فایل شده ● ریوِری اثر *aram* ●

[ASAL.]

زیباجان! دنیایمان قبل از رفتنت چه‌قدر زیبا بود! دنیای خیالمان پر از آرامش و رنگ‌های شاد بود! رنگ‌هایی که بعد از رفتنت به غبار تبدیل شد! آرامشی که بعد از رفتنت به هیاهوی غیرقابل تحمل تبدیل شد! تو با رفتنت چه بلایی سر رویایمان آوردی! اصلا از این کار‌ها خبر داری؟

 

[ASAL.]

در کوچه‌ی خیال تو قدم‌زنان پرسه می‌زنم اما تو را پیدا نمی‌کنم! می‌دانم چشم دیدنم را نداری اما یک‌بار فقط یک‌بار به خوابم بیا و عاشقانه‌های قدیمی‌ات را زیر باران طنین انداز شو رویایم!

 

[ASAL.]

فکر و خیالم! همه می‌گویند من دیوانه‌ام که هنوز می‌خواهم تو را به یاد آورم اما من این دیوانگی را دوست دارم چون هربار دارد از تو چیزهایی یاد می‌آید! چیزهایی که می‌داند نوید روزهای دلتنگی است!

 

[ASAL.]

در نزدیکی شب غوغایی در تنم ایجاد می‌شود! می‌دانی چرا؟ چون می‌توانم بدون هیچ مزاحمی فقط به خودت فکر کنم! به توی بی‌معرفتی که مرا از یاد برده‌ای! اما من با وجود خاطرات فراموش شده‌ی به‌جا مانده به تو فکر می‌کنم و سعی در تجسم کردن تصویرت می‌شوم!

 

[ASAL.]

صبح در نزدیکی طلوع خورشید ناگهان از خواب بیدار می‌شوم! کار هر روز است. اگر گفتی چرا؟ چون سردی تنم از رویایی از صدای تو گرم می‌شود و باعث بیدار شدنم می‌شود! جانانم!

 

[ASAL.]

رز سفید... رز قرمز... کدام گل را می‌پسندی؟ شاید هر دو! نه! آخر از بس به تو و آمدنت فکر می‌کنم! خاطرات فرسوده هم از تو به یاد نمی‌آورم! آخر کمی به یاد دارم که یکی را برایت گرفته‌ام و آن گل را تو دوست داشتی زیبا جان! ولی فکر به تو یادآور آن نمی‌شود

 

[ASAL.]

در خیال التماس می‌کنم به عقلم که تو یاد‌آور شود اما او با بی‌رحمی کاری نمی‌کند! خنده‌دار است رویایم! عقلم متوجه شده‌است تو نیستی و کاری نمی‌کند اما قلبم هنوز تو را می‌خواهد و لجبازی می‌کند!

 

[ASAL.]

ای دل بس است آن‌قدر بی‌تابی! چه کنم وقتی او نمی‌آید و تو دست از لجبازی برنمی‌داری؟ چه کنم او در رویایم هم نیست ولی تو خاستگاه او هستی! چه‌کنم؟ ها؟

 

[ASAL.]

غمگینم یا شاد؟ حسی میان این دو دارم، حسی مانند خنثی بودن، اگر گفتی چرا؟ چون در خیالم نجوای تو مرا از خود بی‌تاب کرد اما آن نجوا، نجوای رفتن تو و صدایت بود که همراه با شکسته شدن قلبم همراه شد!

 

[ASAL.]

بعد از رفتنت به خودم قول دادم که به تو فکر نکنم اما این قول را شکستم و هر دقیقه به عطرت که تنها او را به یاد دارم فکر می‌کنم، عطری که مشامم از او در است جانانم!