جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار اشعار نزار قبانی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط آساهیر با نام اشعار نزار قبانی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 2,781 بازدید, 206 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع اشعار نزار قبانی
نویسنده موضوع آساهیر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
و بعد از اين همه
هنوز بر اين گمانی
كه ناشناسي و پنهان؟
از بوي لباسهايم مي فهمند محبوب مني
از عطر تنم مي فهمند بامن بوده اي
از دستِ خواب رفته ام
مي فهمند كه تو برآن خواب رفته اي
از امروز ديگر نمي توانم پنهانت كنم
از دستخطم
مي فهمند
براي تو مي نويسم....
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
ک.س نبود که فال قهوه‌ی مرا بگیرد و نداند ،
که تو محبوبِ منی ...!
ک.س نبود که در دستم کف‌بینی کند ،
و حروف سه گانه‌ی نامت را کشف نکند !
هر چیزی را می‌توان تکذیب کرد ،
جز رایحه‌ی کسی که دوست می‌داریم ...!
همه چیز را می‌توان پنهان داشت ،
جز گام‌های کسی که در درونِ ما می‌پوید ...!
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
هیچ گاه، پادشاه نَخواهَم بود!
وَ دوست نَدارَم باشَم،
ولی، خُفتَن دَر میانِ دَستانِ تو،
مَرا به این گُمان می اَفکنَد
که، مَن تِزارِ روس!
یا اَنوشیروان هَستَم!
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
از این سرای زشت
پناه می‌برم به شعر!
پناه می‌برم به عشق!

عشق تو است،
که رخشان کند زندگانیم!
عشق تو،
چلچراغی که در دل من روشنی است
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
آیا عشق را
به نقطهٔ بازگشت رسانده‌ایم؟
رجوع
وارد دایرهٔ اندوه‌های من نشده‌است

رفتن با تو
به سوی تو آمدن
و در آمیختن با تو
اصلِ دل‌مشغولی من است

رفتنی که در آن پشیمانی نیست
سفری که بلیط بازگشت ندارد

من تو را دوست دارم ...

و از تو
تضمینی برای زنده بودنِ عشق نمی‌خواهم
بلکه از تو می‌خواهم
که مرا یاری کنی
تا هم‌چون بودائیان
در آتش بمیرم ...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
تو عشق منی...

و آن‌که عاشق است...

به هیچ چیز نمی‌اندیشد...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
روشنای زندگی‌ام
نسیم من ، فانوسم،
بیانیه ی باغ‌های من!
پلی به سمت من بکش از عطر نارنج‌
جایی به من بده چون شانه عاجی
در میان شب گیسوانت‌
و آنگاه فراموشم کن‌...
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
در آغوشم بگیر
قصه های کودکانه برایم بگو
پیشم بمان ؛ مرا آواز بخوان
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
عشق من !
مرا بگير در پناه بازوانت
عمر عشق مثل عمر شمع ها ست

دوستت دارم!

فراتر از هر گمانى
و آن سوتر از
هر شوق و شيفتگى ۰۰۰
 

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
وقتی خداوند
تو را به من شناساند
و به خانه‌اش رفت
فکر کردم
که برایش نامه‌ای بنویسم
بر ورقه‌های نیلگون
و آن را در پاکتی نیلگون قرار دهم
آن را غسل دهم
و این‌گونه بیآغازم:

محبوبم!
می‌خواستم که از او سپاسگذاری کنم
برای آن‌ که
او
تو را برای من
برگزیده است

اما
آن‌گونه که به من گفته‌اند؛
خداوند
هیچ نامه‌ای را
جز نامه‌های عاشقانه پاسخ نمی‌دهد

وقتی جوابم را گرفتم
و بازگشتم
تو را
مانند شکوفهٔ مگنولیا بر روی دستانم می‌بردم
و بر دستان خدا بوسه می‌زدم ...
 
بالا پایین