دلنوشته تکمیل شده دلنوشته جنازه اثر F_PSRDIS

[PardisHP]

کد: ۰۰۶
نام دلنوشته: جنازه
نویسنده: F_PARFIS
ژانر: عاشقانه، تراژدی
*مقدمه*
هم‌چون جنازه‌ای
در دست زندگی افتاده‌ام
نمی‌دانم چه می‌شود
شاید من را رها کند
و شاید نه!​

 

[ماه بانو]

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب رمان بوک برای انتشار آثار ارزشمندتان.

حتماپیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید.
[ قوانین دلنوشته ]

پس از 20 پست از طریق تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید.
[ درخواست نقد دلنوشته ]

بعد از ایجاد کردن تاپیک نقد شورا برای دلنوشته‌تان می‌توانید درخواست تگ بدهید.
[ درخواست تگ دلنوشته ]

پس از گذشت بیست پست از دلنوشته می‌توانید برای آن درخواست جلد بدهید.
[ درخواست جلد ]

و انشالله، بعد از پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید.
[ اعلام پایان دلنوشته ]

دلنویسان عزیز هرگونه سوالی دارید می‌توانید در اینجا مطرح کنید.
[ سوال و مشکلات دلنویسان ]
​

 

[PardisHP]

***
می‌رسم به قرار و به جنازه‌ی تو که روی زمین افتاده است زل می‌زنم. اصلاً تغییر نکرده‌ای! مثل قبل بی‌روح و بی‌احساس هستی و قلبت هم که مثل همیشه نمی‌زند!

 

[PardisHP]

***
اگه دست من بود می‌بستم‌ات به دیوار، آن‌قدر با تفنگ نشانه می‌گرفتم‌ات و شلیک می‌کردم که ذره‌ذره نابود شوی، ولی حیف خیلی چیزها دست من نیست!

 

[PardisHP]

***
برمی‌گردم به سه ماه قبل، من را دزدیدند و دست‌هایم را بستند، در آن زمان رئیس آن‌ها بودی و می‌خواستی بابت نکشتن من پول زیادی بگیری، اما نگرفتی! ولم کردی. از پول گذشتی به خاطر من! این کار از تو بعید بود!

 

[PardisHP]

***
اما حالا سراسلحه‌ی تو به سمت سرِ من است!
قلبم ایستاد و نمی‌توانم نفس بکشم، تو دیگر آن فردی که می‌شناختم نبودی، نمی‌ترسیدم از این‌که زندگی را از دست بدهم، می‌ترسیدم کسی که جلوی من ایستاده همانی باشد که برایش جان می‌دادم.

 

[PardisHP]

***
من بر زمین افتادم یک بار، دوبار، سه‌بار، صدبار، فقط به امید این‌که به من کمکم کنی، همین!
اصلاً کل زندگی من خلاصه می‌شود در همین، زمین افتادن، زمین افتادن و از چشم افتادن!

 

[PardisHP]

***
گذشت و گذشت و گذشت!
من آزاد شدم. اما کاش گروگانی در زندان می‌ماندم، زیرا خیلی بهتر از زندانی بودن در زندان افکار تکراری خودم بود.

 

[PardisHP]

***
سخت است راه بروم در این شهر شلوغ و احساس کنم من تنهاترینم!
کسی که دیگر توان ندارد برای ادامه‌ی این زندگی که هر‌روز سخت‌تر می‌شود و در از فکر‌های دیروز شده!

 

[PardisHP]

***
می‌گردم، ولی فایده ندارد، کسی که گم‌شده را می‌شود پیدا کرد، ولی هرچی که فکر می‌کنم یادم نمی‌یاید، که واقعی بودی یا دروغ و توهم؟! شاید هم دیگر زنده نباشی.