جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

درخواست •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تالار رمان توسط DELVIN با نام •° تعیین ناظر و تأیید اثر°• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 146,743 بازدید, 2,499 پاسخ و 61 بار واکنش داشته است
نام دسته تالار رمان
نام موضوع •° تعیین ناظر و تأیید اثر°•
نویسنده موضوع DELVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط پرسفونه

MAHER

سطح
6
 
「 معاون」
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی انجمن
ناظر کیفی
کاربر ممتاز
Oct
3,263
3,934
مدال‌ها
12
درود
خسته نباشید
نام رمان: یاسکا
نام نویسنده: میم.هویار
ژانر: جنایی، تراژدی، عاشقانه
خلاصه: همه‌چیز از یک جرقه آغاز شد. جرقه‌ای بزرگ به نام مرگ. تنها کسی که می‌توانست از زیر بار این آوار برخیزد، قطعاً ققنوس بود. ققنوسی که از میان شعله‌های شیطان برمی‌خیزد و روی بال‌هایش نقش انتقام خودنمایی می‌کند. بی‌شک نام این ققنوس در زمره‌ی اولاد شیطان مقرر بود. یاسکا، دختر شیطان، از میان خاکسترهای قابیل به چنان ققنوسی مبدل شد که تاریخ از او به‌عنوان تنها وارث ضحاک یاد خواهد کرد.
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تایید:
@.AikA.
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تایید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@شاهدخت
@ماهــر
 
آخرین ویرایش:
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: HOOYAR

شکارچی

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,401
2,513
مدال‌ها
3
سلام وقت بخیر
نام رمان: اپیزود آخر
نام نویسنده: شکارچی
ژانر: مافیایی، معمایی، تراژدی
خلاصه:
بوی تعفن و جنازه‌ها در این حوالی‌ نهفته‌ است.
سایه مرگ همگان را به ملعبه‌ای دعوت می‌کند، که با فواره خون سیه‌‌فام فربد خادم آغاز شد.
مردی که سقوطش تنها آغاز فاجعه بود.
در دنباله‌روی این سناریو، هیچکس به دنبال جبران اشتباهاتش نمی‌رود تا زمانی که جدالی نابرابر‌ میان مرگ و زندگی رقم می‌خورد.
جنگ میان قدرت، حقیقت و انتقام در نقطه‌ای از تلاقی خون و خ*یانت به اوج می‌رسد؛ جایی که انتخاب‌های اشتباه، بهایی جز مرگ ندارند.
آنچه که پیداست، فراتر از یک نفرین است… در خط پایان که فریاد به فریاد نمی رسد و هر لحظه می‌تواند پایان همه چیز باشد،
بگذار که در این ازدهام‌ نفس‌گیر به سمت اپیزود آخر گام نهیم… .
@BardiA
 
آخرین ویرایش:

MAHER

سطح
6
 
「 معاون」
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی انجمن
ناظر کیفی
کاربر ممتاز
Oct
3,263
3,934
مدال‌ها
12
سلام وقت بخیر
نام رمان: اپیزود آخر
نام نویسنده: شکارچی
ژانر: مافیایی، معمایی، تراژدی
خلاصه:
بوی تعفن و جنازه‌ها در این حوالی‌ نهفته‌ است.
سایه مرگ همگان را به ملعبه‌ای دعوت می‌کند، که با فواره خون سیه‌‌فام فربد خادم آغاز شد.
مردی که سقوطش تنها آغاز فاجعه بود.
در دنباله‌روی این سناریو، هیچکس به دنبال جبران اشتباهاتش نمی‌رود تا زمانی که جدالی نابرابر‌ میان مرگ و زندگی رقم می‌خورد.
جنگ میان قدرت، حقیقت و انتقام در نقطه‌ای از تلاقی خون و خ*یانت به اوج می‌رسد؛ جایی که انتخاب‌های اشتباه، بهایی جز مرگ ندارند.
آنچه که پیداست، فراتر از یک نفرین است… در خط پایان که فریاد به فریاد نمی رسد و هر لحظه می‌تواند پایان همه چیز باشد،
بگذار که در این ازدهام‌ نفس‌گیر به سمت اپیزود آخر گام نهیم… .
@BardiA
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تایید:
@.AikA.
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تایید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@شاهدخت
@ماهــر
 
آخرین ویرایش:

YAMUR

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
کاربر رمان‌بوک
Nov
1,048
9,159
مدال‌ها
3
درود
درخواست ناظر دارم.
نام اثر: درد را باران نمی‌شوید
نویسنده: زهرا غلامی
ژانر: تراژدی، عاشقانه
خلاصه:
کلیدهای سیاه و سفید زیر انگشتانم می‌لرزند، هر لمس زخمی بر تن سکوت است. نوای هر کلید، جایی میان بودن و نبودن جان می‌گیرد. هنگامی برای تو می‌نوازم، انگار مرز میان بودن و نبودن در من فرو می‌ریزد و کلیدهای خاکستری، پرده‌هایی از دل‌گذشت‌های ناگفته‌اند؛ لمس‌هایی که میان هیچ‌جا و هرجا در حال سوختن‌اند. و این پیانو تنها بازمانده‌ی داستانی است که هنوز پایانش را نمی‌دانم.
 

MAHER

سطح
6
 
「 معاون」
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی انجمن
ناظر کیفی
کاربر ممتاز
Oct
3,263
3,934
مدال‌ها
12
درود
درخواست ناظر دارم.
نام اثر: درد را باران نمی‌شوید
نویسنده: زهرا غلامی
ژانر: تراژدی، عاشقانه
خلاصه:
کلیدهای سیاه و سفید زیر انگشتانم می‌لرزند، هر لمس زخمی بر تن سکوت است. نوای هر کلید، جایی میان بودن و نبودن جان می‌گیرد. هنگامی برای تو می‌نوازم، انگار مرز میان بودن و نبودن در من فرو می‌ریزد و کلیدهای خاکستری، پرده‌هایی از دل‌گذشت‌های ناگفته‌اند؛ لمس‌هایی که میان هیچ‌جا و هرجا در حال سوختن‌اند. و این پیانو تنها بازمانده‌ی داستانی است که هنوز پایانش را نمی‌دانم.
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تایید:
@somayeh
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تایید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@شاهدخت
@ماهــر
 
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: YAMUR

yas_ys

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Apr
1
0
مدال‌ها
2
نام اثر:فرزندشیطان
نویسنده:یاسمن ناصری
ژانر:تاریخی،فانتزی،ترسناک
خلاصه‌:کابوس های یک در میانش،هر شبه شد و خواب را از شب و آرامش را از روزهایش گرفت.ناچار شد به چیزهایی باور پیدا کند که تا آن زمان حتی حاضر به شنیدن درمورد آنها نبود و ناگهان انگار خودش نیز به آنها پیوسته بود؛ اوایل گمان میکرد که این ها فقط خیال پردازی های ذهنش هستند اما کم کم به این باور رسید که این موضع فراتر از دیوانگیست
 

MAHER

سطح
6
 
「 معاون」
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی انجمن
ناظر کیفی
کاربر ممتاز
Oct
3,263
3,934
مدال‌ها
12
نام اثر:فرزندشیطان
نویسنده:یاسمن ناصری
ژانر:تاریخی،فانتزی،ترسناک
خلاصه‌:کابوس های یک در میانش،هر شبه شد و خواب را از شب و آرامش را از روزهایش گرفت.ناچار شد به چیزهایی باور پیدا کند که تا آن زمان حتی حاضر به شنیدن درمورد آنها نبود و ناگهان انگار خودش نیز به آنها پیوسته بود؛ اوایل گمان میکرد که این ها فقط خیال پردازی های ذهنش هستند اما کم کم به این باور رسید که این موضع فراتر از دیوانگیست
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تایید:
@somayeh
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تایید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@شاهدخت
@ماهــر
 

