جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده دلنوشته غرش‌های خفه‌ی من اثر سارا مرتضوی کاربر انجمن رمان بوک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط سارا مرتضوی با نام دلنوشته غرش‌های خفه‌ی من اثر سارا مرتضوی کاربر انجمن رمان بوک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,743 بازدید, 48 پاسخ و 10 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع دلنوشته غرش‌های خفه‌ی من اثر سارا مرتضوی کاربر انجمن رمان بوک
نویسنده موضوع سارا مرتضوی
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط AYSEL
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
در این روزگار لعنتی مهری به دهانم زده شده که اگر نبود چه خوب بود.
زندگیم گلستان میشد.
در این روزگار بی‌مهر لعنتی ناگزیرم به خاموشی.
اما آن‌ها...
و چه بد دنیایی خواهند داشت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
مرگ یکی از آن‌ها برابر شده با هر بار دل شکستن من.
هیچ‌ک.س نمی‌فهمد. تمام شد آن منی که قبلاً بود.
رو به زوال است.
رو به نابودی است.
اشک‌های من داغی هستند بر بدن این بی‌گناهان و اما افسوس.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
دروغ‌هایت چه کودکانه است و چه احمقی هستی که فکر می‌کنی من را می‌توانی خام کنی!
سکوت من نشانه‌ی این نیست که باور کرده‌ام. تو خود خوب می‌دانی که این کار راحتی نیست اما...!
سکوت می‌کنم،
من رها کرده‌ام. تو با کارهای احمقانه‌ات قبر خود را می‌کنی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
صبح شده دل انگیز که شربت بهاری
بیا تا دلم سیراب کنم از عطر موهایت
و تو را ببوسم و ببویم چون گلی در باغ عشق.
تو را دوست دارم چون زیبایی و دل‌فریب.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
دوباره صدای جیغ‌های مسخره‌ات در گوشم زنگ زدند.
تو را نمی‌دانم اما من خجالت‌زده شدم.
یک نفر تا چه زمان می‌تواند احمقانه رفتار کند و سرخوش باشد؟!
کی می‌خواهد بفهمد که دنیا جایی برای بازی کودکان چهل ساله نیست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
سکوتم همیشگی خواهد بود اما روزی می‌رسد.
من تا آن روز سکوت خواهم کرد و خداوند با صابرین است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
540
2,245
مدال‌ها
2
***
این کتاب بسته شد و دهان من باز نشد. مهر و موم است انگار!
زخم‌هایم بیشتر شد و دم از من نیامد.
گذر می‌کنم اما گذشت نه.
روزی، زمانی، در لحظه باز می‌شود و می‌گویم هر آنچه که نگفته‌ام.
تا آن روز سکوتم.

پایان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین