جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تالار رمان توسط DELVIN با نام •° تعیین ناظر و تأیید اثر°• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 151,128 بازدید, 2,499 پاسخ و 61 بار واکنش داشته است
نام دسته تالار رمان
نام موضوع •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط پرسفونه

hamidehjahedin

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
1
2
مدال‌ها
2
نام اثر: رمان بازگشت دوباره
نویسنده: حمیده جاهدین محمدی
ژانر: روانشناسی، عاشقانه، اخلاق گرایی، پزشکی

خلاصه:
قصه ما از یک راز شروع‌ شده بود از رازی که به نام مصلحت، میان من و دوستانم می‌چرخید.... و از دایره‌ی ما بیرون نمی‌رفت... تا آرامشمان حفظ شود.
و من برای این راز، قصه ای ساخته بودم؛ چنان واقعی، که خودمان هم باورمان شده بود که حقیقت چیزی جز آنچه که ما گفته‌ایم، نیست.... همه‌ چیز داشت خوب پیش می‌رفت؛ ما، قصه‌ امان و زندگیمان و همه آنچه که تا آن لحظه، برایش تلاش کرده بودیم!... تا روزی که آن غریبه از راه رسید!.... ناشناسی که قرار نبود ببینیمش اما یک دیدار ناگهانی در بیمارستان، همه چیز را زیر و رو کرد!
و اگر... او همانی باشد که ما فکرش را می‌کنیم... دیگر آرامشی باقی نمی‌ماند که بخواهم برایش قصه ای بگویم..
 

نیهان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Mar
175
2,195
مدال‌ها
2
عنوان: کافه ریحون
ژانر: اجتماعی، عاشقانه

خلاصه:
در کوچه‌ای نه چندان دور، جایی که عطر زندگی کمی غلیظ‌تر است، کافه ریحون نفس می‌کشد و...

درخواست ناظر تایید
 

Sanai_paiiz

سطح
5
 
<|ارشد بخش کتاب|>
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
ویراستار انجمن
ناظر کتاب
ناظر تایید
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
فعال انجمن
Jul
1,862
11,522
مدال‌ها
9
نام اثر: رمان بازگشت دوباره
نویسنده: حمیده جاهدین محمدی
ژانر: روانشناسی، عاشقانه، اخلاق گرایی، پزشکی

خلاصه:
قصه ما از یک راز شروع‌ شده بود از رازی که به نام مصلحت، میان من و دوستانم می‌چرخید.... و از دایره‌ی ما بیرون نمی‌رفت... تا آرامشمان حفظ شود.
و من برای این راز، قصه ای ساخته بودم؛ چنان واقعی، که خودمان هم باورمان شده بود که حقیقت چیزی جز آنچه که ما گفته‌ایم، نیست.... همه‌ چیز داشت خوب پیش می‌رفت؛ ما، قصه‌ امان و زندگیمان و همه آنچه که تا آن لحظه، برایش تلاش کرده بودیم!... تا روزی که آن غریبه از راه رسید!.... ناشناسی که قرار نبود ببینیمش اما یک دیدار ناگهانی در بیمارستان، همه چیز را زیر و رو کرد!
و اگر... او همانی باشد که ما فکرش را می‌کنیم... دیگر آرامشی باقی نمی‌ماند که بخواهم برایش قصه ای بگویم..
درود، با درخواست شما موافقت شد.
ناظر شما: @Kiana'
چنانچه پس از هفت روز ناظر با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید.
@Sanai_paiiz
@ROKH
 

Sanai_paiiz

سطح
5
 
<|ارشد بخش کتاب|>
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
ویراستار انجمن
ناظر کتاب
ناظر تایید
مولف تیم روزنامه
کاربر ویژه انجمن
فعال انجمن
Jul
1,862
11,522
مدال‌ها
9
عنوان: کافه ریحون
ژانر: اجتماعی، عاشقانه

خلاصه:
در کوچه‌ای نه چندان دور، جایی که عطر زندگی کمی غلیظ‌تر است، کافه ریحون نفس می‌کشد و...

