- Feb
- 4,147
- 9,150
- مدالها
- 4
باسلام درخواست ناظر تائید.
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!@آوا...باسلام درخواست ناظر تائید.
.....نام اثر: نگاه تشنه
نویسنده: zahra.B
ژانر: تراژدی، پلیسی، عاشقانه
خلاصه: روایت، روایتی محصور از یخ، شعله هایی از انتقام که درمیان این سرما چرخ میخورد و این خنکای ابدی را درهم میشکند، و خود نیز شکست میخورد!
کینهای که دور نیست به گرمایی از عشق تبدیل شود اما در این میان، چه کسی میداند که آیا نقش اول این قصه، میپذیرد که قربانی این انتقام سخت بماند یا که مانند همیشه تسلیم نشده و همواره به فزونی قدرتاش میپردازد؟
و او همواره مانند موجی بیقرار روی دریا حرکت میکند و درون صخرهها را میشکافد؛ قلب صخرهها را از درون سی*ن*ه بیرون میکشد و به جای خالی وسط سی*ن*هاش میگذارد، همانگونه سخت، همانگونه سهمگین و همانگونه سرد.
و او دیگر قلبی سخت دارد، قلبی که با هیچ گرمایی گرم نمیشود و با هیچ لطافتی نرم.
اما چیزی از ته قلب سنگیاش، متناوباً عشق را فرا میخواند؛ ندا میدهد و از نیاز دم میزند، نیازی که سالهاست درون قلب سختاش موج میزند اما سرکوب و خفته شده است.
@SHAHSANAM (:نام اثر:خانزاده و خون بس
نویسنده:شیما فراهانی
ژانر:عاشقانه
خلاصه:
خانزاده و خون بس روایت سیر زندگی مبتنی بر عشق پسری به نام یاسر و دختری به نام هیوا است که ابتدا ناخواسته و بنا بر یک رسم قدیمی سر راه هم قرار میگیرند و بعد از پشت سر گذاشتن مشکلات متعدد آن چنان عاشق و دلباختهی یکدیگر میشوند که عشقشان سالیان سال زبان زد عام خواهد بود...
در نهایت فقط یک داستان است که ارزش روایت پیدا میکند، رمان خانزاده و خون بس راه طولانی را طی میکند تا نهایت از عشق سخن بگوید...
...
مشاهده فایلپیوست 125943
درود؛
کاربران و نویسندگان گرامی؛ با توجه به طولانی شدن روند تأییده قبلی، اشکالات و... مدیریت این بخش تصمیم گرفته زین پس به شیوهای دیگر آثار شما را تأیید کند!
برای تأیید ابتدا در این تاپیک فرم زیر را ارسال کنید:
نام اثر:باران
نویسنده:هانا(طهورا)لطفعلی خانی
ژانر:اجتماعی_طنز_عاشقانه
خلاصه:دختری به نام رها به همراه برادرش رهام که از خانواده پولدار بود در سن ۱۷ سالگی به دانشگاه افسری راه یافت که به صورت اتفاقی دوست دوران کودکیش به همراه برادرش در آنجا درس میخواندند با من همراه باشید که ماجراهای جالب رها و اهورا و طهورا و رهام یه اکیپ ۴ نفره باحال رو ببینیم اخ یعنی بخونیم
سپس مدیریت ارشد بخش برای شما ناظری تأیین میکند، ناظر خصوصی با شما و ارشد بخش زده و دو پارت اولیه، همراه با مقدمه و پیرنگی کوتاه از اثر را برای ناظر ارسال میکنید.
سپس بعد از تأیید ناظر، تاپیک رمان شما ایجاد شده و میتوانید شروع به پارتگذاری کنید!
رمان شما حداکثر تا پنج روز مورد برسی قرار میگیرد و در صورتی که تائید نبود مشکلات اعلام میشود، پس از رفع مشکلات، در گپ به ناظر خود اعلام کنید.
کسانی که رنگ نویسندگی را دارا هستند نیازی به درخواست تأید اثرشان نیست و میتوانند از همان ابتدا بدون ارسال موارد بالا تاپیک اثر را ایجاد کنند!
•مدیر ارشد بخش•
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک