جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مطالب طنز بالا خونه ابولهول

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مطالب طنز توسط MOHAMAD با نام بالا خونه ابولهول ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 6,826 بازدید, 243 پاسخ و 6 بار واکنش داشته است
نام دسته مطالب طنز
نام موضوع بالا خونه ابولهول
نویسنده موضوع MOHAMAD
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MOHAMAD
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
یادش به خیر لذتی که تو خوابیدن با لباس مدرسه توی رختخواب بین ساعت۷:۰۰ تا ۷:۱۵ دقیقه وجود داشت توی هیچ چیزی وجود نداشت و ندارد و نخواهد داشت البته بعضی مواقع خوابمون میگرفت و دیرمون میشد*
 
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
شب جلو تلویزیون خوابم برده بود مامانم اومد ساعت دو نصف شب پتو انداخت روم بوسم کرد،
کلی هم قربون صدقم رفت بعد موقع رفتن پامو لگد کرد ، داد زدم گفتم: آهههههههه پام داغون شد
گفت: خاک تو سرت کنن آخه کدوم خری اینجا میخوابه؟*
 
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
بچه خواهرم 8 سالشه 500 هزار تومن دادن به مربی استخرش تا بهش شنا یاد بده!
.
.
.
اونوقت من بچه بودم بابام منو هل داد تو استخر، گفت سعی کن زنده بمونی
 
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: DEVL
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
به تعداد ضربه های که رو صفحه گوشی زدم
اگه کلنگ می زدم...



تاحالا به نفت رسیده بودم!
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: DEVL
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
‏از تختخوابم پرسیدم؛ چرا صبحگاهان نمیتوانم تو را رها سازم و ترک تو برایم مشکل است؟
‏گفت؛ چون اینجا تیمارستان است و تورا به من بسته اند


‏گفتم؛ چرا؟
‏گفت همین که بامن حرف میزنی کافی نیست؟!
 
  • پوکر
واکنش‌ها[ی پسندها]: DEVL
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
ﻫﺮﻭﻗﺖ ﭘﺴﺮﺍ ﻓﺮﻕ ﺭﻧﮕﻬﺎﯼ :
ﺯﺭﺷﮑﯽ ، ﺟﯿﮕﺮﯼ ، ﺩﻭﻧﻪ ﺍﻧﺎﺭﯼ ، ﻻﮎ ﻧﺎﺧﻮﻧﯽ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻓﻬﻤﯿﺪﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺭﻧﮕﺎ ﻧﮕﻦ ﻗﺮﻣﺰ …
ﺑﻌﺪ ﭘﺎﺭﮎ ﺩﻭﺑﻞ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺭﻭ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﻨﻦ
.
.
.
.






.
.
.
ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ ﭼﻘﺪ ﻫﻮﺍﺗﻮﻧﻮ ﺩﺍﺭﻡ...♥️

ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﻫﻤﺶ ﻗﺮﻣﺰﻩ ﻫﺎ..
 
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
یبار داشتم کارتن نگاه میکردم و میخندیدم بعد پدرم اومد گفت باز تو یه چیزی کشیدی ؟

گفتم نه به مولا کارتنش خنده داره یه سری به نشانه افسوس تکون داد وکارتن رو تا کرد و برد
گفت واسه اسباب کشی نیاز میشه*
 
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
بابام هی قیمت مرغ رو چک میکنه هی میاد به ما‌ از فواید روزه میگه


دفعه آخر بهش گفتم دیگه ناموسا ۳۶۵ روز روزه گرفتن باعث خون دماغ که میشه؟



‏گفت تو داری از دین خارج میشی
 
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
تو مترو دختره عطسه کرد پسره برگشت سمتش گفت:
- ببخشید شما کالیفرنیایی هستین؟
دختره گفت: نه چطور
پسره: آخه یا لحجه کالیفرنیایی عطسه کردید!



هیچ دیگه
 
  • پوکر
واکنش‌ها[ی پسندها]: DEVL
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
همسايمون فوت شد.. امروز تو مراسم تشييعش بوديم .

دختره مرحوم که همش داشت گریه میکرد...
یهوگفت اصلا سابقه نداش بمیره...






هیچی دیگه وسط خاکسپاری همه ی وابستگان تا غروب به افق خیره شده بودن
 
بالا پایین