جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار جامی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط MHP با نام جامی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,205 بازدید, 84 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع جامی
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
ریزم ز مژه کوکب بی ماه رخ شب ها
تاریک شبی دارم با این همه کوکب ها


چون از دل گرم من بگذشت خدنگ تو
از بوسه پیکانش شد آبله ام لب ها


از بس که گرفتاران مردند به کوی تو
بادش همه جان باشد خاکش همه قالب ها


از تاب و تف هجران گفتم سخن وصلت
بود این هذیان آری خاصیت آن تب ها


تا دست برآوردی زان غمزه به خونریزی
بر چرخ رود هر دم از دست تو یارب ها


شد نسخ خط یاقوت اکنون همه رعنایان
تعلیم خط از لعلت گیرند به مکتب ها


جامی که پی مذهب اطراف جهان گشتی
با مذهب عشق تو گشت از همه مذهب ها​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
از خارخار عشق تو در سی*ن*ه دارم خارها
هر دم شکفته بر رخم زان خارها گلزارها


از بس فغان و شیونم چنگی ست خم گشته تنم
اشک آمده تا دامنم از هر مژه چون تارها


ره جانب بستان فکن کز شوق تو گل در چمن
صد چاک کرده پیرهن شسته به خون رخسارها


تا سوی باغ آری گذر سرو و صنوبر را نگر
عمری پی نظاره سر بر کرده از دیوارها


زاهد به مسجد برده پی حاجی بیابان کرده طی
آنجا که کار نقل و می بیکاری است این کارها


هر دم فروشم جان تو را بوسه ستانم در بها
دیوانه ام، باشد مرا با خود بسی بازارها


تو داده بار هر خسی من مرده از غیرت بسی
یک بار میرد هر کسی بیچاره جامی بارها

 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
تجلی الراح من کاس تصفی الروح فاقبلها
که می بخشد صفای می فروغ خلوت دلها


انلنی جرعة منها ارحنی ساعة ع*نی
که ماند از ظلمت هستی درون پرده مشکل ها


به جان شو ساکن کعبه بیابان چند پیمایی
چو نبود قرب روحانی چه سود از قطع منزل ها


برآر ای بحر بی پایان ز جود بیکران موجی
که خلقی تشنه لب مردند بر اطراف ساحل ها


مرا نظاره محمل ز سلمی باز می دارد
چه باشد برق استغنا زند آتش به محمل ها


تو سلطان فلک قدری چه باشی با گدا طبعان
تو خورشید جهانتابی چه گردی شمع محفل ها


صفای جام می جامی برد زنگ غم از خاطر
اذا ما تلق من هم فحاولها و ناولها​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
نسیم الصبح زر منی ربی نجد و قبلها
که بوی دوست می آید ازان فرسوده منزل ها


چو گردد شوق وصل افزون چه جای طعن اگر مجنون
به بوی هودج لیلی فتد دنبال محمل ها


دل من پر ز مهر یار و او فارغ نبوده ست آن
که می گویند راهی هست دلها را سوی دلها


رسید اینک ز ره سلمی و من از ضعف تن زینسان
فخذ یا صاح روحی تحفة منی واقبلها


مریز ای ابر دیده آب حسرت بر سر راهش
که دور اولی سم اسبش ز آسیب چنین گلها


مرا از هجر او در دل گره می بود صد مشکل
چو دیدم شکل او فی الحال حل شد جمله مشکل ها


ز جور دور غم فرجام جامی قصه ها دارد
ولکن خوف املال الندامی لم یطولها​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
هر شب افروخته از آتش دل مشعله ها
رود از کوی غمت سوی عدم قافله ها


