جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده ● فردای بی‌تو اثر زری ●

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتاب توسط itszari. با نام ● فردای بی‌تو اثر زری ● ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 694 بازدید, 22 پاسخ و 13 بار واکنش داشته است
نام دسته کتاب
نام موضوع ● فردای بی‌تو اثر زری ●
نویسنده موضوع itszari.
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط itszari.
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,314
مدال‌ها
7
من برای همه‌چیز توانستم. خیلی از بدی‌ها را فراموش کردم و به دست تقدیر سپردم. خیلی از آرزوهایم را زیر مشت‌مشت خروار خاک، به دست باد سپردم.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,314
مدال‌ها
7
من از کسی گذشتم که او روحم بود، مثل روح جانم را ترک کرد و رفت. من آن‌روز مردم، آن‌روز روی جسم و کالبد بی‌جانم خروارها خاک ریختم. من از عشق او همانند غنچه روئیدم و همانند گل پرپر شدم. من توانستم آن را به سختی به دست بیاورم و به سختی از او بگذرم، اما بقیه آن را به راحتی به دست آوردند و به راحتی از او گذشتند.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,314
مدال‌ها
7
من برای هر‌چیزی قدرت به خرج دادم. می‌دانم یک روز هم می‌توانم خاطره‌هایمان را ببوسم و کنار بگذارم. من می‌توانم و در آخر تو را فراموش می‌کنم. تو را به دست باد و تقدیر می‌سپارم. آن‌ها تو را به آرزوهایت می‌رسانند.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,314
مدال‌ها
7
گل من، تنها آرزوی من برای تو این است که هرگز عشق یک طرفه و تلخی که من از طرف تو و دستانت تجربه کردم از طرف کسی یا دستی تجربه نکنی. از صمیم قلب از خدا می‌خواهم که این آرزو را به حقیقت تبدیل کند. گرچه تو قاتل جسم و روح منی، اما بدان همیشه این دختر، نجات دهنده‌ی جان و روح خسته‌ی توست.
 
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,314
مدال‌ها
7
من خیلی وقت است مرده‌ام؟ یا چند روزی می‌شود به خواب عمیقی فرو رفته‌ام؟ ای کاش یکی مرا از این خواب شیرین بیدار کند. حقیقت این است که روحم می‌خواهد جسم مرا تر‌ک کند. حقیقت این است که تو رفته‌ای، کسی نیست مرا از این خواب غفلت و شیرین بیدار کند؟
 
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,314
مدال‌ها
7
دیگر نه آرامش می‌خواهم نه خواب. نه شادی می‌خواهم نه خنده. نه عشق و محبت می‌خواهم نه آزادی. نه می‌خواهم در قفس عشق تو باشم، نه در مشت‌های تنهایی. نه می‌خواهم در این دنیا باشم
نه در قعر تنهایی، نه می‌خواهم سخن گویم. نه می‌خواهم به تو فکر کنم، نه به دل‌دادگی.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,314
مدال‌ها
7
فردای بی‌تو، همانند غروب پائیز است. همان‌قدر نفس‌گیر، همان‌قدر دل‌گیر و همان‌قدر خاطره‌انگیز.
من با فردای بی‌تو چه کنم؟ من با این بغض نشکسته چه کنم؟ من با این عشق غمبار چه کنم؟ تو رفته‌ای و مرا بلاتکلیف گذاشته‌ای، من با این همه درد و غصه چه کنم؟
 
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,314
مدال‌ها
7
نمی‌دانم آخر عاقبت این عشق یک طرفه چه خواهد شد، من از احتمالات آخر این عشق چه می‌شود؟ خسته شده‌ام. بگذارید به خواب ابدی‌ام فرو روم. این جان خسته‌ام مرگ می‌خواهد.
 
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,314
مدال‌ها
7
فردای‌ بی‌تو، غم‌انگیزترین جمعه‌ی سال است.
من با حرف‌هایت تمام شدم. حرف‌هایت همانند سیلی به صورت و قلبم خورد. حرف‌هایت در چشمانم با اشک خلاصه شد و گوش‌هایم انتظار شنیدن چنین حرف‌هایی را از تو نداشت. هنوز هم نتوانسته‌ام حرف‌هایت را هضم‌ کنم. هضم کردن آن‌ها در توانم نیست. حرف‌هایت حتی کارهایت همانند آتش گوشه‌ای از قلبم روشن مانده است.
هرشب، حرف‌هایت مرا می‌سوزاند، اما این آتش خاموش نمی‌گردد‌.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,750
32,314
مدال‌ها
7
پر از حرف‌های ناگفته‌ام، اما چیزی برای به زبان آوردن ندارم. بغض مرا خفه می‌کند اما من میل سخن گفتن ندارم‌. دوست دارم ساعت‌ها از تو به دیگران بگویم اما گفتن بی‌فایده‌ست و انگار فقط دیگران را به غم نبود تو و فردایی که تو نیستی دعوت کرده‌ام.
 
بالا پایین