مشاعره مشاعره با حرف " ح "

[Tara Motlagh]

حال دل در سی*ن*ه‌ی صد چاک من دانی، اگر
دیده باشی اضطراب مرغ وحشی در قفس

 

[پایان]

حرف از لب تشنه من وچشمه پر آب لبت نیست
حرف از خشکی چشمه لبت برای تشنگی من است

 

[Tara Motlagh]

حافظا مِی خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام ِ تزویر مکن چون دگران قرآن را

 

[amir mohamad]

حیرت شبنم درین گلزار عین حکمت است
رتبه بینایی هر ک.س به قدر حیرت است

خودنمایی غافلان را در بلا می افکند
پای خواب آلود تا ساکن بود بی آفت است

 

[پایان]

حقوق بشر را
شعار می کنند
با شعله های شرارت.
.
.
در محکمه ای،
محکوم به مظلمه
-غزّه-
با خلسه ای،
به رنگ اختناق،
کودکان خرده،

 

[Tara Motlagh]

حالا که او نیست
به خزان می گریزم
به جنگلی مه آلود،
در دور دست‌ها...

 

[Starscream]

حالت سوختـــه را سوختـه دل دانــــد و بس
شمع دانست که جان دادن پروانه ز چیست

 

[Tara Motlagh]

حال بحران زده‌ام ، معجزه میخواهد و بس
مثلا سر زده یڪ روز بیایے، نروی

 

[Starscream]

حریفان باده ها خوردند و رفتند
تهی خم ها رها کردند و رفتند

 

[پایان]

حدیث از مطرب و مِی گو و راز دَهر کمتر جو

که ک.س نگشود و نگشاید به حکمت این معما را