دلم از پرتو خورشید رخت قندیلی ست
کز سر زلف تو آویخته با سلسله ها


شرح اسرار خرابات نداند همه ک.س
هم مگر پیر مغان حل کند این مسئله ها


در ره فقر و فنا بی مدد عشق مرو
که کمینگاه حوادث بود این مرحله ها


گفت و گوی خرد از حد بگذشت ای ساقی
باده در ده که ندارم سر این مشغله ها


ساعتی گوش رضا سوی من دلشده نه
کامشب از دست تو هم پیش تو دارم گله ها


واقف از سر خرابات جز آن مسـ*ـت نشد
که به میخانه برآورد چو جامی چله ها​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
تا بر ورق گل زدی از مشک رقم ها
در وصف تو بشکست سر جمله قلم ها


هرگز دل من بی تو جدا از المی نیست
ای قاعده لطف تو تسکین الم ها


در لشکر عشق تو اسیران همه گردند
وز آتش دلهاست در آن گرد علم ها


نوعی دگر آمد ز کرم هر ستم تو
با خسته دلان می کنی انواع کرم ها


زین پیش غم جمله بتان بر دل من بود
آزاد شدم با غم تو از همه غم ها


تیغ ستمت گونه ز خون دگران یافت
بر عاشق خود تا کی ازینگونه ستم ها


صاحبنظران روی نهادند به جامی
زان روز که در راه تو شد خاک قدم ها​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
ای برده رخت رونق گل ها و سمن ها
دارد دهن تنگ تو در غنچه سخن ها


گر سرو نه با قد تو ماند نتوان برد
چون آب به زنجیر مرا سوی چمن ها


صحرای عدم لاله ستان شد چو شهیدان
با داغ تو رفتند به خون غرقه کفن ها


گفته ست به هر غنچه صبا وصف دهانت
مانده ست ز حیرت همه را باز دهنها


مشکل که بود روی خلاصی دل ما را
از زلف تو با این همه خم ها و شکن ها


با لذت آوارگی وادی عشقت
غربت زدگان را نشود میل وطن ها


چون خامه به وصف خط تو خشک فرو ماند
جامی که شد انگشت نما در همه فن ها​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23


ای غمت تخم شادمانی ها
وصل تو اصل کامرانی ها


کرده ام گم به کوی عشق دلی
بر وی از داغ تو نشانی ها


می روم کوههای غم بر دل
از درت می برم گرانی ها


به هوای قد تو از سر سرو
کرده مرغان بلندخوانی ها


نکته جویان عشق را شرط است
ساده بودن ز نکته دانی ها


بقعه خیر ماست گوشه دیر
لیس فی الکائنات ثانیها


عیش جامی در او مدام خوش است
طیب الله عیش بانیها​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
به کعبه گر ننمای جال خود ما را
ز خون دیده کنم لعل ریگ بطحا را


به دور حسن تو از مهره وفا پرداخت
مشعبد قدر این حقه های مینا را


ز شوق طوق سگان در تو گردانند
مسبحان فلک سبحه ثریا را


به ترک عشرت امروز چون کنم که کسی
ضمان نمی شود از من حیات فردا را


مریض آن لبم ای ناله چون رسی به فلک
بپرس شرح مداوای من مسیحا را


کناره کن ز جهان تا رسی به مامن عشق
به کوه قاف طلب آشیان عنقا را


حریم میکده جامی مقام پاکان است
داغ زرق بشو خرقه مصلا را​
 
موضوع نویسنده

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
شد سحر قاید اقبال من شیدا را
آتش انس من جانب طور نارا


ای خوش آن آتش رخشنده کز آیینه صبح
می برد شعله آن رنگ شب یلدا را


گر نیابم ز سر کوی تو در کعبه نشان
از مژه دجله بغداد کنم بطحا را


نکهت عنبر سارا همه عالم بگرفت
تا صبا شانه زد آن طره عنبرسا را


طوطی ناطقه را قوت حدیث لب توست
به حدیثی بگشا آن لب شکرخا را


بس که رفتند شهیدان غمت سوی عدم
لاله ها غرقه به خون می دمد آن صحرا را


جامی از عرض سخن چیست ندانم غرضت
چون درین عهد کسی کم خرد این کالا را​
 
بالا پایین