رمان‌های قبلی خود دور شود و به پرکینز گفت که قصد دارد دستاوردی هنری خلق کند.[۸۷] او می‌خواست از واقع‌گرایی دو رمان قبلی خود دوری کند و اثری خلاقانه با تخیل پایدار بنویسید.[۸۸] او در راستای این هدف، آگاهانه از سبک‌های ادبی جوزف کنراد و ویلا کاتر تقلید کرد.[۸۹] او به‌ویژه تحت‌تأثیر بانوی گمشده،[an] نوشتهٔ کاتر در سال ۱۹۲۳ قرار گرفت[۹۰] که دربارهٔ مهمانی‌رو ازدواج‌کردهٔ پول‌داری است که خواستگاران رمانتیکِ مختلفی به‌دنبال او هستند و به‌طور نمادین رؤیای آمریکایی را تجسم می‌کند.[۹۱] او بعدها نامه‌ای به کاتر نوشت و از هرگونه سرقت ادبیِ ناخواسته عذرخواهی کرد.[۹۲] در طول این دوره از بازنگری، اسکات طرح‌های اولیهٔ روی جلد کتاب را دید و تحت تأثیر قرار گرفت.[۹۳] کمی بعد از این تلاش انفجاری، کار کُند شد و فیتزجرالدها به ریویرای فرانسه که برایشان آغاز بحران زناشویی به همراه داشت، نقل‌مکان کردند.[ز]
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
فیتزجرالد علی‌رغم تنش‌های زناشویی مداوم خود به نوشتن پیوسته ادامه داد و نسخهٔ تقریباً نهایی دست‌نویس را به ویراستار خود،مکسول پرکینز ارائه کرد.[۹۵] پرکینز در نامه‌ای به او اطلاع داد که گتسبی به‌عنوان یک شخصیت، بسیار مبهم است و ثروت و تجارت او به ترتیب به توضیح قانع کننده‌ای نیاز دارد.[۹۶] فیتزجرالد از پرکینز به‌خاطر انتقادهای دقیقش تشکر کرد و ادعا کرد که چنین بازخوردی او را قادر می‌سازد تا نسخهٔ خطی را کامل کند.[۹۷]فیتزجرالد پس از نقل‌مکان به‌همراه همسرش به رم،[۹۸]تجدیدنظرهایی در نسخهٔ خطی انجام داد.[۹۹]
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
فیتزجرالد پس از چند دور تجدیدنظر، نسخهٔ نهایی رمان را در فوریه ۱۹۲۵ ارائه داد.[۱۰۰] تغییرات فیتزجرالد شامل تجدیدنظرهای گسترده در فصل‌های ششم و هشتم بود.[۱۰۱] او پیشنهاد ۱۰ هزار دلار آمریکا برای حقوق انتشار سریالی این کتاب را رد کرد تا رمان زودتر منتشر شود.[۱۰۲] او در سال ۱۹۲۳، ۳٬۹۳۹ دلار آمریکا را به‌عنوان پیش‌پرداخت و ۱٬۹۸۱٫۲۵ دلار آمریکا پس از انتشار دریافت کرد.[۱۰۳]
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
فیتزجرالد در انتخاب اسم برای رمان خود مشکل داشت و پیش از تصمیم‌گیریِ با اکراه درمورد گتسبی بزرگ[۱۰۴] که منبع الهام آن، مون بزرگ از آلن فورنیه است،[۱۰۵] به انتخاب‌های زیادی پرداخت. پیش از این او بین عنوان‌های در میان انبوه خاکستر و میلیونرها،[ap]تریمالکیو،[aq] تریمالکیو در وست اگ،[ar] سفری به وست اگ،[as] زیر قرمز، سفید و آبی،[at] گتسبی با کلاه طلایی[au] و عاشق بالاجهنده[av] جابه‌جا شده بود.[۱۰۶] عنوان‌های گتسبی با کلاه طلاییو عاشق بالاجهنده از سرلوحهٔ فیتزجرالد برای این رمان آمدند که خودِ او با نام مستعار توما پارک دنویلیه[aw] نوشت.[۱۰۷]
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
فیتزجرالد در ابتدا اسم‌هایی را ترجیح می‌داد که به تریمالکیو،[ژ]شخصیت نوکیسهٔ ساتیریکون اثر پترونیوس ارجاع می‌دادند و حتی یک بار در رمان از گتسبی به‌عنوان تریمالکیو یاد می‌کند.[۱۰۹] برخلاف مهمانی‌های تماشایی گتسبی، تریمالکیو در عیاشی‌هایی که میزبان بود، شرکت می‌کرد اما به‌گفتهٔ نقاد ادبی، تونی تانر،[ax] شباهت‌های ظریفی بین این دو شخصیت وجود دارد.[۱۱۰] فیتزجرالد در نوامبر ۱۹۲۴ به پرکینز نامه نوشت که به تریمالکیو در وست اگ برای نام رمان رضایت داده‌است.[۱۱۱]
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
مکس پرکینز که از عنوان پیشنهادی فیتزجرالد یعنی تریمالکیو در وست اگ خوشش نمی‌آمد، او را متقاعد که این مرجع بسیار مبهم است و مردم قادر به تلفظ نام آن نیستند.[۱۱۲] زلدا و پرکینز هر دو ترجیح خود را برای گتسبی بزرگ ابراز کردند و ماه بعد فیتزجرالد موافقت کرد.[۱۱۳] فیتزجرالد یک ماه پیش از انتشار رمان، پس از بررسی نهایی نمونهٔ اول کتاب پرسید که آیا می‌توان آن را تریمالکیویا گتسبی با کلاه طلایی نام‌گذاری کرد اما پرکینز توصیه کرد که از این کار اجتناب شود. در ۱۹ مارس ۱۹۲۵،[۱۱۴] فیتزجرالد برای عنوانزیر قرمز، سفید و آبی ابراز علاقه کرد اما برای تغییر عنوان در آن مرحله خیلی دیر بود.[۱۱۵] این رمان با نام گتسبی بزرگ در ۱۰ آوریل ۱۹۲۵ منتشر شد.[۱۱۶] فیتزجرالد معتقد بود که عنوان نهایی کتاب صرفاً قابل‌قبول است و اغلب دوگانگی خود با نام را بیان می‌کرد.[۱۱۷]
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
اثر هنریِ اولین نسخهٔ گتسبی بزرگ یکی از مشهورترین آثار در ادبیات آمریکا و نشان‌دهندهٔ نمونه‌ای منحصربه‌فرد در تاریخ ادبیات است که اثر هنری سفارشی یک رمان مستقیماً بر ترکیب متن آن تأثیر می‌گذارد.[۱۱۸] این اثر هنری که به سبک بصری آرت دکویمعاصر ارائه شده‌است،[۱۱۹] چهرهٔ بدون کالبد یک فلاپر عصر جاز را با چشم‌های آسمانی و لب‌های رژگونه بر فراز افق آبیِ تیره به تصویر می‌کشد.[۱۲۰] فردی ناشناس در بخش هنری اسکریبنرز نقاش ناشناختهٔ بارسلونایی به نام فرانسیس کوگات[ay] — با نام اصلی فرانسیسکو کورادال-کوگات[az] — را مأمور کرد تا زمانی که فیتزجرالد مشغول نوشتن رمان بود، جلد را به تصویر بکشد.[۱۲۱]
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
در طرحی اولیه، کوگات مفهومی از منظرهٔ خاکستریِ غم‌انگیز را با الهام از عنوان اصلی فیتزجرالد برای رمان، در میان انبوه خاکستر و میلیونرها ترسیم کرد.[۱۲۲] با کنار گذاشتن این مفهوم تاریک و غم‌انگیز، کوگات در مرحلهٔ بعدی نقاشی تمرینی را ترسیم کرد که مقدمه‌ای برای جلد نهایی شد: نقاشیِ مداد و مدادرنگی مومی از چهرهٔ نیم پنهان فلاپری بر فراز لانگ آیلند سوند با لب‌های قرمزنارنجی، یک چشم آسمانی و تک اشک مورب.[۱۲۳] با گسترش این طراحی تمرینی، نقاشی بعدی او دو چشم روشن را نشان داد که بر منظرهٔ شهریِ پُرسایهٔ نیویورک خودنمایی می‌کرد.[۱۲۴] کوگات در تکرارهای بعدی، منظرهٔ شهریِ پرسایه را با چراغ‌های کارناوال خیره‌کننده که چرخ‌وفلک را تداعی می‌کرد و احتمالاً به پارک تفریحی پرزرق‌وبرق جزیرهٔ کنی نیویورک اشاره می‌کرد، جایگزین کرد.[۱۲۵] کوگات برهنه‌های لمیده را درون عنبیه‌های فلاپر چسباند و رنگی سبز به اشک جاری افزود.[۱۲۶] جلد نهایی کوگات[س] که مکس پرکینز از آن به‌عنوان یک شاهکار یاد کرد، تنها اثری بود که برای اسکریبنرز تکمیل کرد و تنها جلد کتابی بود که طراحی کرد.[۱۲۸]
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
اگرچه فیتزجرالد احتمالاً پیش از انتشار رمان هرگز آخرین نقاشیگواش را ندیده بود[۱۲۹] اما طرح‌های مقدماتی کوگات بر نوشتن او تأثیر گذاشت.[۱۳۰] فیتزجرالد پس از مشاهدهٔ طرح‌های اولیهٔ کوگات پیش از سفر به فرانسه در آوریل-مهٔ ۱۹۲۴،[۱۳۱] چنان شیفتهٔ طرح‌ها شد که بعداً به ویراستارش، مکس پرکینز گفت که تصویرسازی کوگات را در رمان گنجانده‌است. این گفته بسیاری را به تحلیل روابط متقابل بین اثر هنری کوگات و متن فیتزجرالد سوق داد.[۱۳۲]یکی از تفسیرهای رایج این است که چشمان آسمانی یادآور چشم‌های اپتومتریست خیالی، تی.جی. اکلبرگ است که روی بیلبوردتجاری محو شده در نزدیکی تعمیرگاه خودرو جرج ویلسون به تصویر کشیده شده‌است.[۱۳۳] ارنست همینگوی از این تفسیر حمایت و ادعا کرد که فیتزجرالد به او گفته بود که جلد به بیلبوردی در درهٔ خاکستر اشاره دارد.[۱۳۴] اگرچه این قسمت شباهت زیادی به تصویر دارد، توضیح دقیق‌تری را می‌توان در توصیف صریح فیتزجرالد از دیزی بیوکنن به‌عنوان «دختری که چهرۀ از بدن جداشده‌اش در قرنیزهای تاریک و تابلوهای خیره‌کننده پخش شده باشد» یافت.[
 
بالا پایین