ragazza della notte
سطح
2
مدیر موسیقی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
کاربر رمانبوک
- Jan
- 3,047
- 7,634
- مدالها
- 3
***
کمی دلم بازی میخواست.
دلم هوس دوران کودکیام را کرده بود.
شروع کردم به تاب بازی.
« تابتاب همبازی...
بپا من رو نندازی »
به اطرافم نگاه کردم.
کسی نبود.
سرم را به طرف آسمان بلند کردم.
گفتم « این بیرحمها رو ول کن.
من و تو همبازی همدیگهایم...
مگه نه؟ »
کمی دلم بازی میخواست.
دلم هوس دوران کودکیام را کرده بود.
شروع کردم به تاب بازی.
« تابتاب همبازی...
بپا من رو نندازی »
به اطرافم نگاه کردم.
کسی نبود.
سرم را به طرف آسمان بلند کردم.
گفتم « این بیرحمها رو ول کن.
من و تو همبازی همدیگهایم...
مگه نه؟ »
آخرین ویرایش توسط مدیر: