آموزشی اصول ایده پردازی در داستان

[Tara Motlagh]

چیزی که در این روند اتفاق می‌افتد این است که ما سعی می‌کنیم شخصیت‌هایی را که تا به‌حال ملاقات نکرده‌ایم قویّن احساس کنیم؛ طوری که انگار مشکل آن‌ها مشکل ما هم هست، حتی برای دوساعت هم که شده.

 

[Tara Motlagh]

این موضوع اهمیت هم‌ذات‌پنداری را به ما نشان می‌دهد؛ و خبر بد این‌که به خودی خود اتفاق نمی‌افتد. دو جنبه‌ی مهم برای رسیدن به آن اهمیت دارد:

 

[Tara Motlagh]

۱. ساختن شخصیتی که مخاطب بتواند با او ارتباط برقرار کند، هم‌دردی کند، مجذوب و سرگرم شود و بخواهد موفقیتش را ببیند. بخشی از این مربوط به شخصیت است و بخشی دیگر مربوط به چیزی است که با آن روبه‌روست. هرچه شخصیت‌ها بیش‌تر مورد ضرب‌وشتم دیگران و رویداد قرار بگیرند (به خصوص وقتی مستحق آن نباشند) احساس کردن آن‌ها و هم‌ذات‌پنداری با آن‌ها راحت‌تر است.

 

[Tara Motlagh]

۲. گفتن داستان از زاویه دید آن شخصیت، به طوری‌که مخاطب دیدگاه او، احساساتش و آن‌چه می‌خواهد انجام دهد و اینکه چرا برایش مهم است را کاملا درک کند.

 

[Tara Motlagh]

بسیاری از متن‌ها یکی از این دو را انجام نمی‌دهند و به یکی از این دو دلیل ذکر شده، یعنی «مسائل مربوط به شخصیت اصلی» یا «مسائل مربوط به زاویه دید»، برقرار کردن ارتباط با داستان و شخصیت اصلی بسیار دشوار می‌شود.

 

[Tara Motlagh]

۳.بدیع‌بودن

یکی از مهم‌ترین عناصری که درباره‌ی داستان مهم است، بکر بودن و داشتن ایده‌ای نو است. اگرچه در مراحل بعدی با شناخت ساختارهای داستان ، پرداخت خوبی هم از آن داشت، مسأله‌ی مهم این‌جاست که درخلال آن، باید صدای منحصربه‌فرد خود نویسنده شنیده شود.

 

[Tara Motlagh]

پرفروش‌ترین داستان‌ها، آن‌هایی هستند که در دل ایده‌هایشان، قلاب‌های مفهومی جذاب و نو وجود دارد یا رویکردی جدید را در ژانری خاص ارائه می‌دهند. به‌عبارتی، آن‌ها درباره‌ی چیزهایی هستند که ما قبلن عین آن را ندیده‌ایم یا نخوانده‌ایم. آن‌ها چیز جدیدی اضافه می‌کنند یا روش جدیدی برای انجام کارها ارائه می‌دهند، که باعث برجسته‌شدن‌شان می‌شود.

 

[Tara Motlagh]

در عین‌حال، این داستان‌ها برخی از ساختارها و قراردادهای داستان‌نویسی را رعایت می‌کنند که برای جلب‌توجه و تعامل مخاطبان ضروری است. گاهی نویسنده بدیع‌بودن را اولویت کار خودش قرار می‌دهد بدون این‌که جنبه‌های بنیادی دیگر داستان را درک و رعایت کند. این امکان وجود دارد که او ایده‌های نوآورانه‌ای ارائه دهد اما، ایده‌ی او از ویژگی‌های اصلی و کافی که برای جذب مخاطب ضروری است، برخوردار نیست.

 

[Tara Motlagh]

نکته‌ی کلیدی برای موفقیت ایده‌ها این است: خلق چیزی تازه و بدیع، در بسته‌بندی تا حدودی آشنا. ایجاد چیزی که واقعا خارج از چهارچوب باشد و معیارهای اساسی داستان‌گویی را برآورده نکند، کار سختی نیست.

 

[Tara Motlagh]

آن‌چه دشوارتر و البته ارزشمند‌تر است، ساختن اثری جذاب در ژانری آزمایش‌شده و واقعی است، با داستانی که نه‌تنها بدیع‌بودن، بلکه دیگر عناصر اساسی را هم در خودش گنجانده باشد.