جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

همگانی نوشته‌های پراکنده

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته متفرقه توسط - گیتی - با نام نوشته‌های پراکنده ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,341 بازدید, 55 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته متفرقه
نام موضوع نوشته‌های پراکنده
نویسنده موضوع - گیتی -
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط VIXEN
موضوع نویسنده

- گیتی -

سطح
7
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,574
37,097
مدال‌ها
14
‌«عزیزِ مهربانِ بداخلاقِ صبورِ تندجوش...
امید بخشِ یأس آورِ، پرحرفِ حرف نشنو{}،
بدترین بدِ خوب‌ترین خوبِ
با وِی نتوان زیستن، بی وِی نتوان بودن!
یک جورِ درهم برهمِ شلوغ پلوغِ قرو قاطی
عزیزی که تورا نمی‌توانم تحمل کنم
و دنیا هم بی تو تحمل ناپذیر است»

نامه از علی شریعتی به پوران شریعت رضوی؛ از کتابِ «برسد به دستِ پوری»
 
موضوع نویسنده

- گیتی -

سطح
7
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,574
37,097
مدال‌ها
14
‌‌«‏دوست ندارم برای خواندن، چیزی به تو بدهم. دلم می‌خواهد آن را خودم برایت بخوانم. بله، برای تو خواندنش، خیلی لذت دارد، در حالی که دست تو را هم باید در دست داشته باشم، چون داستان قدری ترسناک است. نامش مسخ است و سراسر، تو را به وحشت می‌اندازد.»

• فرانتس کافکا/ نامه به فلیسه.
برگردان مرتضی افتخاری.
 
موضوع نویسنده

- گیتی -

سطح
7
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,574
37,097
مدال‌ها
14
‌‌«هزار عزیزم
دریغ که شما را ندیدم . دریغ که ( خورشید ) را حتی به اندازه همان یک پنجشنبه که به لاهیجان آمده بود ندیدم . و چه بسیار دریغ و دریغا و دریغ دیگر ...
در نامه‌ات نوشته ای«مرگ، این باور سیاه» از این بگذریم که باید اجازه دهی نام یکی از نوشته هایم را، آن، بنامم ...به راستی فکر کردم که چرا نباید پس از مرگ عزیزی، چنان دنیا، آبی بنماید که سوگواران سفید بپوشند؟ از کجا معلوم آنکه از دست ما می رود خود سرشار از لذت نباشد و پر از آبی های یک دیدار ؟ از چیست که برای ما ، ماندگان ، مرگ ، این چنین باوری است که همه در سیاهی آن تردید نداریم؟»

•آذر ۱۳۷۲ | نامه از بیژن نجدی به علی مسعود هزار جریبی
 
موضوع نویسنده

- گیتی -

سطح
7
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,574
37,097
مدال‌ها
14
‌‌«‏چه روزهای کثیفی!
‏خورشید هر روز در چرک و خون طلوع می‌کند و در لجن مرداب غروب می‌کند. صبح‌ها دلم نمی‌خواهد بیدار شوم و شب‌ها نمی‌توانم درست بخوابم.
‏روزم در دل‌مشغولی و شبم در خواب و بیدار می‌گذرد‌.»

شاهرخ مسکوب
 
موضوع نویسنده

- گیتی -

سطح
7
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,574
37,097
مدال‌ها
14
‌‌‌«درست ساعت ۱۲ شب به تو فکر کردم،
تو هم به من فکر می‌کنی؟
فکر می‌کنم، فکر می‌کنی چون گوشِ چپم زنگ زد.»

فریدا کالو/ نامه به الکساندر گومز آریاس؛ کلک، فروردین و تیر ۱۳۷۶.
 
موضوع نویسنده

- گیتی -

سطح
7
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,574
37,097
مدال‌ها
14
‌‌«به قول خودت اگر با هم یکرنگ و صاف نباشیم، پس با که باشیم؟ آیا من در تمام دنیا کسی را که واقعا به فکرم باشد غیر از تو دارم؟ جلال عزیز، اکنون که در نیمه‌ی دیگر کره‌ی زمین کلاهم را قاضی می‌کنم می‌بینم که جز تو کسی را ندارم که واقعا و از ته دل دوستش داشته باشم و می‌بینم که دیدار تو بزرگ‌ترین خوش‌شانسی من بوده است.»

سیمین دانشور/ نامه به جلال آل‌احمد؛ ۲۸ سپتامبر۱۹۵۲.
 
موضوع نویسنده

- گیتی -

سطح
7
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,574
37,097
مدال‌ها
14
‌«کاش من بال داشتم و پرواز می‌کردم.
می‌دانی این پر و بال را برای چه می‌خواهم؟
برای آن‌که به سوی تو پرواز کنم.»

مکتوب سوم/ نامه به فرنگیس.

فرنگیس؛ سعید نفیسی.
 
موضوع نویسنده

- گیتی -

سطح
7
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,574
37,097
مدال‌ها
14
‌‌«حالا می‌دانم تنهایی چیست. گرچه تنهایی‌ام موقتی است، این تنهایی از یک هسته مبهم درونی نشئت می‌گیرد و مثل سرطان خون در همه جای بدن پخش می‌شود، به همین سبب آدم نمی‌تواند جایش را نشان بدهد، نقطه شیوع معلوم نیست. در اتاقم میان دو جهان، تنها هستم.»

خاطرات روزانه‌ سیلویا پلات/ مهسا ملک‌مرزبان.
 
موضوع نویسنده

- گیتی -

سطح
7
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,574
37,097
مدال‌ها
14
‌چرا معلقم کردی؟ می شد که نباشم.
می شد که نپرسم.
می شد که بگویم همین است که هست…

رضا قاسمی / چاه بابل

پ.ن: می‌شد که بگویم زندگی، همین است که هست.
 
موضوع نویسنده

- گیتی -

سطح
7
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
May
2,574
37,097
مدال‌ها
14
‌‌«چیزی نمانده که قلبم بترکد. اما خودم را خاموش احساس می‌کنم؛ بی‌صدا، همچون گور. اگر دهانم را باز کنم، همه‌چیز می‌پرد...»

‏ نامه از آلبر کامو به ماریا کاسارس
۷ سپتامبر ۱۹۴۸
 
بالا پایین