مشاعره مشاعره با حرف "ت"

[نیما نصر]

تکبر کند مرد حشمت پرست
نداند که حشمت به حلم اندر است

 

[Raaz67]

تو را به جای همه کسانی که نشناخته‌ام دوست می‌دارم

تو را به خاطر عطر نان گرم برای برفی که آب می‌شود دوست می‌دارم

تو را برای دوست داشتن دوست می‌دارم

تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته‌ام دوست می‌دارم

تو را به خاطر دوست داشتن دوست می‌دارم

برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت

لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می‌دارم

تو را به خاطر خاطره‌ها دوست می دارم

برای پشت کردن به آرزوهای محال

به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می‌دارم

تو را برای دوست داشتن دوست می‌دارم

 

[نیما نصر]

تو كیستی، كه من اینگونه بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم .
تو چیستی، كه من از موج هر تبسم تو
بسان قایق، سرگشته، روی گردابم!



تو در كدام سحر، بر كدام اسب سپید؟
تو را كدام خدا؟
تو از كدام جهان؟
تو در كدام كرانه، تو از كدام صدف؟
تو در كدام چمن، همره كدام نسیم؟
تو از كدام سبو؟

 

[K i @ n]

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی
تا شب نرود صبح پدیدار نباشد

 

[Raaz67]

تو کدامی و چه نامی که چنین خوب خرامی
خون عشاق حلال است زهی شوخ حرامی

 

[نیما نصر]

تندی و جفا و زشتخویی
هرچند که می‌کنی نکویی

فرمان برمت به هر چه گویی
جان بر لب و چشم بر خطاب است

 

[K i @ n]

تو چه معنی لطیفی که مجرد از دلیلی
تو چه آیتی شریفی که منزه از بیانی

 

[Tara Motlagh]

تپش قلب من و زمزمه‌های تو یکی‌ست
این هم از راز معماست خدا می‌داند

مثل خورشید بتابی به من از فاصله‌ها
شعله روی تو پیداست خدا می‌داند

 

[نیما نصر]

تشبیه روی تو نکنم من به آفتاب
کاین مدح آفتاب نه تعظیم شان توست

گر یک نظر به گوشهٔ چشم ارادتی
با ما کنی و گر نکنی حکم از آن توست

 

[K i @ n]

تا غبار وادی مجنون به یادم می رسد
آسمان بر سر زمین زیر قدم گم می کنم