جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده دلنوشته غرش‌های خفه‌ی من اثر سارا مرتضوی کاربر انجمن رمان بوک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط سارا مرتضوی با نام دلنوشته غرش‌های خفه‌ی من اثر سارا مرتضوی کاربر انجمن رمان بوک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,740 بازدید, 48 پاسخ و 10 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع دلنوشته غرش‌های خفه‌ی من اثر سارا مرتضوی کاربر انجمن رمان بوک
نویسنده موضوع سارا مرتضوی
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط AYSEL
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
دیوارهای حصار شکسته شده‌اند، باید ترمیم‌شان کنم. نفوذ کرده و حمله‌ور شده‌اند. می‌توانم. حصار را می‌بندم و محکم‌تر از قبل مُهر و مومِش می‌کنم.
وقتی حصار باشد... وقتی دیوار باشد... وقتی غیرنفوذ باشد..‌. خیالم راحت است. ذهنم کار می‌کند. زندگیم می‌چرخد و خود را به یاد خواهم آورد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
سکوت را از چه کسی یاد گرفته‌ام که این‌گونه پافشاری می‌کنم انگار که درست است!
انگار سزاوارست خود را نادیده گرفتن؛
انگار سزاوارست تحمل و استقامت کردن به خاطر هیچ.
این سکوت بازنده‌ای دارد.
این سکوت قربانی دارد.
حداقل در این دنیا شاید بازنده باشم ولی آن دنیا آن‌ک.س که سکوت می‌کند دیگر من نیستم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
گوشه‌های زندگی من، در نقطه‌ای شاید آرامش وجود داشته باشد. آرامشی که به دنبالش هستم و هنوز ندیدمش.
کاش زودتر پیدا شود و از این آشوب رها شوم.
آشوب‌ها از خدا نیست، از حیوان نیست، از آدم‌هاست.
این ناآرامی‌ها از آن‌هاست.
یکی از بدترین موجودات اویی است که زندگی خود و دیگران را با لجن به آشوب می‌کشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
مهم نیست.
فکر دیگران را می‌گویم.
همان دیگرانی که فقط حرف می‌زنند.
وقت عمل نیستند.
وقت کمک نیستند.
وقت همدردی نیستند.
پس مهم نیست.
نیست باشند و
نیست بمانند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
راست است که می‌گویند:
- دروغگو فراموشکار می‌شود.
این دروغگو دیروزها چیزی می‌گفت،
امروز یادش نبود.
خلاف حرف دیروزها گفت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
پنجاه سال سن دارد اما عقل دختر بچه‌ی ده ساله.
لقبی دارد، لقبی که مردم روی او گذاشته‌اند.
پیر دختر ترشیده.
هنوز منتظر است.
منتظر آن شاهزاده‌ی قصه‌ها اما
خود بویی از پرنسس بودن نبرده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
درد می‌کند، تیر می‌کشد.
با هر نفسم تیری به داخل قلبم فرو می‌رود.
نمی‌دانم چیست!
می‌دانم چیست. نمی‌خواهم باور کنم که علت را می‌دانم.
می‌خواهم فرار کنم اما تیر من را به یاد می‌آورد.
به یادم می‌آورد که واقعیت با رویا و خیالاتم فرق دارد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
فرق انسان و حیوان در عقل است.
اما این عقل چگونه استفاده می‌شود، بماند!
انگار انسان‌ها بیشتر رهرو هم هستند، بدون فکر کورکورانه گوش به اشخاصی می‌سپارند که آن‌ها در زندگی خود بازنده‌ی میدان بوده‌اند.
کم‌عقل‌ها راه و رسم بازنده شدن را یاد می‌گیرند و پا جای بازنده‌ها می‌گذارند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
کاش آنقدر قدرت داشتم که مزاح‌مان را بیرون کنم.
دور کنم.
آنقدر دور که اسم‌شان هم دور شود،
برای همیشه تا آخر عمر.
مزاحمانی که برچسب دلسوز را دیگران بر آن‌ها زده‌اند.
این دلسوزانی که زندگی‌ام را نرم نرمک به گند کشیده‌اند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
نامش دیوانه‌خانه است.
بی‌جهت این نام را نگرفته است! دیوانه‌هایش زیاد هستند.
دیوانه‌هایی که موجودات دو پا می‌نامند.
دیوانه‌هایی که نام انسان و آدم دارند.
حیف آدم که بر تنها باشد.
حیوان برای نام آن‌ها بهتر است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین