- Nov
- 2,553
- 13,783
- مدالها
- 3
با لحن بی تفاوت و ترسناکی گفتم : رحم؟! اولین قانونی که از این زندگی یاد گرفتم این بود که رحم نکنم هه حالا تو میگی رحم کنم به کی؟ تو؟ زر نزن رئیست خودش خوب میدونه رو بد کسی دست گذاشته اونم کی برادر سانیا رادمهر دست رو دست چپ رییس نیم مافیای بزرگ گذاشته پس این یه گناه نابخشودنیه و تمام.
همشون تو شوک بودن اصلحم رو در آوردن و خیلی بیرحم گذاشتم رو سر یارو التماس رو تو چشماش میخوندم اما من سانیا رادمهر کسی که به مورچه هم رحم نمی کنم کسی که برادرش هم مجازات می کنه هه
با یه پوزخند ماشه رو کشیدم به خونی که از سر یارو یا بهتر بگم قربانی کسی که واقعا بیگناه بود اما هه چه میشه کرد گاهی بیگناهانم قربانی بازی میشن .
سرم رو بلند کردم برگشتم به طرف سامیار و رادین که شوک زده به جنازه رو به روست نگاه می کردن رفتم جلو گفتم : خوبید؟
سری بالا پایین کردن خدارو شکر کردم که زود رسیدم با اشاره به ماشین گفتم : برید سوار شید
تا وقتی برن سوار ماشین بشن نظاره گرشون بودم تا سوار شدن برگشتم به ۱۴نفر باقی مونده گفتم : برید به رییستون بگید خطا کردنش موجب مجازاتی بزرگ از طرف من بهت میشه مواضب خودت باش که رو بد کسی دست گذاشتی نفر دوم این بازی خودتی )
همشون تو شوک بودن اصلحم رو در آوردن و خیلی بیرحم گذاشتم رو سر یارو التماس رو تو چشماش میخوندم اما من سانیا رادمهر کسی که به مورچه هم رحم نمی کنم کسی که برادرش هم مجازات می کنه هه
با یه پوزخند ماشه رو کشیدم به خونی که از سر یارو یا بهتر بگم قربانی کسی که واقعا بیگناه بود اما هه چه میشه کرد گاهی بیگناهانم قربانی بازی میشن .
سرم رو بلند کردم برگشتم به طرف سامیار و رادین که شوک زده به جنازه رو به روست نگاه می کردن رفتم جلو گفتم : خوبید؟
سری بالا پایین کردن خدارو شکر کردم که زود رسیدم با اشاره به ماشین گفتم : برید سوار شید
تا وقتی برن سوار ماشین بشن نظاره گرشون بودم تا سوار شدن برگشتم به ۱۴نفر باقی مونده گفتم : برید به رییستون بگید خطا کردنش موجب مجازاتی بزرگ از طرف من بهت میشه مواضب خودت باش که رو بد کسی دست گذاشتی نفر دوم این بازی خودتی )
آخرین ویرایش: