- Mar
- 1,998
- 5,470
- مدالها
- 8
29
چشمهای درشت، اندوهگین و بسیار حواس پرت؛
لبهایش عصبی و لرزان؛ و موهای روشن با رنگی کم رنگ و زرد مایل به قهوهای.
در رفتارش نشانهای از وحشیگری و بیشرمی دیده نمیشد، او ساکت و خوددار بود، کمی غمگین و کمی افسرده و مشکوک به نظر میرسید.
رفتارش هرچند به يك بانوي متشخص شباهتي نداشت، اما به زنان طبقات پايين اجتماع هم مانند نبود،
صدایش که مقدار کمیاش را همین چند لحظه پیش شنیدم؛ چیزی داشت، لحنش به طرز عجیبی ثابت و مکانیکی و بیروح بود و لحن بیانی صریح و سریع داشت.
او یک کیف کوچک در دست داشت و لباسش_کلاه، شال و لباس تماماً سفید.
تا جایی که میتوانستم حدس بزنم از مواد بسیار ظریف یا بسیار گرانقیمت تشکیل نشده بود.
هیکلی ظریف و بلندتر از متوسط، و نه بالاتر از میانگین قد؛
حركات و راه رفتنش از هر
گونه ادا ، اطوار و افراطي مبرا بود.
این تمام چیزی بود که از او در آن نور کم و تحت شرایط گیج کننده ملاقات ما، مشاهده کنم.
او چه جور زنی بود و چگونه به تنهایی در یک ساعت بعد از نیمه شب به جادهی بالایی آمده بود را من اصلاً نمیتوانستم حدس بزنم.
چشمهای درشت، اندوهگین و بسیار حواس پرت؛
لبهایش عصبی و لرزان؛ و موهای روشن با رنگی کم رنگ و زرد مایل به قهوهای.
در رفتارش نشانهای از وحشیگری و بیشرمی دیده نمیشد، او ساکت و خوددار بود، کمی غمگین و کمی افسرده و مشکوک به نظر میرسید.
رفتارش هرچند به يك بانوي متشخص شباهتي نداشت، اما به زنان طبقات پايين اجتماع هم مانند نبود،
صدایش که مقدار کمیاش را همین چند لحظه پیش شنیدم؛ چیزی داشت، لحنش به طرز عجیبی ثابت و مکانیکی و بیروح بود و لحن بیانی صریح و سریع داشت.
او یک کیف کوچک در دست داشت و لباسش_کلاه، شال و لباس تماماً سفید.
تا جایی که میتوانستم حدس بزنم از مواد بسیار ظریف یا بسیار گرانقیمت تشکیل نشده بود.
هیکلی ظریف و بلندتر از متوسط، و نه بالاتر از میانگین قد؛
حركات و راه رفتنش از هر
گونه ادا ، اطوار و افراطي مبرا بود.
این تمام چیزی بود که از او در آن نور کم و تحت شرایط گیج کننده ملاقات ما، مشاهده کنم.
او چه جور زنی بود و چگونه به تنهایی در یک ساعت بعد از نیمه شب به جادهی بالایی آمده بود را من اصلاً نمیتوانستم حدس بزنم.
آخرین ویرایش: