جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تالار رمان توسط DELVIN با نام •° تعیین ناظر و تأیید اثر°• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 81,231 بازدید, 2,191 پاسخ و 56 بار واکنش داشته است
نام دسته تالار رمان
نام موضوع •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHROKH
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,758
32,211
مدال‌ها
10
نام اثر: در آسمان، زیرزمین
نویسنده: william moriarty | ویلیام موریاتی
ژانر: جنایی، اجتماعی، درام
خلاصه‌: یک قتل دیگر و پلیس‌های آواره در خیابان، بوی خون تمام خیابان را فرا گرفته بود.نشانش واضح بر روی دیوار بن بست شهر نقش بسته بود، یک مثلث از جنس خون. بیست و سومین قتل سریالی در لندن که دیگر کسی را حیرت زده نساخت.

نام رمان: سفیر دل
نام نویسنده: زری
ژانر: معمایی، اجتماعی، عاشقانه، جنایی
خلاصه: زمانی که دل‌خوشی‌ها، پوچ و تو خالی می‌شوند، دردها همانند خنجر به کمر و قلبمان می‌نشینند، حتی یک دقیقه ما را رها نمی‌کنند؛ مثل ماری زخمی، می‌گزند و تا انتقام نگیرند هرگز رهایمان نمی‌کنند. با دود سیگاراش، سی*ن*ه‌ و ریه‌ها، و تمام حفاظ‌ها می‌شکنند و دیوارها، ترک برمی‌دارند. دردهایش، کم‌کم در تنش نفوذ می‌کند تا راهِ پایانی خود را، به مغزش برساند. اما دیگر، لب‌ها از شدتِ سرما خشک نمی‌شوند، پوست یخ نمی‌زند اما سردی تا مغز و استخوانش نفوذ می‌کنند.
هردو با شما @معراج
 

دردانه

سطح
2
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
2,020
37,546
مدال‌ها
3
نام : راهی جز او نیست
نام نویسنده: دردانه عوض زاده
ژانر: عاشقانه
خلاصه: داستان در ابتدای دهه نود رخ میدهد و ماجرای دختریست که تحت تاثیر شکست عشقی دست به خودکشی ناموفق میزند و بعد پشیمان از کار خود در پی یافتن علت شکست برمیاید و همزمان خاطرات مشترکش را مرور میکند
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,758
32,211
مدال‌ها
10
نام : راهی جز او نیست
نام نویسنده: دردانه عوض زاده
ژانر: عاشقانه
خلاصه: داستان در ابتدای دهه نود رخ میدهد و ماجرای دختریست که تحت تاثیر شکست عشقی دست به خودکشی ناموفق میزند و بعد پشیمان از کار خود در پی یافتن علت شکست برمیاید و همزمان خاطرات مشترکش را مرور میکند
@F.S.Ka
 

بهاره بانو

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Apr
989
7,937
مدال‌ها
3
نام اثر: صنوبر
نویسنده: حانی(هونِی)
ژانر: درام. عاشقانه
خلاصه: زندگی کردن با حسادت خیلی سخته.مثل این میمونه که جهنم کوچکت رو با خودت هی این طرف و اون طرف ببری. من هم در عقده و حسرت غرق شده بودم. می دونی واسه چی میگن :
از آدم حسود فاصله بگیرید؟چون آدم حسود وقتی نتونه ضربه بزنه، تهمت میزنه. ولی تو به جای فاصله گرفتن از من، با دستان گرمت من را از این گرداب حسرت و عقده بیرون کشیدی.
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,758
32,211
مدال‌ها
10
نام اثر: صنوبر
نویسنده: حانی(هونِی)
ژانر: درام. عاشقانه
خلاصه: زندگی کردن با حسادت خیلی سخته.مثل این میمونه که جهنم کوچکت رو با خودت هی این طرف و اون طرف ببری. من هم در عقده و حسرت غرق شده بودم. می دونی واسه چی میگن :
از آدم حسود فاصله بگیرید؟چون آدم حسود وقتی نتونه ضربه بزنه، تهمت میزنه. ولی تو به جای فاصله گرفتن از من، با دستان گرمت من را از این گرداب حسرت و عقده بیرون کشیدی.
@DELVAN.
 

نیلیا

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jun
1
3
مدال‌ها
2
نام اثر :مهاجرت عشق
نویسنده :یلدا
ژانر :عاشقانه،درام،اجتماعی
خلاصه : باید پرسید از کجا شروع شد ؟ چطور شروع شد ؟ عشق چیه که وقتی میاد مثل یک بیماری بدخیم روح و قلبت را تسخیر میکنه و تو ناچار به پذیرشش میشی باید همه حال سرخم کنی ، چشم بگویی ، بغض کنی ،بشکنی ، بنظرم به زبان ریاضیات عشق یعنی خواستن + ناممکن هایی که زبان نشدن سرشان نمیشود
دخترکی با گذشته ای پر از فراز و نشیب که یهویی از داستان عاشقانه ای سر در میاره که براش همه چی یه بازیه ساده اس تا بعد از کلی داستان دردناک از ادم های اطراف و دیدنی هایی که نباید دیده میشدن و فقر و ضعف مالی خانواده دختر قصه در نهایت پا ب فرار میزاره ، به کجا ؟
پسرک قصه امون میره دنبالش ؟
قراره بهم برسن یا نه ؟
قراره چی بشه ؟
«اولین رمان ، رمان بر اساس واقعیت با کمی افزودگی »
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,758
32,211
مدال‌ها
10
نام اثر :مهاجرت عشق
نویسنده :یلدا
ژانر :عاشقانه،درام،اجتماعی
خلاصه : باید پرسید از کجا شروع شد ؟ چطور شروع شد ؟ عشق چیه که وقتی میاد مثل یک بیماری بدخیم روح و قلبت را تسخیر میکنه و تو ناچار به پذیرشش میشی باید همه حال سرخم کنی ، چشم بگویی ، بغض کنی ،بشکنی ، بنظرم به زبان ریاضیات عشق یعنی خواستن + ناممکن هایی که زبان نشدن سرشان نمیشود
دخترکی با گذشته ای پر از فراز و نشیب که یهویی از داستان عاشقانه ای سر در میاره که براش همه چی یه بازیه ساده اس تا بعد از کلی داستان دردناک از ادم های اطراف و دیدنی هایی که نباید دیده میشدن و فقر و ضعف مالی خانواده دختر قصه در نهایت پا ب فرار میزاره ، به کجا ؟
پسرک قصه امون میره دنبالش ؟
قراره بهم برسن یا نه ؟
قراره چی بشه ؟
«اولین رمان ، رمان بر اساس واقعیت با کمی افزودگی »
@معراج
 

Meliss

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jan
956
3,349
مدال‌ها
2
نام داستانک: پس‌کوچه‌های آسایشگاه.
نویسنده: ملیسا کوه کبیری
ژانر: تراژدی، عاشقانه
خلاصه: جوانی‌ام بی تو گذشت لیلی درمانده‌ی من.
گوشه‌ترین گوشه‌ی این شهر، روز‌ها را با خیالت، شب‌ها را با عکس‌هایت می‌گذرانم.
عاقبت مگر عجل، عشق تو را از سرم بیاندازد عزیزکم... .
 
موضوع نویسنده

DELVIN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
13,758
32,211
مدال‌ها
10
نام داستانک: پس‌کوچه‌های آسایشگاه.
نویسنده: ملیسا کوه کبیری
ژانر: تراژدی، عاشقانه
خلاصه: جوانی‌ام بی تو گذشت لیلی درمانده‌ی من.
گوشه‌ترین گوشه‌ی این شهر، روز‌ها را با خیالت، شب‌ها را با عکس‌هایت می‌گذرانم.
عاقبت مگر عجل، عشق تو را از سرم بیاندازد عزیزکم... .
@F.S.Ka
 

First Lady

سطح
0
 
گوینده آزمایشی
گوینده آزمایشی
کاربر رمان‌بوک
Jun
76
890
مدال‌ها
2
نام اثر: خاک‌باران‌خورده
نویسنده: Nika_good
ژانر:عاشقانه،تراژدی،
خلاصه: با قلبی آکنده از درد،در هیاهوی زمین و زمان و هنگامی که بین انسان‌ها دیگر عشق معنا نداشت،خود را به تو سپردم.خنده هایم را با تو کردم و اکنون همان انسان‌ها،عشق ما را از بین بردند.
{اما یادت باشه،تو هنوز شیرین‌ترین‌رویای‌ی‌شب‌های‌تلخ‌منی!-}
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: mobina01
بالا پایین