جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده ● فرجام عشق نافرجام اثر الهه‌.جی.اچ ●

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط 'elahe با نام ● فرجام عشق نافرجام اثر الهه‌.جی.اچ ● ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 782 بازدید, 23 پاسخ و 14 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع ● فرجام عشق نافرجام اثر الهه‌.جی.اچ ●
نویسنده موضوع 'elahe
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط 'elahe
موضوع نویسنده

'elahe

سطح
5
 
[سرپرست علوم‌ و فناوری]
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
مدیر تالار کپیست
گوینده انجمن
کپیست انجمن
Jul
2,905
13,483
مدال‌ها
9
Negar_1709548902465.png
دلنوشته: فرجام عشق نافرجام
نویسنده: الهه‌.جی.اچ
ژانر: عاشقانه_تراژدی
کپیست: @DELARAM
ناظر: @اهورا.
تگ: محبوب
ویراستار: @mobina01
مقدمه:
بخارات گرم قهوه، خوب رقصیدن با ذرات سرد اکسیژن را بلد هستند، درست مانند من و تو؛ نگاهی به آن‌ها می‌اندازم و باز آن‌ها توانستند مرا جادو کنند‌. باز افکار و سوال‌ها مرا به غل و زنجیر کشیدند؛ آخر چرا؟ پشت پا زدی به تمام قول‌هایت و رفتی؟ آخر چرا؟ بی‌ پناه کردی دختری را که پناهش تو بودی؟ ویران کردی کمری را که به تو تکیه داده بود.
اما من به عشق تو هنوز ساز می‌نوازم؛ تنها تصویر چشمانِ کهکشانی‌ات هست که در حین نواختن در مغزم نقش می‌بندد، آری این قدرت عشق است!
اما به من مگو باید باور کنم فرجام این عشق نافرجام این است! رفته‌ای و باز نخواهی گشت؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

DLNZ

سطح
7
 
🝢ارشد بازنشسته🝢
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
May
3,434
13,003
مدال‌ها
17
1683008322482 (1).png عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

'elahe

سطح
5
 
[سرپرست علوم‌ و فناوری]
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
مدیر تالار کپیست
گوینده انجمن
کپیست انجمن
Jul
2,905
13,483
مدال‌ها
9
• به نام تک‌نوازنده‌ی گیتارِ عشق •

ناگهان صدای خنده‌ای جلب توجه می‌کند، نگاهی به تصویر خیالی رو‌ به رویم می‌اندازم دختری با گیسوان پریشانش گوشی به دست در حال خندیدن است! دختری که عجیب با من شباهت دارد، بگذارید به دست بادهای فراموشی بسپارم که این دخترک من هستم؛ که حال دیگر نه خبری از آن دخترک و نه از خنده‌هایش هست.
اشک‌هایم یکی پس از دیگری، بر روی گونه‌هایم مانند کودکان روی سرسره سر می‌خورند، کم‌کم تصویر تار می‌شود و من باز توسط افکار، به اسارت گرفته می‌شوم.
 
موضوع نویسنده

'elahe

سطح
5
 
[سرپرست علوم‌ و فناوری]
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
مدیر تالار کپیست
گوینده انجمن
کپیست انجمن
Jul
2,905
13,483
مدال‌ها
9
نگاهی به عکست که حال، همدم شب و روز‌هایم شده است می‌اندازم؛ حقا که عکس‌هایت از خودت وفادارتر هستند.
چشمانت عجیب جادو می‌کنند دلِ از هم گسیخته‌ام را... . با خود می‌گویم آغوشت باید پر از آرامش باشد؛ نهیبی به خود می‌زنم، مرا ببخش که گاه فراموش کار می‌شوم خانه‌ی امنِ من. آخ! باز فراموش کردم که دیگر خانه‌ی امنِ من نیستی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

'elahe

سطح
5
 
[سرپرست علوم‌ و فناوری]
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
مدیر تالار کپیست
گوینده انجمن
کپیست انجمن
Jul
2,905
13,483
مدال‌ها
9
صدایت، صدایت از گوشی در خانه پخش می‌شود... .
گاه وسطش می‌خندی، گاه ادای من را در می‌آوری، گاه صدایت پر از خستگی‌ است اما هنوز جذاب؛ گاه دیوانه بازی در می‌آوری و تن می‌دهی به دیوانه‌ بازی‌های من و هم‌پای من دیوانه می‌شوی.
بارهاست که این صدا‌هایت را گوش می‌دهم، اما هنوز وقتی که در صدایت ادایم را در می‌آوری یا حتی قربان صدقه‌ام می‌روی پروانه‌های سفیدِ دلم شروع به پرواز می‌کنند. گاه حتی دلِ دیوارها هم برایم می‌سوزد و آن‌ها هم با من همراه می‌شوند؛ من، دیوارِ خانه و آسمان باهم برای تو می‌گریسیم.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

