Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,534
- 22,013
- مدالها
- 3
11. حتی آخر هفتهها هم بنویس.
12. نوشتهات را نخوان و کارت را ویرایش نکن. حداقل تا زمانی که به مدت ۳ ماه عادت نوشتن را در خودت به وجود نیاوردهای. جولیا کامرون میگوید: «خب، قوهی خلاقیتِ عزیز، از حالا به بعد میتوانی بخش کیفیتِ کار را به عهده بگیری، کمیت را بسپر به من.»
13. هنگام نوشتن، همهی اتصالات را قطع کن. اگر مجبوری در کامپیوتر بنویسی، هنگام نوشتن اینترنت را قطع کن. تلفن را روی حالت پرواز بگذار. به دوستان، خانواده، همسر و... بگو مشغول نوشتن هستی و کسی نباید حواست را پرت کند
14. اگر حین نوشتن کلمهی مورد نظر به ذهنت نرسید، به وسوسهی جستجو برای لغت اجازهی بروز نده. بجای آن نقطهچین بگذار و رد بشو. اجازه بده نوشتن مثل یک رود در جریان باشد.
15. اگر برایت مقدور است، کنار آبِ جاری بنویس. اگر ممکن نیست، کنار آبنما بنشین. اگر این هم امکانپذیر نبود، کنار پنکه یا شمع یا عود بنشین. چیزی پیدا کن که به حفظ جریان نوشتن کمک کند. تشریفاتی که برای نوشتن انتخاب میکنی با حواس پنجگانهات عجین شود.
16. در آغازِ راه نویسندگی نوشتهات را با کسی به اشتراک نگذار. حتی خودت هم آن را نخوان. وقتی کارت تمام شد پروندهاش را ببند و آن را آرشیو کن. اگر نمیتوانی در برابر خواندن آنچه که نوشتهای مقاومت کنی، بعد از نوشتن کاغذ را تکه تکه کن و دور بینداز.
17. با وجود اینکه نوشتههایت را با کسی به اشتراک نگذاشتهای به همه بگو که نویسندهای. ممکن است در ابتدای کار عجیب و غیرقابل باور به نظر برسد. اما مهم است که کاری که انجام میدهی را به هویتت نسبت بدهی. وقتی این کار را کنی، دیگر ننوشتن برایت غیر ممکن میشود.
18. حتی اگر نمیدانی که راجع به چی باید بنویسی، دفترت را باز کن و بنویس «من نمیدونم چی باید بنوسم.» آنقدر این را بنویس که به هدفِ نوشتاری آن روزت دست پیدا کنی.
19. به خودت بگو چیزی تحت عنوان «سدِ نویسندگی» نداریم. فقط «وقت استراحت» داریم. و تا زمانی که حداقل به مدت 6 ماه هر روز ننوشته باشی، حق استفاده از وقت استراحت را نداری.
20. زیاد بخوان. از یک نویسنده یا یک موضوع مطالعهی عمیق داشته باش. حوزهی مطالعاتیات را گسترش بده.
21. لیستی از تمرینهای نوشتن برای خودت تهیه کن تا همیشه چیزی برای نوشتن داشته باشی. «ایدهی خوب نداشتن» بهانهی خوبی برای ننوشتن نیست.
12. نوشتهات را نخوان و کارت را ویرایش نکن. حداقل تا زمانی که به مدت ۳ ماه عادت نوشتن را در خودت به وجود نیاوردهای. جولیا کامرون میگوید: «خب، قوهی خلاقیتِ عزیز، از حالا به بعد میتوانی بخش کیفیتِ کار را به عهده بگیری، کمیت را بسپر به من.»
13. هنگام نوشتن، همهی اتصالات را قطع کن. اگر مجبوری در کامپیوتر بنویسی، هنگام نوشتن اینترنت را قطع کن. تلفن را روی حالت پرواز بگذار. به دوستان، خانواده، همسر و... بگو مشغول نوشتن هستی و کسی نباید حواست را پرت کند
14. اگر حین نوشتن کلمهی مورد نظر به ذهنت نرسید، به وسوسهی جستجو برای لغت اجازهی بروز نده. بجای آن نقطهچین بگذار و رد بشو. اجازه بده نوشتن مثل یک رود در جریان باشد.
15. اگر برایت مقدور است، کنار آبِ جاری بنویس. اگر ممکن نیست، کنار آبنما بنشین. اگر این هم امکانپذیر نبود، کنار پنکه یا شمع یا عود بنشین. چیزی پیدا کن که به حفظ جریان نوشتن کمک کند. تشریفاتی که برای نوشتن انتخاب میکنی با حواس پنجگانهات عجین شود.
16. در آغازِ راه نویسندگی نوشتهات را با کسی به اشتراک نگذار. حتی خودت هم آن را نخوان. وقتی کارت تمام شد پروندهاش را ببند و آن را آرشیو کن. اگر نمیتوانی در برابر خواندن آنچه که نوشتهای مقاومت کنی، بعد از نوشتن کاغذ را تکه تکه کن و دور بینداز.
17. با وجود اینکه نوشتههایت را با کسی به اشتراک نگذاشتهای به همه بگو که نویسندهای. ممکن است در ابتدای کار عجیب و غیرقابل باور به نظر برسد. اما مهم است که کاری که انجام میدهی را به هویتت نسبت بدهی. وقتی این کار را کنی، دیگر ننوشتن برایت غیر ممکن میشود.
18. حتی اگر نمیدانی که راجع به چی باید بنویسی، دفترت را باز کن و بنویس «من نمیدونم چی باید بنوسم.» آنقدر این را بنویس که به هدفِ نوشتاری آن روزت دست پیدا کنی.
19. به خودت بگو چیزی تحت عنوان «سدِ نویسندگی» نداریم. فقط «وقت استراحت» داریم. و تا زمانی که حداقل به مدت 6 ماه هر روز ننوشته باشی، حق استفاده از وقت استراحت را نداری.
20. زیاد بخوان. از یک نویسنده یا یک موضوع مطالعهی عمیق داشته باش. حوزهی مطالعاتیات را گسترش بده.
21. لیستی از تمرینهای نوشتن برای خودت تهیه کن تا همیشه چیزی برای نوشتن داشته باشی. «ایدهی خوب نداشتن» بهانهی خوبی برای ننوشتن نیست.