مشاعره مشاعره با حرف " ن"

[پایان]

نه که دلتنگت شده باشم ها نه
فقط میخواهم بگویم
به پاهایت آمدن می آید
همین

 

[amir mohamad]

نیست بی دیدار تو در دل شکیبایی مرا
نیست بیگفتار تو در دل توانایی مرا

در وصالت بودم از صفرا و از سودا تهی
کرد هجران تو صفرایی و سودایی مرا

 

[نیما نصر]

نگاهم چون دچار عارض آن دل‌ربا گردد
حیا از هر دو جانب سدّ راه مدعا گردد

ز خود محروم و از خلق جهان بیگانه می‌ماند
کسی چون آشنای آن بت دیرآشنا گردد

 

[Tara Motlagh]

نور خواهی مستعد نور شو
دور خواهی خویش‌ بین و دور شو

ور رهی خواهی ازین سجن خرب
سر مکش از دوست و اسجد واقترب

 

[پایان]

نبود و نیست و نخواهد بود
کسی عزیزتر از تو برای من

 

[ill_mah]

نگارم میخرامد دادِ آهو میرود بالا
طلا میپوشد و نرخ النگو میرود بالا

خیالش بگذرد از کوچه ی درویش مسلک ها
صدای ناله یِ هی های و هوهو میرود بالا

نمیدانم قبولم کرده مَردِ قصه اش باشم؟
از او میپرسم و هربار ابرو میرود بالا

 

[پایان]

نگارم می نويسد مستم و تب کرده شوقم
سرم بر سينه ی يار است از عالم چه می خواهم

 

[Ashege mah]

ناظر روی تو صاحب نظرانند آری
سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست

 

[ill_mah]

نمازم
را ادا
کردم
به تکبیر دوچشمانت،

مگر در
عمق
چشمانت
موذن زاده راداری!؟

 

[Tara Motlagh]

نقاش خوبی نبودم
نتوانستم درد بکشم
دردها را نوشتم
@ahmadazr