جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار مهدی اخوان ثالث

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام مهدی اخوان ثالث ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,746 بازدید, 170 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع مهدی اخوان ثالث
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
هنوز این زاری از گوشم نرفته است
که می نالید با خواری ، عزیزی:

مبادا هیچ ک.س محتاج ناکس
که از ناچیز نتوان خواست چیزی
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
من یاد تو را سجده کنم ای صنم اکنون
برخیز و بیا خود بت بتخانه من باش ...

دانی که شدم خانه خراب تو حبیبا
اکنون دگر آبادی ویرانه ی من باش
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
صیحه کشم از جگر، فغان کشم از دل
تا برسد شکوه‌ها به گوش جهانم
صخرهٔ خاموش هم به نعره درآید

گوش جهان بشنود غریو فغانم
آی جهانا! بیا، ببین، بشنو، آی
زین بد و بیداد، وای! شیون! فریاد!.
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
گرچه دانم زندگی افسانه‌ای ست
کارِ آن را می‌نگیرم سرسری

زندگی سرچشمهٌ خوشبختی است
کارگاه قدرتِ بالا پری

ای خوش آن راهی که از این کارگاه
توشه برگیرد برای طیِّ راه

راه عشق ای دوست پر پیچ‌وخم است هرکه‌زین یک خان گذشت او رستم است
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
به دیدارم بیا هر شب
در این تنهاییِ تنها و تاریکِ
خدا مانند
دلم تنگ است.
بیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخند
شبم را روز کن در زیرِ سرپوشِ
سیاهی‌ها
دلم تنگ است.
بیا بنگر، چه غمگین و غریبانه
در این ایوانِ سرپوشیده
وین تالاب مالامال
دلی خوش کرده‌ام با این
پرستو‌ها و ماهی‌ها
و این نیلوفرِ آبی و این
تالابِ مهتابی.
به دیدارم بیا ای هم گناه،
ای مهربان با من،
بیا امشب که بس تاریک و
تنهایم
بیا ای مهربان با من!
بیا ای یاد مهتابی...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
تو را با غیر می‌بینم
صدایم در نمی‌آید
دلم می‌سوزد و کاری
ز دستم بر نمی‌آید
شبان آهسته می‌گریم
که شاید کم شود دردم
تحمل می‌رود اما
شب غم سر نمی‌آید
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
من با تو نگویم كه تو پروانه‌ی من باش
چون شمع بیا روشنی خانه‌ی من باش

در كلبه‌ی من رونق اگر نیست صفا هست
تو رونق این كلبه و كاشانه‌ی من باش

من یاد تو را سجده كنم ای صنم اكنون
برخیز و بیا ، خود بت بتخانه‌ی من باش

دانی كه شدم خانه خراب تو حبیبا
اكنون دگر آبادی ویرانه‌ی من باش

لطفی كن و در خلوت محزون من ای دوست
آرام و قرار دل دیوانه‌ی من باش

چون باده خورم با كف چو برگ گل خویش
ای غنچه دهان ساغر و پیمانه‌ی من باش

چون مسـ*ـت شوم بلبل من سازهم‌ آهنگ
با زیر و بم ناله مستانه‌ی من باش

من شانه زنم زلف تو را و تو بدان زلف
آرایش آغوش من و شانه‌ی من باش

ای دوست چه خوب است كه روزی تو بگویی
امید بیا با من و پروانه‌ی من باش
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
دوشم جنون دوباره به تن تازیانه زد
باز این درخت ریشه دواند و جوانه زد

دیدم درون آینه شوریده‌منظری
باز از درونم آتش حسرت زبانه زد

نازم به چشم یار که تیرِ نگاه را
بی‌جا هدر نکرد و به قلبم نشانه زد

جز در هوای عشق، دگر پر نمی‌زنم
هرچند عشقم این‌همه آتش به لانه زد

باد این درخت گو نتکاند، که مرغِ دل
آنجا به آرزوی گلی آشیانه کرد

ای مَه! مباش بی‌خبر از کَیدِ مشتری
ارزان خرد متاع، حریفی که چانه زد

دوش، انعکاس ناله‌ی «امّید» از این غزل
آتش به چنگِ زهره‌ی شیرین‌ترانه زد...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
پس چرا باران نمی‌آید ؟
سرآمد روزها با تشنگی،
بر مردم صحرا...
گروه تشنگان در پچ پچ افتادند:
" آیا این همان ابر است کاندر پی هزاران روشنی دارد ؟"

و آن پیر دروگر گفت با لبخند زهرآگین :
فضا را تیره می‌دارد ، ولی هرگز نمی‌بارد!!!
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
من اینجا بَس دلم تنگ است،
و هر سازی که می‌بینم بَدآهنگ است.

بیا رَه‌توشه برداریم،
قدم در راه بی‌برگشت بگذاریم؛

ببینیم آسمان هرکجا آیا همین رنگ است
 
بالا پایین