جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب مروری بر کتاب «نجات گربه» | آموزش فیلم‌نامه‌نویسی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قبل از تایپ کتاب بخوانیم توسط شیر کاکائو با نام مروری بر کتاب «نجات گربه» | آموزش فیلم‌نامه‌نویسی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 421 بازدید, 44 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته قبل از تایپ کتاب بخوانیم
نام موضوع مروری بر کتاب «نجات گربه» | آموزش فیلم‌نامه‌نویسی
نویسنده موضوع شیر کاکائو
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط شیر کاکائو
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,607
4,905
مدال‌ها
2
تمرین:

  • چند صحنه از فیلم موردعلاقه‌تان را دوباره ببینید. آن را از لحاظ تغییر عاطفی: (+/-) و کشمکش: (><) برسی کنید.
  • در صحنه‌های منتخب، شخصیت‌ها بر سر چه موضوعاتی با هم اختلاف دارند؟ کدام یک پیروز می‌شود؟ آیا صحنه‌های موردعلاقه‌‌ی شما آن‌هایی‌اند که بیشترین کشمکش را دارند؟ آیا کشمکش بزرگ‌تر باعث جذابیت بیشتر می‌شود؟
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,607
4,905
مدال‌ها
2
۸ قانون برای نوشتن فیلم‌نامه

این قوانین برای بلیک اسنایدر نویسنده‌ی کتاب نجات گربه هستند. او مدعی‌ست بعد از سال‌ها کار در حوزه‌ی فیلم‌نامه‌نویسی و همکاری با فیلم‌سازان به آن‌ها رسیده است. ممکن است این قوانین برای همه‌ی فیلم‌نامه‌ها کارآمد نباشند. با این حال بد نیست آن‌ها را بشناسیم. چرا که از تجربه‌‌‌های واقعی به دست آمده‌اند.
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,607
4,905
مدال‌ها
2
۱- تعهد داشتن به تغییر

شخصیت‌ها باید تغییر کنند. آنچه در ابتدا از یک شخصیت می‌بینیم نباید دقیقا همانی باشد که در پایان خواهیم دید. این تغییرات ضروری هستند وگرنه داستان از بین می‌رود و تبدیل به یک گزارش می‌شود. می‌خواهید داستانی بگویید که مخاطبان‌ و دنیا را تغییر بدهد؟ اول باید چیزی بنویسید که در آن شخصیت‌ها دچار تغییر می‌شوند. در زندگی واقعی موفقیت رابطه‌ی مستقیمی با تغییر دارد. به همین علت تغییر در داستان‌ هم اهمیت زیادی پیدا می‌کند.
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,607
4,905
مدال‌ها
2
۲- حواس‌تان به یخچال‌های طبیعی باشد!

فرض کنید آدم‌بدها قرار است شخصیت اصلی را بکشند. اگر آن‌ها را خیلی آهسته و کند (مثل یخچال‌های طبیعی) به شخصیت اصلی نزدیک کنیم داستان جذابیتش را از دست خواهد داد. اگر شخصیت به پول نیاز دارد باید به صورت اورژانسی و فوری به آن نیاز داشته باشد وگرنه همه می‌توانند با فقر بسازند. اگر یکی از عزیزان قهرمان سرطان دارد نباید طی ۳ سال آرام‌آرام حالش بد شود. بلکه بیماری باید وخیم و کشنده باشد. باید شخصیت را بگذاریم لای منگنه تا به جنبش بیفتد. یادتان باشد هیجان داستان با تشدید یا نزدیک شدن خطربه قهرمان بالا می‌رود. هیجان بالاتر درام غلیظ‌تر.
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,607
4,905
مدال‌ها
2
۳- لوله‌کشی

هر داستانی یک سری توضیحات به مخاطب ارائه می‌دهد تا مسئله‌‌ی داستان مشخص شود. بلیک اسنایدر به این توضیحات لوله‌کشی می‌گوید. لوله‌کشی یک چیز ضروری‌ست که باعث پایه‌گذاری داستان می‌شود. با این حال لوله‌ها نباید خیلی کش پیدا کنند. تلاش کنید به جای پیچاندن زیاد داستان راه سریع‌تری برای رسیدن به قلاب (قسمتی که شخصیت با مشکل اصلی روبه‌رو می‌شود) ارائه دهید.
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,607
4,905
مدال‌ها
2
۴- شکر زیادی

چند قاشق شکر مزه‌ی مطلوبی به قهوه می‌دهد. اما اگر یک پیمانه شکر به فنجان قهوه‌‌مان اضافه کنیم چیز جالبی به بار نخواهد آمد. برای نوشتن فیلم‌نامه هم ماجرا را ساده نگه دارید. ترکیب همه‌ی ایده‌های‌ جذاب‌ لزوما نتیجه‌ی جذابی به بار نخواهد آورد.
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,607
4,905
مدال‌ها
2
۵- جادو جمبل زیاد و غیرمنطقی

هر فیلم منطق خودش را دارد. مثلا در یک فیلم خون‌آشامی ما می‌توانیم بپذیریم که خون‌آشام بدون خوردن غذا زنده بماند. ما یک همچین چیزهایی را قبول می‌کنیم ولی قبول کردن هم حدی دارد. مثلا اضافه کردن حمله‌ی آدم فضایی‌ها به همین فیلم خیلی خوش‌آیند نخواهد بود. این جور ترکیبات باعث شلوغ‌کاری و فرار مخاطب می‌شود. نکته‌ی مهم‌تر این است که تا آخر باید به منطق اولیه‌ی فیلم پایبند بمانیم. مثلا اگر شخصیت اصلی موجودی فراانسانی‌ست نباید آخر داستان با سیلی یک انسان بمیرد. چون شما اول این منطق را ارائه داده بودید که او یک فراانسانی‌‌ست.
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,607
4,905
مدال‌ها
2
۶- خبرنگارها را بیرون نگه دارید!

