خ
خاتون
مهمان
باور میکمی اصلا متوجه نشدم چیشد!یه دختره که تو بچگیش اتفاقای بدی برای خودش و ننه بابا و خواهرش میوفته و زندگیشون تراژدیه و این وسط خواهرشو میدزدن و این میره دنبالش و از پشت دیوار نگاه میکنه ک دهن خواهرشو جر میدن:/ اینم میره دهن خودشو جر میده که مثل خواهرش شه:/ حالا اون دزدا... باید مال یه باندی باشن که.. هرچند اگه تو ایران باشه عادی میشه کارشون و میتونن دزدای معمولی باشن:/و در ادامه دختره میخاد بره تو اجتماع، مدرسه،کوفت زهرمار و عاشق بشه، یا نه مثلا اینم بیوفته دست یکی که میگه عاشقشه ولی روانیه:/... نمیدونم @خاتون کمک کن
مامان الهامممم :/
چه پیچیده:/
خوب الان کدوم قسمتش موندی واضح بگو