جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مطالب طنز بالا خونه ابولهول

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مطالب طنز توسط MOHAMAD با نام بالا خونه ابولهول ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 6,610 بازدید, 243 پاسخ و 6 بار واکنش داشته است
نام دسته مطالب طنز
نام موضوع بالا خونه ابولهول
نویسنده موضوع MOHAMAD
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MOHAMAD
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
واقعا ما پسرا مظلوم‌ترین قشر روی این کره‌ی خاکی هستیم


دختره عکس ناخن شکسته‌شو گذاشته بود دو هزار کامنتِ الهی بمیرم گرفته بود

من عکس ماشینم که تصادف کردم رو گذاشتم یک کامنت داشتم اونم پیج خرید و فروش ماشین‌های تصادفی بود. نوشته بود داداش خیلی گرون میگی
حالا من اصلا قیمت نذاشته بودم
 
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
یارو میره قبرستان می بینه همه ی مرده ها بیرون قبر وایسادن، میپرسه: چرا همه تون بیرون وایسادین،





میگن: سوالای شب اول قبر لو رفته ،
گفتن بیرون باشید تا دوباره سوال طرح کنن
 
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
ﯾﻪ دختره ﯾﻪ ﺷﻌﺮﯼ ﻧﻮﺷﺘﻪ:

ﺍﺗﻞ ﻣﺘﻞ ﻣﻮﺵ ﻣﻮﺷﯽ!
ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ﭘﺲ ﮐﻮﺷﯽ؟
ﺩﻟﻢ ﺷﺪﻩ ﻗﻠﻤﺒﻪ ﻧﮑﻨﻪ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﺷﯽ؟!


میگن حافظ شعر و شاعری رو ول کرده دروازه شیراز داره بلال می‌فروشه
 
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
چندتا فامیل پیر داشتیم همیشه
توی عروسی‌ها می‌زدن تو پهلوم در گوشم می‌گفتن
بعدی تویی. بعدی تویی
البته دیگه اینکارو نمی‌کنن


چون توی مجلس‌های ختم منم باهاشون همین کارو کردم
 
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
سومِ راهنمایی که بودم...
ناظم نامه‌ای که برای دوس دخترم (باهام قهر بود) نوشته بودم رو پیدا کرد






فکر کردن برای مسابقه "نامه به امام زمان" نوشتمش!!
مقام اول منطقه شد نامه، اینقد سوزناک بود.
 
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
با رفیقم رفتیم بیرون. یه جا پیاده شدم که یه چیزی بگیرم وقتی برگشتم اشتباهی سوار یه ماشین دیگه شدم گفتم بریم
یارو گفت چه غلطی میکنی؟ واسه اینکه کم نیارم گفتم محموله همراهمه پولارو آوردی؟
گفت احمق سوار ماشین پلیس شدی. از پنجره فرار کردم‍♂
 
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
یارو رفیقش رو با سر و صورت خونی میبره بیمارستان!
دکتر میگه: چی شده؟




یارو میگه: کباب و پیاز خورده
دکتر میگه: چه ربطی داره؟؟

یارو میگه: سهم من بود
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
نشسته بودم جلوی تاکسی...
یه دخترو پسرم عقب نشسته بودن که یه دفعه دختره جیغ کشید "دستتو بکش کثافت"!!!


راننده ناموس پرست هم کوبید رو ترمز پسره رو از ماشین کشید پایینو یه دل سیر با زنجیر و آچار جک زدش خونین و مالین انداختش گوشه پیاده رو ...
سوار ماشین که شد دختره گفت خوب کاری کردی... آشغال دستشو تا ته کرده بود تو دماغش!!!
 
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
زنه به شوهرش میگه:
از حاج رحمان یاد بگیر، از بس زنشو دوست داره؛ بعد از فوت زنش مسجد ساخت به نام زنش







شوهره میگه:
عزیزم منم زمینشو خریدم، آماده‌ست؛ منتها تاخیر از خودته
 
موضوع نویسنده

MOHAMAD

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
329
758
مدال‌ها
1
تو اتوبوس پیرمرد به دختره که کنارش نشسته بود گفت:

دخترم این چه حجابیه که داری؟
همه‌ موهات بیرونه؟

دختره با پررویی گفت:
تو نگاه نکن!
بعد از چند دقیقه پیر مرد کفشش را در آورد بوی جوراب در فضا پخش شد !

دختره در حالی که دماغشو گرفته بود به پیرمرد گفت:
اه اه اه این چه کاریه میکنی خفمون کردی؟

پیرمرد باخونسردی گفت:
خوب تو بو نکن!

خلاصه با پیرا در نیوفتین اینا زخم خورده روزگارن
 
بالا پایین