جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف "الف"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط ! ~ ARYA TOSI ~ ! با نام مشاعره با حرف \"الف\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 24,978 بازدید, 885 پاسخ و 12 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \"الف\"
نویسنده موضوع ! ~ ARYA TOSI ~ !
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SOLEMN

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
اگر چشمي جوان داري بمان تا پير برگردد
نگاه از روي او امکان ندارد سير برگردد

نگاهش ميکنم شايد به سمتم سَر بگردانَد
سَر ِ او بر نمي گردد مگر تقدير برگردد

بُخار از چشم هايم مي رود ابري شَوَد غمگين
مگر آن آب ِاز جو رفته با تبخير برگردد

به کويش هر که عاقل رفت بايد منتظر باشد
که بعد از مُدّتي کوتاه با زنجير برگردد

در اين جنگل که سُلطانش يکي آهوست نشنيدم
که شيري تا شکارش رفته باشد شير برگردد '
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
امروز ترا دسترس فردا نیست
و اندیشه فردات به جز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
این بار پاشیدم به زخمِ خود نمک‌ها را!
آتش زدم وقتی نبودی قاصدک ها را!

گفتند می‌آیی به خوابم لااقل یک شب...
باور نکردم! از برم دیگر کلک‌ها را!

در هیچ دنیایی تو سهمِ من نخواهی شد...
ای‌کاشکی مادر نمی‌زاد این فلک‌ها را!

ترسیدم از هر سیبِ سرخ و هر شروعِ نو...
بعد از تو آسان راندم از خود آدمک‌ها را!

در خود شکستم، گرچه آبادم نمی‌خواهی...
ای کاش می‌ماندی که بشماری ترک‌ها را!

دیوانه‌تر کرده منِ دیوانه را دوری...
آتش زدم وقتی نبودی قاصدک ها را
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
ابری خبر کن قاصد باران، پرستو جان!
عطری بیفشان برحیاطِ خانه،شب بو جان!


من میهمان دارم مبادا خاک برخیزد
حالا که وقت آبروداری ست جارو جان!


اینقدر بی‌تابی نکن پیراهنِ نازم!
هی روی پیشانی نیا با شیطنت، مو جان!


وقتی تو می‌آیی در و دیوار می رقصند
انگار چیزی خورده باشد خانه بانو جان


عاشق شدن را داشتم از یاد می‌بردم
این شیر را بیدار کردی بچه آهو جان

در چشم‌هایت شیشه‌ی عمرِ مرا داری
وقتی که می‌بندیش دیگرمُرده ام...کو جان؟


کوجان که برخیزم؟تواین سهراب را کشتی
گیرم که روزی بازگردی نوش‌دارو جان!...
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,793
مدال‌ها
7
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد

از آه دردناکم سازم خبر دلت را
روزی که کوه صبرم بر باد رفته باشد

آواز تیشه امشب از بیستون نیامد
گویا به خواب شیرین فرهاد رفته باشد

شادم که از رقیبان دامن‌کشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم بر باد رفته باشد

پر شور از «حزین» است امروز کوه و صحرا
مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد
 

پایان

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Sep
2,291
14,390
مدال‌ها
2
ای دوست قبولم کن و جانم بستان
مستم کن و از هر دو جهانم بستان
با هرچه دلم قرار گیرد بی تو
آتش به من اندر زن و آنم بستان
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
اصلاٌ چه فرقی می کند وقتی نباشی
رنگ غزل زرد است یا سرخ یواشی

دل تنگ و کوچولو شده.. هی کوچکش کن
آخر چگونه توی قلبم باز جاشی

یاد تو ناخن می کشد بر روی احساس
انگار داری لحظه ها را می خراشی

گلبرگ های زندگی پرپر شده.. های !
داری کنارش ساقه ها را می تراشی

کانون گرم عشقمان پاشید از هم
دلواپسم ، کاری بکن! سعیی.. تلاشی..

بینی و بین الله ! شبها خواب داری؟
اصلن ولش کن لعنتی .. خوشبخت باشی..
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
-آقا حساب ما چه شد؟ یک دل شکستیم
-خانم برو مهمان من، قابل ندارد...🙂
 
بالا پایین