- Apr
- 19
- 413
- مدالها
- 2
سلام عزیزم
برای تایید رمان باید با ایشون مکالمه کنم؟
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!سلام عزیزم
سلام ناظر خصوصی میزننسلام عزیزم
برای تایید رمان باید با ایشون مکالمه کنم؟
@اسماء براتیاننام اثر: گلدان مادربزرگ
ژانر: درام، خاطرات
خلاصه: در حقیقت زندگی سفری طولانی است، سختی و دشواری دارد، خنده و شیرینی دارد، تلخی و کج خلقی دارد، زندگی مانند گلدان حسن یوسف مادر بزرگ است، که گاهی پژمرده و گاهی سرزنده نشان میدهد!...
@~Fateme.h~همان رویای سابق:
ژانر: درام - عاشقانه -شاید اکشن
خلاصه رمان شرح حال دختری است که برای تحصیل به کشور امریکا مهاجرت می کنه توی این تایم با افرادی آشنا میشه که مسیر زندگیش کلا عوض میشه !
سلام درخواست تعیین ناظر دارم!
@لیلا مرادینام اثر: ملورین
نویسنده: مژگان خلیلی
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
خلاصه: روزی عشق درب خانهی مرا نیز میکوبد... .
آنگاه بیمحابا در مسیرش قدم میگذارم، هر چند که تیغهای پنهانش جانکاه باشد.
آن هنگام که عشق با من سخن گوید من به او ایمان میآورم حتی اگر آوایِ سحر انگیزش رویای شیرینم را درهم شکند...!
سلام اوقات خوش در خواست ناظر دارم اثر قبلیم غوغای خاموش شب
@لیلا مرادیداستان کوتاه
عنوان: موفی
ژانر: اجتماعی
نویسنده: اسما براتیان
خلاصه: خدا آن وفاداریست که برای هر که بخواهد هست، خدا همانیست که بینیاز است از بشر، او میشنود نالههای خسته دالان را؛خدا همان نجوایی آرامشبخشی است که به هنگام ترس میشنوی!
مقدمه: خدا تا آخرین نفس من منتظر ماند، منتظر ماند تا برگردم به سوی او، به دستوراتش گوش بدهم و از این که دارمش به خود ببالم، شاید خیلی دیر اما بازگشتم، سیلی محکمی بر نجواهای وسوسهانگیز شیطان زدم و برگشتم، از او خواستم تا کنارم باشد و چه زیبا ماند تا آخرین نفس در قلب و جانم!
ما که پول نداشتیم دماغامان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک