جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار خواجوی کرمانی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط SETAREH_M با نام خواجوی کرمانی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 4,894 بازدید, 300 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع خواجوی کرمانی
نویسنده موضوع SETAREH_M
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
گر پند میدهندم و گر بند مینهند
ما دست داده‌ایم بهر حال بند را


نگریزد از کمند تو وحشی که گاه صید
راحت رسد ز بند تو سر در کمند را


برکشته زندگی دگر از سر شود پدید
گر بر قتیل عشق برانی سمند را


هر چند کز تو ضربت خنجر گزند نیست
عاشق باختیار پذیرد گزند را


خواجو چو نیست زانکه ستم می کند شکیب
هم چاره احتمال بود مستمند را​
 

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
رام را گر برگ گل باشد نبیند ویس را
ور سلیمان ملک خواهد ننگرد بلقیس را


زندهٔ جاوید گردد کشته شمشیر عشق
زانکه از کشتن بقا حاصل شود جرجیس را


جان بده تا محرم خلوتگه جانان شوی
تا نمیرد کی به جنت ره دهند ادریس را


گرنه در هر جوهری از عشق بودی شمه‌ئی
کی کشش بودی به آهن سنگ مغناطیس را


همچو خورشید ار برآید ماه بی مهرم ببام
مهر بفزاید ز ماه طلعتش برجیس را​
 

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
دامن محمل براندازی مه محمل نشین
یا بگو با ساربان تا بازدارد عیس را


چون بتلبیسم بدام آوردی اکنون چاره نیست
بگذر از تزویر و بگذار ای پسر تلبیس را


تا نپنداری که گویم لاله چون رخسار تست
کی به گل نسبت کند رامین جمال ویس را


خواجو ار در بزم خوبان از می یاقوت رنگ
کاس را خواهی که پر باشد تهی کن کیس را
 

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
ای ماه قیچاقی شبست از سر بنه بغطاق را
بگشای بند یلمه و در بند کن قبچاق را


در جان خانان ختا کافر نمیکرد این جفا
ای بس که در عهد تو ما یاد آوریم آن جاق را


شد کویت ای شمع چگل اردوی جان کریاس دل
چون میکشی چندین مهل در بحر خون مشتاق را


تاراج دلها میکنی در شهر یغما میکنی
بر خسته غوغا میکنی نشنیده‌ئی یاساق را


در پرده از ناراستی راه مخالف میزنی
بنواز باری نوبتی چون میزنی عشاق را


ای ساقی سوقی بیار آن آفتاب راوقی
باشد که در چرخ آوریم آنماه سیمین ساق را​
 

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
هر صبحدم کاندر غمش جام دمادم در کشم
چشمم بیاد لعل او در خون کشد آیاق را


سلطان گردون از شرف در پای شبرنگش فتد
چون ماه عقرب زلف من برسر نهد بنطاق را


تا آن نگار سیمبر در وی وطن سازد مگر
بنگارم از خون جگر خلوتگاه آماق را


نوئین بت رویان چین خورشید روی مه جبین
گر زانکه پیمان بشکند من نشکنم میثاق را


گفتم که یک راه ای صنم بر چشم خواجو نه قدم
گفت از سرشک دیده‌اش پرخون کنم بشماق را​
 

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
مگذار مطرب را دمی کز چنگ بنهد چنگ را
در آبگون ساغر فکن آن آب آتش رنگ را


جام صبوحی نوش کن قول مغنی گوش کن
درکش می و خاموش کن فرهنگ بی‌فرهنگ را


عامان کالانعام را در کنج خلوت ره مده
الا ببزم عاشقان خوبان شوق شنگ را


ساقی می چون زنگ ده کائینهٔ جان منست
باشد که بزداید دلم ز آئینه جان زنگ را


پر کن قدح تا رنگ زرق از خود فرو شویم به می
کز زهد ودلق نیلگون رنگی ندیدم رنگ را


آهنگ آن دارد دلم کز پرده بیرون اوفتد
مطرب گر این ره میزند گو پست گیر آهنگ را


فرهاد شورانگیز اگر در پای سنگی جان بداد
گفتار شیرین بی سخن در حالت آرد سنگ را


آهوی چشمت با من ار در عین روبه بازی است
سر پنجهٔ شیر ژیان طاقت نباشد رنگ را


خواجو چو نام عاشقان ننگست پیش اهل دل
گر نیک‌نامی بایدت در باز نام و ننگ را​
 

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
بند 1:
خواجو چو این ایام را دیگر نخواهی یافتن
باری بهر نوعی چرا ضایع کنی ایام را

بند 2:
گر کامرانی بایدت کام از لب ساغر طلب
ور جان رسانیدی بلب از دل طلب کن کام را​
 

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
دست گیرید درین واقعه کافتاد مرا
که نماندست کنون طاقت بیداد مرا


راز من جمله فرو خواند بر دشمن و دوست
اشک ازین واسطه از چشم بیفتاد مرا


هرگز از روز جوانی نشدم یکدم شاد
مادر دهر ندانم به چه میزاد مرا


دامنم دجلهٔ بغداد شد از حسرت آن
که نسیمی رسد از جانب بغداد مرا


آنکه یک لحظه فراموش نگشت از یادم
ظاهر آنست که هرگز نکند یاد مرا​
 

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
من نه آنم که ز کویش به جفا برگردم
گر براند زدر آن حور پریزاد مرا


این خیالست که وصل تو به ما پردازد
هم خیالت کند از چنگ غم آزاد مرا


گر بگوشت نرسد صبحدمی فریادم
که رسد در شب هجران تو فریاد مرا


بر سر کوی تو چون خواجو اگر خاک شوم
به نسیم تو مگر زنده کند باد مرا

 

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
Aug
6,312
45,322
مدال‌ها
23
یاد باد آنکه بروی تو نظر بود مرا
رخ و زلفت عوض شام و سحر بود مرا


یاد باد آنکه ز نظارهٔ رویت همه شب
در مه چارده تا روز نظر بود مرا


یاد باد آنکه ز رخسار تو هر صبحدمی
افق دیده پر از شعلهٔ خور بود مرا


یاد باد آنکه ز چشم خوش و لعل لب تو
نقل مجلس همه بادام و شکر بود مرا


یاد باد آنکه ز روی تو و عکس می ناب
دیده پر شعشعهٔ شمس و قمر بود مرا


یاد باد آنکه گرم زهرهٔ گفتار نبود
آخر از حال تو هر روز خبر بود مرا


یاد باد آنکه چو من عزم سفر میکردم
بر میان دست تو هر لحظه کمر بود مرا


یاد باد آنکه برون آمده بودی بوداع
وز سر کوی تو آهنگ سفر بود مرا


یاد باد آنکه چو خواجو ز لب و دندانت
در دهان شکر و در دیده گهر بود مرا​
 
بالا پایین