- Mar
- 10,552
- 27,246
- مدالها
- 9
پیر عقل از ما به درد نان مقدم رفته است
در فشارکوچههای گندم آدم رفته است
ای به عبرت رفتگان عالم موت و حیات
بگذرید از آمد سوریکه ماتم رفته است
بر حباب و موج نتوان چید دام اعتبار
هرچه میآید درن دریا فراهم رفته است
خلق در خاک انتظار صبح محشر میکشند
زندگی با مردگان درگور باهم رفته است
استقامت بیکرامت نیست در بنیاد مرد
شمع ازخود رفته است اما ز جا کم رفته است
بعد چندی بر سر خود سایهها خواهیمکرد
در بن دیوار پیری اندکی خم رفته است
دوستان هرگه به یاد آییم اشکی سر دهید
صبح ما زین باغ پرنومید شبنم رفته است
یار بیرحم از دل ما برندارد دست ناز
برکه نالیم از سر این داغ مرهم رفته است
کاش نومیدی چو خاک خشک بر بادم دهد
کز جبین بیسجودم جوهر نم رفته است
از ترحم تا مروت وز مدارا تا وفا
هرچه راکردم طلب دیدم ز عالم رفته است
بعد مردنکار با فضل است با اعمال نیست
هرکهزین خجلتسرا رفتهستبیغم رفتهاست
منکه باشم تا به ذکر حق زبانم وا شود
نام بیدل هم ز خجلتبرلبمکم رفتهاست
در فشارکوچههای گندم آدم رفته است
ای به عبرت رفتگان عالم موت و حیات
بگذرید از آمد سوریکه ماتم رفته است
بر حباب و موج نتوان چید دام اعتبار
هرچه میآید درن دریا فراهم رفته است
خلق در خاک انتظار صبح محشر میکشند
زندگی با مردگان درگور باهم رفته است
استقامت بیکرامت نیست در بنیاد مرد
شمع ازخود رفته است اما ز جا کم رفته است
بعد چندی بر سر خود سایهها خواهیمکرد
در بن دیوار پیری اندکی خم رفته است
دوستان هرگه به یاد آییم اشکی سر دهید
صبح ما زین باغ پرنومید شبنم رفته است
یار بیرحم از دل ما برندارد دست ناز
برکه نالیم از سر این داغ مرهم رفته است
کاش نومیدی چو خاک خشک بر بادم دهد
کز جبین بیسجودم جوهر نم رفته است
از ترحم تا مروت وز مدارا تا وفا
هرچه راکردم طلب دیدم ز عالم رفته است
بعد مردنکار با فضل است با اعمال نیست
هرکهزین خجلتسرا رفتهستبیغم رفتهاست
منکه باشم تا به ذکر حق زبانم وا شود
نام بیدل هم ز خجلتبرلبمکم رفتهاست