مشاعره بیایید حرف دلمان را با مشاعره بیان کنیم

[Navidism]

عراقی​

ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
جان و دل و جام و جامه پر درد شراب
فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب
آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب​

 

[amir mohamad]

مدارجبر هستی را فقط بیهوده می گردم
اسیرم کرده تکراری که فکرش را نمی کردم

خرابم می کند با اخم وبا لبخند می سازد
دلم را برده معماری که فکرش را نمی کردم

 

[mobina01]

مثل آن شیشه که در همهمه باد شکست
ناگهان باز دلم یاد تو افتاد شکست

 

[آراد]

با کمال احتیاج، از خلق استغنا خوش است
با دهان خشک مردن بر لب دریا خوش است

نیست پروا تلخکامان را ز تلخیهای عشق
آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است

هر چه رفت از عمر، یاد آن به نیکی می‌کنند
چهرهٔ امروز در آیینهٔ فردا خوش است…

 

[amir mohamad]

به ظاهر گرچه میخندم به ظاهر گرچه ارامم
درونم اتشی بر پاست از فکر سر انجامم

 

[آراد]

به من بپیچ و بپیچان مرا در آغوشت
مباد آنچه به من گفته ای فراموشت

بپیچ در من و بگذار در تنم بدود
هوای تازه ای از لا به لای تن پوشت

 

[نیما نصر]

تو آنجایی و "آنجا" نمی‌داند که چقدر خوشبخت است!


ناظم حکمت

 

[آراد]

دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ و رخت زمانه زندان من است
بر هیچ دلی مباد وبر هیچ تنی
انچه از غم هجران تو بر جان من است

 

[Atiye♡]

تا خبر دارم از او بی‌خبر از خویشتنم

با وجودش ز من آواز نیاید که منم

 

[آراد]

زندگی در صــــــــدف خویش

گهر ساختن است

در دل شعــله فـــــــرو رفتن و

نگـــداختن است


‌