مشاعره مشاعره با حرف "س "

[Starscream]

سنگ اندر بر بسی دویدیم چو آب
بار همه خار و خس کشیدیم چو آب

 

[پایان]

ساکن نشدم در حرم کعبه ی وحدت

تا بادیه ی عالم کثرت نبریدم

با من سخن از درس و کتب خانه مگوئید

اکنون که وطن بر در میخانه گزیدم

 

[Tara Motlagh]

سلام بر زمینی که برای صلح آفریده شد
و هیچ روزی روی صلح ندید

 

[پایان]

سروی که بنفشه بر سمن فرساید

یاری که روان بخشد و روح افزاید

گوئی ز سر زلف کژش یک سر موی

دارد بوئی و بوی آن می آید

 

[Tara Motlagh]

سرجانان ندارد هر ڪه او را خوف جان باشد
به جان گر صحبت جانان برآید رایگان باشد

 

[پایان]

ستایش حق می کنم خدای دادار را
سپاس نعمای او خدای دادار را

مدح علی بر زبان حیدر کرار را
خلیفه و جانشین احمد مختار را

 

[Tara Motlagh]

سعدیا گفتی که مهرش می رود از دل ولی
مهر رفت و ماه آبان نیز آرامم نکرد..

 

[نیما نصر]

سکسکه سیاست
سرگیجه سربازان را بیشتر می‌کند
حالا خیابان‌ها جنازه بالا می‌آورند
و کودکان دست‌های بی‌گناهی خود را
حالا طوفان نفت ترانه‌های مدینترانه را می‌بلعد
و گردباد گلوله در کوچه‌های از نفس افتاده غزه بیداد می‌کند
در گرماگرم سیاست ...

 

[پایان]

سی*ن*ه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت

آتشی بود در این خانه، که کاشانه بسوخت

 

[Tara Motlagh]

سخت بی رحم است قانون در ق.مار عاشقی
هرچه آسان تر ببازی نرخ تاوان سخت تر