جک_اسپارو(:

سطح
0
 
مدیر تالار علوم اجتماعی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار علوم اجتماعی
مدیر آزمایشی
ناظر تایید
Mar
1,686
4,277
مدال‌ها
2
درود.
عنوان رمان: مؤتفکة
ژانرها: معمایی، جنایی
نویسنده: سمیه اعلایی
خلاصه:
در پیچ‌های سرنوشتِ خونین در جایی که خشم برمی‌خیزد، تنها شاهد زنده‌زنده سوختنِ خودم هستم. در زیر خشم و طغیان بلا هیچ ناجی نیست که من را زیر پرو بال خود بگیرد. به راستی کار سرنوشت است؟ یا ما نتیجه تصمیمات تخریب‌بار خودمان را می‌بینیم؟ ولی، مگر می‌شود کسی به نابودی خودش تصمیم بگیرد؟
سیاهیه سایه افکنده بر سرم بزرگ و بزرگ‌تر‌ می‌شود تا جایی که‌ دیگر اطرافم را نمی‌‌بینم.
صدای نجوا گونه مادرم در سرم آخرین همراه خاموشی قلب من است!
- آن‌که از دل‌چرکین برخیزد، هرگز عاقبتش خیر نیست.
 

MAHER

سطح
6
 
「 معاون」
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی انجمن
ناظر کیفی
کاربر ممتاز
Oct
3,263
3,934
مدال‌ها
12
درود.
عنوان رمان: مؤتفکة
ژانرها: معمایی، جنایی
نویسنده: سمیه اعلایی
خلاصه:
در پیچ‌های سرنوشتِ خونین در جایی که خشم برمی‌خیزد، تنها شاهد زنده‌زنده سوختنِ خودم هستم. در زیر خشم و طغیان بلا هیچ ناجی نیست که من را زیر پرو بال خود بگیرد. به راستی کار سرنوشت است؟ یا ما نتیجه تصمیمات تخریب‌بار خودمان را می‌بینیم؟ ولی، مگر می‌شود کسی به نابودی خودش تصمیم بگیرد؟
سیاهیه سایه افکنده بر سرم بزرگ و بزرگ‌تر‌ می‌شود تا جایی که‌ دیگر اطرافم را نمی‌‌بینم.
صدای نجوا گونه مادرم در سرم آخرین همراه خاموشی قلب من است!
- آن‌که از دل‌چرکین برخیزد، هرگز عاقبتش خیر نیست.
نویسنده عزیز با درخواست شما موافقت شد.✓
ناظر تایید:
@نازی.م
°چنان چه پس از هفت روز ناظر تایید با شما خصوصی تشکیل نداد به کادر مدیریت اطلاع دهید°
@شاهدخت
@ماهــر
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: NARIYA

Rehana 19

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
123
836
مدال‌ها
2
نام اثر: تحت‌ تعقیب( قاتل حرفه ای )
نویسنده: ریحانه علیزاده
ژانر: قتل _ جنایی _ رازآلود
خلاصه : میگن اون یه تبهکاره نمی تونه آدم خوبی باشه ولی من نظرم یه چیز دیگست هر کسی در ظاهری بد میتونه باطن خوبی داشته باشه دختری از جنس تاریکی کاملا مخفی درحالی که فقط میتونیم حضورش رو حس کنیم در دنیای تاریکی افرادی پنهانن که نقش مهمی در زندگی روزمره مردم دارن دلایل مختلفی وجود داره برای ابراز هویت شون ولی ترجیح میدن مخفی بمونن تا پدیدار بشن هرکاری میکنن که بهشون گفته میشه نه سوال و نه جواب میکنن حتما می‌پرسید اونا ربات اند ،نه آن ها هم انسانند ولی از جمله انسان های خطرناک در کمین روششون همینه ،روشی برای زندگی ،روشی برای زنده ماندن

 
بالا پایین