مشاعره مشاعره با حرف "الف"

[-پریزاد-]

اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده‌اند

کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد

( حافظ )

 

[-پریزاد-]

اگـــر به زلف دراز تــــو دست مــا نرسـد

گناه بخت پریشان و دست کوته ماست

حافظ

 

[-پریزاد-]

اگر روم ز پی اش فتنه‌ها برانگیزد

ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد

( حافظ )

 

[پایان]

ای گوهر نام تو تاج سر دیوان‌ها

ذکر تو به صد عنوان آرایش عنوان‌ها

 

[نیما نصر]

ای یار ناگزیر که دل در هوای توست
جان نیز اگر قبول کنی هم برای توست

غوغای عارفان و تمنای عاشقان
حرص بهشت نیست که شوق لقای توست

 

[amir mohamad]

ای که می پرسی ز من کان ماه را منزل کجاست
منزل او در دلست اما ندانم دل کجاست

جان پاکست آن پری رخسار از سر تا قدم
ور نه شکلی این چنین در نقش آب و گل کجاست

 

[Tara Motlagh]

اسرار غمش گفتم در سی*ن*ه نگه دارم
رسوای جهانم کرد این رنگ پریدن‌ها

 

[amir mohamad]

از باد همه پیام او می‌شنوم
وز بلبل مس...ت نام او می‌شنوم

این نقش عجب که دیده‌ام بر در دل
آوازهٔ آن ز بام او می‌شنوم

 

[Tara Motlagh]

از من فقط خبر داشت
همین!
مثل مردمی که می دانند جایی از جهان جنگ است.

 

[amir mohamad]

ای اهل صفا که در جهان گردانید
از بهر بتی چرا چنین حیرانید

آنرا که شما در این جهان جویانید
در خود بجوئید چون شما خود آنید