- Dec
- 727
- 2,102
- مدالها
- 2
نداشتم، چون لباسی نداشتم. کنارم ایستاد و نگاه مشکوکی به من و کاوره توی دستم انداخت. خم شد و کت و شلوارش رو برداشت. چهار تا جعبه به غیر از کاور و لباسها اونجا بود. خم شد و یکی یکی دربشون رو برداشت. تو دوتاش کفش بود تو دوتاش ماسک. کفش و نقاب خودش رو برداشت و بیحرف از اتاق بیرون رفت. کاور و رو تخت رها کردم و نگاهی به کفشها انداختم، یه لنگش رو برداشتم و پام کردم.خوب خداروشکر اندازم بود. کفش هم واقعاً زیبا بود، جلوش سادهی ساده بود اما درست پشت پام یه پروانه کار شده بود. این کفشها رو جدیداً زیاد دیده بودم تو اینستا اما هر چهقدر گشته بودم که بخرم پیدا نکرده بودم. کفش رو گذاشتم سره جاش. نگاهی به کیفش انداختم، اونهم قشنگ بود درست مثل همون پروانهی روی کیف هم بود. ماسکم رو برداشتم، یه تکه گیپور مشکی که روش به زیبایی سنگ دوزی شده بود.خوبه حالا از این ماسکهای لاکی نخریده، وگرنه صورتم پخت میکرد زیرش. نگاهم که افتاد به لباس دوباره آه از نهادم بلندشد. ای بابا، مهمونیهای اینها هم اخه جوری نیست که لباس تکراری بشه پوشید. ظاهراً که راهحلی جز پوشیدنش ندارم. با قیافهای درهم از جام بلندشدم و رفتم سمت میز آرایشم. موهام رو تند تند بیگودی پیچ کردم و رفتم سراغ میکاپ، اول میخواستم تیره باشه اما با میکاپ لایت زیباتر میشدم. اخه ماسکه که مشکی بود اگه سایهی مشکی میزدم دیگه خیلی مشکی تو مشکی میشد... .
رژ کرمی رنگم رو کشیدم رو لبهام و دقیق به صورتم نگاه کردم. این ارایش عجیب بهم میومد. خط چشم کشیده و بلند با انبوهی از مژه های ریمل خورده چشمهام رو وحشیتر از همیشه کرده بود. جنگلش از هر وقته دیگهای تیرهتر شده بود. موهام رو سشوار کشیدم و بعد بیگودیها رو باز کردم. پیچ و تابه قشنگی گرفته بود، رفتم سراغ لباس و پوشیدمش. جلوی اینه ایستادم و با دلی پر تشویش به خودم زل زدم. از زیبایی هیچچیز کم نداشتم، پوسته مثل برفم توی این لباس مشکی مثل آینه برق میزد. همونطور که گفتم لباس واقعاً خوش دوخت و قشنگ بود اما مدل بیش از حد بازش رو مخم بود. تاپی بود استیناش و بندها به نسبت کلفتی داشت. لباس راسته بود و دامنش فقط یه کم، تاکید میکنم فقط یه کم گشادتر بود و بلندیش تا یه کم بالاتر از مچ پام میرسید. پای راست خوش تراشم کامل بیرون بود، یعنی فقط کافی بود یه کم لنگت دو بیشتر از حد معمول باز کنی تا همهچیزت نمایان بشه. تو روحت شاپور تو روحت. دیگه این چاک سی*ن*ه رو کجای دلم بذارم؟! البته چاک که چه عرض کنم شکاف بود، شکاف. تا پنج انگشت بالاتر از نافم در معرضع دید بود. حالا خوبه من سی*ن*ههای خیلی بزرگی ندارم وگرنه دیگه باید خر میآوردیم و باقالی بار میکردیم. نه نمیشه با این لباس رفت. من نمیتونم. اومدم لباس رو از تنم خارج کنم که با دیدن ساعت هفت و چهل دقیقه میخکوب شدم. لعنتی اخه هیچ لباسی که نپوشیده باشم هم ندارم. تو دلم لعنت فرستادم به خودم که به حرفه شادی گوش نمیکنم. همیشه میگه زن جماعت باید یکی دوتا لباس مجلسی نو تو کمدهش داشته باشه. حالا میفهمم چهقدر حرفش گرون قیمت و با ارزشه. نباید نباید خودم رو ببازم. چشمهام رو بستم و تو دلم مرور کردم همهچی رو. ترنم
رژ کرمی رنگم رو کشیدم رو لبهام و دقیق به صورتم نگاه کردم. این ارایش عجیب بهم میومد. خط چشم کشیده و بلند با انبوهی از مژه های ریمل خورده چشمهام رو وحشیتر از همیشه کرده بود. جنگلش از هر وقته دیگهای تیرهتر شده بود. موهام رو سشوار کشیدم و بعد بیگودیها رو باز کردم. پیچ و تابه قشنگی گرفته بود، رفتم سراغ لباس و پوشیدمش. جلوی اینه ایستادم و با دلی پر تشویش به خودم زل زدم. از زیبایی هیچچیز کم نداشتم، پوسته مثل برفم توی این لباس مشکی مثل آینه برق میزد. همونطور که گفتم لباس واقعاً خوش دوخت و قشنگ بود اما مدل بیش از حد بازش رو مخم بود. تاپی بود استیناش و بندها به نسبت کلفتی داشت. لباس راسته بود و دامنش فقط یه کم، تاکید میکنم فقط یه کم گشادتر بود و بلندیش تا یه کم بالاتر از مچ پام میرسید. پای راست خوش تراشم کامل بیرون بود، یعنی فقط کافی بود یه کم لنگت دو بیشتر از حد معمول باز کنی تا همهچیزت نمایان بشه. تو روحت شاپور تو روحت. دیگه این چاک سی*ن*ه رو کجای دلم بذارم؟! البته چاک که چه عرض کنم شکاف بود، شکاف. تا پنج انگشت بالاتر از نافم در معرضع دید بود. حالا خوبه من سی*ن*ههای خیلی بزرگی ندارم وگرنه دیگه باید خر میآوردیم و باقالی بار میکردیم. نه نمیشه با این لباس رفت. من نمیتونم. اومدم لباس رو از تنم خارج کنم که با دیدن ساعت هفت و چهل دقیقه میخکوب شدم. لعنتی اخه هیچ لباسی که نپوشیده باشم هم ندارم. تو دلم لعنت فرستادم به خودم که به حرفه شادی گوش نمیکنم. همیشه میگه زن جماعت باید یکی دوتا لباس مجلسی نو تو کمدهش داشته باشه. حالا میفهمم چهقدر حرفش گرون قیمت و با ارزشه. نباید نباید خودم رو ببازم. چشمهام رو بستم و تو دلم مرور کردم همهچی رو. ترنم
آخرین ویرایش توسط مدیر: