جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف "ب"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط ! ~ ARYA TOSI ~ ! با نام مشاعره با حرف \"ب\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 23,960 بازدید, 1,004 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \"ب\"
نویسنده موضوع ! ~ ARYA TOSI ~ !
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHVIN*

آرامش ابدی

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Nov
50
146
مدال‌ها
2
با من رازی بود
که به کو گفتم
با من رازی بود
که به چا گفتم
تو راهِ دراز
به اسبِ سیا گفتم
بی‌ک.س و تنها
به سنگای را گفتم
 

آرامش ابدی

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Nov
50
146
مدال‌ها
2
با تو درنگ می‌کنم؟
کیستی که من جز او
نمی بینم و نمی یابم
دریای پشت کدام پنجره ای؟
که اینگونه شایدهایم را گرفته ای
زندگی را دوباره جاری نموده ای
پر شور، زیبا و روان
دنیای با تو بودن در اوج همیشه هایم
جان می گیرد
و هر لحظه تعبیری می گردد از
فردایی بی پایان
در تبلور طلوع ماهتاب
باعبور ازتاریکی های سپری شده…
کیستی ای مهربان ترین؟
 

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
664
8,009
مدال‌ها
2
بود درد مو و درمانم از دوست
بود وصل مو و هجرانم از دوست
اگر قصابم از تن واکره پوست
جدا هرگز نگردد جانم از دوست
 

آرامش ابدی

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Nov
50
146
مدال‌ها
2
به درش برگ گلی می‌کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می‌نویسم:
ای یار
خانه دوستی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
خانه دوست کجاست

"نیلوفر عاکفیان"
 

amir mohamad

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
1,442
4,062
مدال‌ها
2
به درش برگ گلی می‌کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می‌نویسم:
ای یار
خانه دوستی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
خانه دوست کجاست

"نیلوفر عاکفیان"
برافکن پرده تا خورشید تابان از سما افتد
خرامان شو دمی تا سرو در بستان ز پا افتد

صبا بر هم مزن چین سر زلفش که میترسم
ختن ویران شود آشوب در شهر ختا افتد
 

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
664
8,009
مدال‌ها
2



بر دل من ز بس که جا تنگ شد از جدائیت
بی تو به دست خویشتن سی*ن*هٔ خود شکافتم
 

سایه مولوی

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
928
13,201
مدال‌ها
2
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید
بهای وصل تو گر جان بود خریدارم
که جنس خوب مبصر هر آنچه دید خرید
 

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
664
8,009
مدال‌ها
2
بـرای دیـدنـت پُـر از دلیـلِ عاشقانه ام
اگـر چـه بی اثـرشـده نـگاهِ دلبـرانـه ام

دوبـاره انتـظـارِ تـو دلیـلِ مانـدنم شده
وگرنه مثلِ ارگِ بم شکسته صحنِ خانه ام

بهــارِ آرزوی مـن، دوبـاره کـوچ می کند
قسم بـه آیه ی دلت، خزانِ بی نشانه ام

به هرکجا که میروی به خلوتِ خیالِ خود
پُـر از شـکوهِ بـارش و پُـر از غمِ شبانه ام

بـه انتطـارِ دیـدنت، نشستـم و نیامدی
شبۍکه می سُرودمت به ذوقِ شاعرانه ام

اگر غـزل سروده ام، فقط تـو را نوشته ام
تـویی غـزل،تـو قافیه، ردیفِ جاودانه ام

بیـا به نورِ چشمِ خودخراب کن خرابه ام
کـه می شود نگاهِ تـو ، بنـای آشیـانه ام
 

آرامش ابدی

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Nov
50
146
مدال‌ها
2
بیا
تا پاییز را پنجه در پنجه، شانه بر شانه، بوسه بر بوسه
بدرقه سازیم…
بیا
تا اشک های سیاه اسید آسمان
این یکی بار
اشک شوق دیدار باشد…
بیا
تا در تقویم خاطرات سرد و زرد پاییز
روزی سبز بر جای بگذاریم…
روزی که غروب می خندد
آسمان شوق می بارد
باد می رقصد
و پاییز در واپسین شمارش جوجه هایش
من و تو را
ما می شمارد…

علی رجبی
 

آراد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
664
8,009
مدال‌ها
2
به‌نام‌همه‌عاشقانت‌قسم
که‌در، راه‌تومرگ‌هم‌زندگیست

اگرزندگی‌تشنه‌ی‌مرگ‌ماست
کسی‌که‌نمرده‌است‌هم‌زنده‌نیست .
 
بالا پایین