جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده ● تیامیس اثر ام کا اچ p.r ●

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط ام کا اچ p.r با نام ● تیامیس اثر ام کا اچ p.r ● ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 864 بازدید, 31 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع ● تیامیس اثر ام کا اچ p.r ●
نویسنده موضوع ام کا اچ p.r
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ام کا اچ p.r
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
کاربر ممتاز
Jun
2,607
15,595
مدال‌ها
6
هر دویمان بازی کردیم تو با قلبم و من با کلمات شاید هم هر دو پیروز شدیم ولی چه کسی به حق برده است من یا تو؟! نمی‌دانم فقط می‌دانم که می‌گویند یکی بازیگر شده است و دیگری نویسنده آری شاید راست می‌گویند ولی بگذار حرف‌هایشان را کامل کنم یکی بازیگر عشق شده و دیگر نویسنده غم مگر نه؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
کاربر ممتاز
Jun
2,607
15,595
مدال‌ها
6
می‌دانی خاطره‌ها مانند سیگار هستند هرچند مرور کردن‌شان لذت‌بخش است ولی اگر زیاد مرورشان کنی باعث می‌شوند که هوای دلت ابری شود و دود غم بشیند روی شانه‌هایت و بغض در نگاهت سنگینی کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
کاربر ممتاز
Jun
2,607
15,595
مدال‌ها
6
هوس دیدن رخ چون گلبرگ تو و نرگس‌‌ مخمور
چشمان تو روحم را به آتش کشیده و در جهنمی پر از موج‌های انتظار غرق کرده است دگر حتی در خواب‌هایم سراغی از پلک‌های امیدم نمی‌گیری و مرا تنها در کنج این خانه‌ی تاریک انتظار حبس کرده‌ای، چشمانم فدای خنده‌های شیرینت من سال‌هاست همچون زلیخای بی‌‌یوسف در امید آمدنت چشمانم را به روی همه‌ی مردم شهر بسته‌ام و منتظر شنیدن صدای پایت هستم‌ که بیایی و به این جنون پایان دهی.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
کاربر ممتاز
Jun
2,607
15,595
مدال‌ها
6
دگر برایم مهم نیست که مردم شهر مرا دیوانه و مجنون بخوانند، دیگر مانند قبل‌تر‌ها حاشیه‌ها برایم مهم نیستند، اصل مطلب چشمان توست که من آن را از برم آن رگه‌های سبزآبی آسمانی را که زیر نور طلایی خورشید طرح زیبای جنگلی سبز با دریاچه‌ای آبی را به نمایش می‌گذارد و دل مرا بی‌تاب نگاهت می‌کند چشمانم به فدای زیبایی افسانه‌ای چشمانت کاش می‌شد تا ابد در موج چشمان تو غرق شوم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
کاربر ممتاز
Jun
2,607
15,595
مدال‌ها
6
فروغ چشمانم کاش می‌توانستم روزی به بهانه‌ای دفتر شعرم را برایت بفرستم که، ببینی چه بر سر این شاعر بی‌نوا آورده‌ای که حتی با ماه تابان و ستاره‌های درخشان تا صبح در مورد روی زیبای تو و چشمان چون اقیانوس اطلست مشاعره می‌کند و زیبایی آنها را در برابر جذابیت شکوهمند تو کوچک و حقیر می‌شمارد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
کاربر ممتاز
Jun
2,607
15,595
مدال‌ها
6
کاش می‌توانستم روزی تو را مهمان خانه‌ی گرم امیدم کنم و از روزهای خوش وصال برایت بگویم کاش آن‌قدر شاعر خوبی بودم که بتوانم تو را در مصرع‌های خوش عطر وصال حبس کنم و تو برایم از رفتن دم نزنی، کاش... .
کاش‌های زیادی پشت حسرت‌های رفتنت پنهان شده که این شاعره‌ی دیوانه را به اوج جنون می‌رساند فقط همین‌قدر بدان که تو برایم، حریری از جنس محبت بودی که هرگز نصیبم نشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
کاربر ممتاز
Jun
2,607
15,595
مدال‌ها
6
آرزوی در آغوش کشیدن و بوییدن نفس‌های تو بزرگ‌ترین حسرت این روزهای من شده است. عزیز‌تر از جانم، ای همه‌ی وجودم فدای تو، کاش تو را تنها یک‌بار دیگر می‌دیدم و از همه‌ی حرف‌های عاشقانه‌ای که تاکنون از شرم‌ دیدارت در قلبم پنهان می‌شد پرده بردارم و عطر مهر و وفای تو را باز ببویم و با هم تا صبح درباره‌ی عشق‌ مشاعره کنیم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
کاربر ممتاز
Jun
2,607
15,595
مدال‌ها
6
ای قشنگ‌ترین تعبیر من از عشق چشمانم فدای رگه‌های آبی چشمانت، ای من به فدای تارهای طلایی موهای تو پس کی به ساحل قلب من می‌آیی و به این موج‌های انتظار پایان می‌دهی. ای دریای همیشه طوفانی کاش زودتر به این ساحل پر اضطراب بازگردی و آرامش را چون سرمه‌‌ای در چشمان منتظرش مداد کنی!
 
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
کاربر ممتاز
Jun
2,607
15,595
مدال‌ها
6
رفتی و بی‌تو خون می‌چکد از غزل‌های زخم خورده‌ام ای معشوق، شوری که به دیدار تو داشته‌ام حال تبدیل به شعرهایی غمگین شده است که عاشقانی چون من با خواندن آن خون گریه می‌کنند و آن را برای عشق‌شان می‌فرستند می‌بینی همه عاشقانه‌های من و تو را می‌بینند و می‌خوانند به غیر از تویی که سال‌هاست در چشمان انتظار کاشتمت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ام کا اچ p.r

سطح
5
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
شاعر انجمن
کاربر ممتاز
Jun
2,607
15,595
مدال‌ها
6
پنجره را که باز می‌کنم عطر گل‌های رازقی مرا سرشار از حس‌های خوب می‌کند گویی کسی در گوشم می‌گوید تا با آخرین نسیمی که می‌وزد از راه می‌رسی و مرا به فنجانی از حرف‌های عاشقانه دعوت می‌کنی درست همین‌جا روی همین صندلی‌هایی که سال‌هاست شاهد دلتنگی‌ها و درد‌هایم به‌خاطر دوری از تو بوده‌اند، حال قرار است همه‌ی ما خوشحال شویم از آمدنت؛ من، درختان باغ و صندلی‌های گوشه‌ی حیاط.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین