- Dec
- 121
- 950
- مدالها
- 2
"داستان کوتاه"
نام اثر: گُرنا
نویسنده: آیدا عزیزپورفرد
نام اثر: گُرنا
نویسنده: آیدا عزیزپورفرد
ژانر: تراژدی، درام
خلاصه:
به جای دو بال سفید، شال گردن تیرهای همانند شال گردنِ شازده کوچولو، به گردن داشت که هیچ بنیبشری نمیتوانست گرهی محکم آن را بازگشاید؛ شازده کوچولو در سیارک خود گل سرخی داشت که با جان و دل و عشق ورزیدن از آن محافظت میکرد که مبادا روزی گلبرگی از آن بیفتد؛ اما گُرنا در عالم خود نهال گیلاسی داشت که از شدت تابش آفتاب سرد و سوزان، شکوفههای گیلاس، خشک و مچاله، و در انتظار فرو ریختن بودند و از شدت سنگینی غم و ناروهای روزگار در کاسهی ذهن و قلب، سر به سوی زمین سرد خم کرده بودند. وظیفهی یک همزاد در قبال یک نهال پلاسیدهِ گیلاس چیست؟
خلاصه:
به جای دو بال سفید، شال گردن تیرهای همانند شال گردنِ شازده کوچولو، به گردن داشت که هیچ بنیبشری نمیتوانست گرهی محکم آن را بازگشاید؛ شازده کوچولو در سیارک خود گل سرخی داشت که با جان و دل و عشق ورزیدن از آن محافظت میکرد که مبادا روزی گلبرگی از آن بیفتد؛ اما گُرنا در عالم خود نهال گیلاسی داشت که از شدت تابش آفتاب سرد و سوزان، شکوفههای گیلاس، خشک و مچاله، و در انتظار فرو ریختن بودند و از شدت سنگینی غم و ناروهای روزگار در کاسهی ذهن و قلب، سر به سوی زمین سرد خم کرده بودند. وظیفهی یک همزاد در قبال یک نهال پلاسیدهِ گیلاس چیست؟