درخواست ناظر تایید
درود، با درخواست شما موافقت شد.
ناظر شما: @خانمِ ستایش
چنانچه پس از هفت روز ناظر با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید.
@Sanai_paiiz
@ROKH
 

Zahra tajik

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
1
1
مدال‌ها
2
نام اثر: افسون اَشوم
نویسنده: زهرا تاجیک
ژانر: فانتزی، عاشقانه، تخیلی

خلاصه: لارا بر لبهٔ پرتگاه ایستاده بود، نگاهش در عمق تاریکی گودال گم شده بود. ناگهان صدای کرونیکس در ذهنش پیچید: «من تشنه تاریکیم، لارا! اما انتخاب با توعه...خوب یا بد؟ می‌دونی که فرق زیادی باهم ندارن! فقط به بند کشیدن الهه‌های روشنایی بیشتر مزه میده، این‌طور نیست؟»
لارا با کمی مکث در حالی که آتش انتقام درون چشمانش پیدا بود زمزمه کرد:«بذار هر دوتاشون رو بسوزونیم.»
 
آخرین ویرایش:
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
780
8,963
مدال‌ها
2
عنوان: فرار از حصار گرگ
نویسنده: ریحانه
ژانر رمان: بقا/دلهره‌آور/ترسناک




خلاصه رمان:


یک ایدئولوژی مطلق یا مقدس، حقانیت تاریخی یا نژادی یا الهی، تبعيض و سرکوب، حکومت با ابزار امنیتی، پلیس یا نظامی، حقانیت یا مشروعیتی که در یک جبریت اعمال می‌شود. جبریاتی که نه براساس واقعیت اجتماعی بلکه یک جهان بینی یک مرام یا مسلک، دین یا مذهب بنا می‌شود. جهان بینی که گویا تنها راه دستیابی انسان به خوشبختی است، خوشبختی که توجیه‌گر خشونت می‌شود.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: RAYA

DALSIN

سطح
0
 
ناظر تأیید
ناظر تایید
کاربر رمان‌بوک
Jul
94
1,298
مدال‌ها
2
عنوان: جَمَر‌
نویسنده: Bloodreina
ژانر: درام، عاشقانه
خلاصه: گویند او یک مار است، خوش خط و خال. زنی از دل اهواز و بیابان، زیبا و فریبنده، با دستانی شفابخش، اما نگاهی که روح را می‌سوزاند.
او را جمر بنامند، اخگری خفته و پنهان در خاکستر سالیان. هیچ‌ک.س نمی‌داند چه زمانی شعله خواهد کشید. اما وقتی زبانه بکشد، فرقی میان گناهکار و بیگناه قائل نخواهد بود.
 

rimay.com

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
1
1
مدال‌ها
2
عنوان:«بازیچه‌ی قدرت»
نویسنده:timay
خلاصه:
یه روز عادی، مثل همه روزهای دیگه، شروع شد. «جسی! از روی من پاشو، سگ احمق!» صدای دادم هنوز توی گوشم می‌پیچد

سلام، اسم من ریماست و این داستان پر رمز و رازه منه

داستان از جایی شروع شد که من بعد از هفت سال تحصیل و زندگی در آمریکا به ایران برگشتم.
شاید اگه برنمکشت راز پشت رفتنم رو نمیفهمیدم
شاید الان با خاطراتت نبودم
 
آخرین ویرایش:
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
1
0
مدال‌ها
2
نام اثر: شیخ عالیجناب
نویسنده: سنیه منصوری
ژانر: مذهبی_عاشقانه
خلاصه:
شیخ ما عالیجناب قصه هاست
قصه ما، گفته های شیخ ماست
هم قدم با شیخ تا کوی خدا
قصه کوتاه است!قد عمر ماست
شیخ آمد و قصه آغاز شد، داستانی از عاشقانه های شیخنا.... قدم به قدم تا عاشقی در دنیای جدید...
 

ارشیدا

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jul
26
113
مدال‌ها
2
عنوان:

سرخ‌گریهٔ ماه

ژانر:

فانتزی تیره، عاشقانهٔ تراژیک، سوررئال

خلاصه:

در سرزمینی که ماه فقط ناظر نیست، بلکه روحی زنده است، هر چند دهه یک‌بار آسمان با خون او رنگ می‌گیرد. این شب، پرده‌ای از میان دنیای انسان‌ها و خاطرات اجدادشان کنار می‌رود، رازها برملا می‌شود و مرز میان عشق و نفرین فرو می‌پاشد.
در این میان، دختری انتخاب‌شده صدای ماه را می‌شنود؛ ماهی که برای نخستین‌بار عاشق شده و جهان را برای رسیدن به معشوقش در خون فرو خواهد برد
 
بالا پایین