این قانون را خود اسپیلبرگ سازنده‌ی فیلم ای.تی به نگارنده‌ی کتاب آموخته. وقتی عنصری عجیب و غریب در داستان‌تان وجود دارد باید با دور نگه داشتن خبرنگارها اصالت پیش‌فرض‌تان را حفظ کنید. برای مثال در فیلم ای.تی فضایی بودن او تا آخر بین آن خانواده و مائه تماشاگر حفظ شد. اسپیلبرگ با این کار موجب شد داستان همچنان جادویی و رمزآلود باقی بماند.
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,607
4,905
مدال‌ها
2
۷- حقه‌ی پاپ در استخر و حواس‌پرتی



بلیک اسنایدر می‌گوید وقتی می‌خواهیم توضیحاتی طولانی ولی مهم به مخاطب ارائه بدهیم بهتر است با این حقه پیش برویم. ایده‌ی این حقه از فیلم‌نامه‌ی جرج انگلند سرچشمه می‌گیرد. او در یک صحنه می‌خواست از طریق گفت‌و‌گوی دو مرد پاپ اطلاعات زیادی به مخاطب برساند. ممکن بود این قسمت زیادی خشک و خسته‌کننده بشود. اما جرج این صحنه را برای استخر واتیکان نوشت. پس دو پاپ در حال شنا کردن با هم حرف زدند.

این حقه حواس مخاطب را پرت می‌کند و ما به جای توجه به آن اطلاعات فکر می‌کنیم: نمی‌دانستم واتیکان هم استخر دارد. یا پاپ لباس‌های معمولش را نپوشیده و…



همچنین می‌توانیم این حقه را برای مواقعی استفاده کنیم که نمی‌خواهیم سرنخ‌ها خیلی واضح به چشم برسند.

مثلا فرض کنید اول فیلم می‌خواهیم نشان بدهیم که علی پتانسیل آدم‌کشی هم دارد. اما نمی‌خواهیم این که او قاتل است را فوری فاش کنیم. پس طبق قانون ۷‌ام می‌توانیم آن صحنه که علی می‌گوید:«عاشق رنگ خون‌ام.» را برای ‌ای بنویسیم که پر از افراد برهنه است. تا نشانه‌ها زیاد به چشم نیایند.

بنابراین می‌توانیم از قانون پاپ در استخر استفاده کنیم تا آگاهانه حواس مخاطب را از اصل داستان پرت کنیم.
 
موضوع نویسنده

شیر کاکائو

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
2,607
4,905
مدال‌ها
2
۸- گربه را نجات بده

نجات گربه

این اصطلاح به معنی عملی‌ست که از قهرمان سر می‌زند تا به شخصیت او معنی بدهد. کاری که باعث ‌می‌شود مخاطب مشتاق دیدن ادامه‌ی داستان بشود. مثلا شخصیتی پلید با وجود کارهای افتضاحش دلش برای گربه‌ی ولگردی بسوزد و او را به خانه ببرد.

بر پایه‌ی درماتورژی، ما باید از شخصیت اصلی خوش‌مان بیاید یا لااقل خوب او را درک کنیم که سرنوشتش برای‌مان اهمیت پیدا کند. قهرمان باید به دل مخاطب بنشیند. فرقی نمی‌کند که او یک قاتل سریالی‌‌ست یا یک نانوای مهربان. به هر حال باید جوری طراحی‌ شود که دل‌مان بخواهد داستانش را دنبال کنیم. بعضی فیلم‌نامه‌نویسان تلاش می‌کنند فقدان این اعمال را با پول اضافی پوشش بدهند. تا مثلا شخصیت با داشتن فلان ماشین گران‌قیمت باحال دیده شود. نکته‌ی بسیار مهم این است که ارزش رفتارهای یک شخصیت بیشتر از دارایی‌های اوست. پس به جای داشتن یک ویلای بزرگ بهتر است یک رفتار انسانی از او سر بزند.



مثلا در داستان اصلی، علاءالدین یک دزد است و شخصیت مردم‌آزار، لوس و تنبلی دارد. اما دیزنی این وضعیت را با قانون نجات گربه درست می‌کند. بنابراین در صحنه‌های اول می‌بینیم او نانی که دزدیده است را به دو کودک گرسنه‌تر از خودش می‌دهد. البته لازم نیست شخصیت اصلی در هر قسمت به گدایان کمک کند تا محبوب شود. مثلا در فیلم عامه‌پسند دو قهرمان را می‌بینیم که قرار است به زودی آدم بکشند. اما آن‌ها از ابتدا ساده‌لوح و بامزه نشان داده می‌شوند. بدین ترتیب یک حالت انسانی به خود می‌گیرند و مخاطب طرف‌دارشان می‌شود.
 
بالا پایین