'elahe

سطح
5
 
[سرپرست علوم‌ و فناوری]
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
مدیر تالار کپیست
گوینده انجمن
کپیست انجمن
Jul
2,905
13,483
مدال‌ها
9
قلبِ مهربانت، آشیانه‌ی گرم و دائمی‌ام بود، با آشیانم چه کردی؟ وقتی که تو را دیدم، تو را به کوه غروری تشبیه کردم؛ مرا ببخش... .
من از قلب مهربانت، از دنیای پشت نقاب مغروری‌اتت، خبری نداشتم و تو را زود قضاوت کردم، آخر چه می‌دانستم پشت این پسر مغرور، یک پسر بچه‌ی مهربان و دوست داشتنی وجود دارد.
یک پناه‌گاه امن، یک پدر دلسوز‌... .
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

'elahe

سطح
5
 
[سرپرست علوم‌ و فناوری]
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
مدیر تالار کپیست
گوینده انجمن
کپیست انجمن
Jul
2,905
13,483
مدال‌ها
9
بعد از آشنا شدن با تو، کم‌کم علایقِ تو علایق من هم شد، کم‌کم هر که را می‌دیدم، شباهت عجیبی با تو داشتند؛ کم‌کم شروع به خاطره‌سازی کردیم، خیال بافی کردم یا شاید خیال بافی کردیم؛ کم‌کمک به منی دیگر تبدیل شدم، تو آمدی و تحولی در زندگی‌ام ایجاد کردی؛ آمدی و همراه با آمدنت بهار زندگی‌ام رسید و درختان خشک همراه با آمدنت شکوفه دادند؛ فصلِ... . آری فصل جدیدی از زندگی‌ام شروع شد. حال بگو چه کنم با این من؟ منی که از تو باقی مانده است، منی که دیگر من نیست. با رفتنت باز شکوفه‌های بهاری خشک شدند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

'elahe

سطح
5
 
[سرپرست علوم‌ و فناوری]
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
مدیر تالار کپیست
گوینده انجمن
کپیست انجمن
Jul
2,905
13,483
مدال‌ها
9
تو همان نور خورشید بودی که به جنگل خشکیده‌ی دلم تابیدی و رنگ و زندگی تازه‌ای به آن‌ها دادی؛ سبزش کردی، سبزِ سبز... ‌. همان دلیلی که هر روز سپیده‌ دم، به امید او چشمانم را می‌گشایم و به زندگی پر‌ تکاپوی خود ادامه می‌دهم؛
همان آرامش همیشگی،
همان نبض زندگی،
همان که می‌خواهم کنارش پیر شوم؛ اما خواستن من کفایت نمی‌کند، حداقل نه تا زمانی که تو نمی‌خواهی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

'elahe

سطح
5
 
[سرپرست علوم‌ و فناوری]
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
مدیر تالار کپیست
گوینده انجمن
کپیست انجمن
Jul
2,905
13,483
مدال‌ها
9
در مِهی از خیالات خود، در مِهی از خیالاتم؟
در تمام خیالات خود؛ با تو آشیانی ساختم، آشیانی گرم، پر از عشق؛ پر از محبت، پر از پرتو‌های نور خورشید، با شومینه‌ای به همراه صدای چرق چرق آتش. استشمام کن، آری این بویِ غذای مورد علاقه‌ات است. تو ژولیده و خسته از سرکار بازمی‌گردی... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

'elahe

سطح
5
 
[سرپرست علوم‌ و فناوری]
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
مدیر تالار کپیست
گوینده انجمن
کپیست انجمن
Jul
2,905
13,483
مدال‌ها
9
حتی ژولیده و شلخته‌ات هم هنوز جذاب است؛
لبخندی گرم و پر از عشق به رویم می‌پاشی و من برای همین لبخند و آغوش امن و پر از آرامشت جان می‌دهم. ماهِ زندگیِ تیره و تارم!
آخر چه شد؟ کدام از خدا بی‌خبری دعا کرد برای ویران شدن خانه‌مان؟برای تمام شدن تمامِ این‌ها؟
 
آخرین ویرایش:
بالا پایین