ممد صنوبر
سطح
0
[همیار عمومی]
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست عمومی
مدیر آزمایشی
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
- Sep
- 5,800
- 27,077
- مدالها
- 2
قصه های آرکهام!
یکی از مهمترین ابزار های روایی بازی نوار های کاستی است که در گوشه و کنار تیمارستان پخش شده اند. هر یک از این نوار ها حاوی چند دقیقه مکالمه ی ضبط شده است که به داستان یکی از کارکتر های بازی می پردازد. این نوار ها در واقع در هنگام جلسات درمانی بیماران روانی آرکهم ضبط شده اند و در سر تا سر تیمارستان پخش اند تا شما ان ها را پیدا کنید و به قصه های شگفت انگیز درونشان گوش دهید. هر یک از شخصیت های مهمی که درون بازی حضور دارند صاحب مجموعه ای از این نوار ها هستند. این نوار ها به صورت قسمت قسمت یک داستان مشخص را دنبال می کنند و نهایتا با پیدا کردن آخرین نوار مربوط به شخصیت مورد نظر می توانید بفهمید آخر قصه ی او چه می شود. اولین مورد درباره ی آن ها این است که این قصه ها به طرز حیرت آوری زیبا هستند و شما با پیدا کردن هر کدام از این نوار ها برای پیدا کردن قسمت بعدی آن لحظه شماری می کنید. ماجرا هایی که در این صدا های ضبط شده نهفته اند کنجکاوی شما را بر می انگیزند و تا زمانی که آخرین قطعه را پیدا نکنید و پایان کار را نفهمید دست بر نخواهید داشت. وضوع اینجاست که من هم همانند بسیاری از عزیزانی که اکنون این نوشته ها را می خوانند اعصابم خرد می شود از هر چه متن و نوار صوتی است! چنین روشی که سال ها است برای روایت داستان بازی ها از آن استفاده می شود و در واقع نقشی مکمل برای روایت اصلی پیدا کرده، اصلا به مذاق من امثال من خوش نمی آید. این که روند بازی را متوقف کنیم و بنشینیم پای قصه هایی که سازندگان عزیز در کتاب ها برایمان نوشته اند چندان چیز جالبی نیست. بعلاوه خواندن از روی صفحه ی مانیتور و تلوزیون ممکن است چشم خیلی ها (از جمله مرا!) آزار دهد. به همین خاطر این دلی خوبی است تا از همه ی این نوشته های آزار دهنده فراری باشیم. اما نوار های Arkham Asylum چیز دیگری است. محال است که پس از شنیدن یکی، پای آن ها ننشینید و هر یک را حد اقل چند بار گوش نکنید.
یکی از مهمترین ابزار های روایی بازی نوار های کاستی است که در گوشه و کنار تیمارستان پخش شده اند. هر یک از این نوار ها حاوی چند دقیقه مکالمه ی ضبط شده است که به داستان یکی از کارکتر های بازی می پردازد. این نوار ها در واقع در هنگام جلسات درمانی بیماران روانی آرکهم ضبط شده اند و در سر تا سر تیمارستان پخش اند تا شما ان ها را پیدا کنید و به قصه های شگفت انگیز درونشان گوش دهید. هر یک از شخصیت های مهمی که درون بازی حضور دارند صاحب مجموعه ای از این نوار ها هستند. این نوار ها به صورت قسمت قسمت یک داستان مشخص را دنبال می کنند و نهایتا با پیدا کردن آخرین نوار مربوط به شخصیت مورد نظر می توانید بفهمید آخر قصه ی او چه می شود. اولین مورد درباره ی آن ها این است که این قصه ها به طرز حیرت آوری زیبا هستند و شما با پیدا کردن هر کدام از این نوار ها برای پیدا کردن قسمت بعدی آن لحظه شماری می کنید. ماجرا هایی که در این صدا های ضبط شده نهفته اند کنجکاوی شما را بر می انگیزند و تا زمانی که آخرین قطعه را پیدا نکنید و پایان کار را نفهمید دست بر نخواهید داشت. وضوع اینجاست که من هم همانند بسیاری از عزیزانی که اکنون این نوشته ها را می خوانند اعصابم خرد می شود از هر چه متن و نوار صوتی است! چنین روشی که سال ها است برای روایت داستان بازی ها از آن استفاده می شود و در واقع نقشی مکمل برای روایت اصلی پیدا کرده، اصلا به مذاق من امثال من خوش نمی آید. این که روند بازی را متوقف کنیم و بنشینیم پای قصه هایی که سازندگان عزیز در کتاب ها برایمان نوشته اند چندان چیز جالبی نیست. بعلاوه خواندن از روی صفحه ی مانیتور و تلوزیون ممکن است چشم خیلی ها (از جمله مرا!) آزار دهد. به همین خاطر این دلی خوبی است تا از همه ی این نوشته های آزار دهنده فراری باشیم. اما نوار های Arkham Asylum چیز دیگری است. محال است که پس از شنیدن یکی، پای آن ها ننشینید و هر یک را حد اقل چند بار گوش نکنید.