- May
- 148
- 97
- مدالها
- 2
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!نوشتن ، یعنی ماندگار شدن . شاید این اولین و آخرین حرفی باشه که باید توی مبحث آموزش نویسندگی با شما دوستان عزیزم بزنم . چند روز پیش ، توی دفتر به همراه تیمم نشسته بودیم و به این فکر می کردیم که امسال دومین یلداییه (۱۳۹۸)که کنار شما دوستان هستیم و سعی کردیم که توی این دو سال بیش از حدود یک میلیون کلمه در مورد آموزش . کلاس نویسندگی براتون مطلب رایگان تدارک ببینیم و این فرصت رو برای همه ی مردم فراهم کنیم که با هر امکاناتی نویسندگی رو شروع کنن . اما این مقاله ، یه هدیه ی ویژه از سمت تیم مطالعاتی تیموری در زمینه ی آموزش نویسندگیه . هدیه ای که میتونه به اندازه ی هندونه ی شب یلدا و قصه های بزرگ ترا ، براتون شیرین و پر مغز باشه .مقدمه
تعریف های متفاوتی از نویسنده بودن وجود داره ولی به طور معمول نویسنده به کسی گفته می شه که نوشتن براش راحته و همین موضوع باعث میشه از نویسنده بودن لذت ببره و در نهایت آثاری رو خلق کنه که همگان دوستش دارن.نویسنده کیست ؟
برای اینکه یک نویسنده ماهر و زبردست بشید باید یه سری قوانین رو رعایت کنین که اگه بخوایم به راحت ترین شکل ممکن اون ها براتون بیان کنیم اینه که شما باید انقدر بنویسید تا نوشتن براتون آسون بشه با این کار شما کم کم آثار زیبایی رو خلق خواهید کرد که طرفداران زیادی داره!قانون نویسنده شدن
طبق معمول اگر بخایم یه تعریف درست و حسابی از آموختن نوشتن به شما بگیم باید بگیم که آموزش نویسندگی یعنی پروسه ای که طی آن یک نویسنده ، با توجه به المان ها ، قراردادها و اصول نوشتن ، دست به خلق یک نوشته می زند. این نوشته می تواند در هر قالبی از شعر تا نمایشنامه و از خاطره نویسی تا محتوا نویسی باشد.نویسندگی چیست ؟
پنج خوان نوشتن (نوشتن ) ، پنج مرحله از مسیر آموزش نویسندگی که نویسنده رو آماده می کنه که به دنیای نوشتن ورود کنه و اون رو آب دیده میکنه تا با همه ی مشکلات و سختی ها بجنگه و به شهر آرزوها در دنیای نوشتن برسه .پنج خوان نویسندگی
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک