جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره یک دوبیتی بگو

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط HESAM_81 با نام یک دوبیتی بگو ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 16,765 بازدید, 868 پاسخ و 11 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع یک دوبیتی بگو
نویسنده موضوع HESAM_81
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط amir mohamad
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
شاید اثر جنگل بادام و کمی بغض
منجر به غزلواره آتی شده باشد
سخت است ولی می‌گذرم از نفسی که
جز با نفس گرم تو قاطی شده باشد
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
شاید اثر جنگل بادام و کمی بغض
منجر به غزلواره آتی شده باشد
سخت است ولی می‌گذرم از نفسی که
جز با نفس گرم تو قاطی شده باشد
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
از بین ده انگشت یکی قسمتش این نیست
در لیقه موهات دواتی شده باشد
تو چایی بی‌ قندی… و یک عالمه زنبور
شاید لب فنجان شکلاتی شده باشد
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
چون شیر عاشقی که به آهوی پرغرور
من عاشقم به دیدنت از تپه‌های دور
من تشنه‌ام به رد شدنت از قلمرواَم
آهو! بیا و رد شو از این دشت سوت و کور
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
رد شو که شهر گل بدهد زیر ردِّ پات
اردیبهشت هدیه بده ضمنِ هر عبور
آواره نجابت چشمان شرجی‌ات
توریست‌های نقشه به دست بلوند و بور
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
هرگاه حین گپ زدنت خنده می‌کنی
انگار «ذوالفنون» زده از «اصفهان» به «شور»
دردی دوا نمی‌کند از من ترانه‌هام
من آرزوی وصل تو را می‌برم به گور
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
مرجان! ببخش «داش آکلت» رفت و دم نزد
از آنچه رفت بر سر این دل، دل صبور
تعریف کردم از تو، تو را چشم می‌زنند
هان ای غزل! بسوز که چشم حسود کور
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
با من برنو به دوش یاغی مشروطه‌خواه
عشق کاری کرده که تبریز می‌سوزد در آه
بعدها تاریخ می‌گوید که چشمانت چه کرد؟
با من تنهاتر از ستارخان ِ بی سپاه
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
موی من مانند یال اسب مغرورم سپید

روزگار من شبیه کتری چوپان سیاه

هرکسی بعد از تو من را دید گفت از رعد و برق

کُنده پیر بلوطی سوخت نه یک مشت کاه
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
کاروانی رد نشد تا یوسفی پیدا شود

یک نفر باید زلیخا را بیاندازد به چاه
 
بالا پایین