مشاعره یک دوبیتی بگو

[ام کا اچ p.r]

گر می نخوری طعنه مزن مستانرا
بنیاد مکن تو حیله و دستانرا
تو غره بدان مشو که می مینخوری
صد لقمه خوری که می غلام‌ست آنرا

 

[amir mohamad]

بیهوده نیست روی زمینم نهاده اند
بارم که روی شانه عالم زیادی ام

با عشق روان شد از عدم مرکب ما
روشن ز شراب وصل دائم شب ما

زان می که حرام نیست در مذهب ما
تا صبح عدم خشک نیابی لب ما

 

[Saheer]

تخت جمشیدم و بی مهری تو عین سکندر

اینچنین تاراجت از من او ز دولت ها نکرد

 

[amir mohamad]

ای غم شیرین تنهایی کجا با این شتاب
بیشتر در خانه ام بنشین صفا آورده ای

ای نسیم عشق ممنونم که در زندان من
بار دیگر عطر گیسویی رها آورده ای

 

[پایان]

یارب آشفتگی زلف به دستارش ده
چشم بیمار بگیر و دل بیمارش ده

تا به ما خسته دلان بهتر ازین پردازد
دلی از سنگ خدایا به پرستارش ده

 

[amir mohamad]

در یاد منی حاجت باغ و چمنم نیست
جایی که تو باشی خبر از خویشتنم نیست

بدرود تو را انجمنی گرد تو جمع اند
بیرون ز خودم راه در آن انجمنم نیست

 

[ام کا اچ p.r]

چیزی از ناچیز را عمر و زمان کردند نام
زندگی چیزی‌ ز ناچیز است‌ و آن‌ هم‌ هیچ نیست

 

[amir mohamad]

شاهد خوشبختیت ات باشم همیشه هر مکان
با صبوری چاره ای بر یاس و حرمانت کنم
با تو بستم عهد الفت تا نفس دارم به تن
گر نیاز افتد خودم را وقف پیمانت کنم

 

[Lady Atrisa]

الهی رویت سیاه شود
که چشم سفیدیت کرده مجنونم
به یاد لحظه‌های شیرین با تو
دل می‌تپد به شوق دیدارت، ای جانم

چشمانت روشنی دهنده‌ی دلم
بی‌تو در این دنیا، غمگین و بی‌سرانجامم

 

[mobina01]

گفته بودی که چرا محو تماشای منی
انقدر مات که یک دم مژه برهم نزنی

مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنی