- Apr
- 5,571
- 6,493
- مدالها
- 12
انشا در مورد گذر رودخانه با روش پرورش ذهن
مقدمه: گاهی مجبور می شویم از رودی و رودخانه ای عبور کنیم و شاید تمرین زنده ماندن باشد. برای عبور از یک رودخانه مجبوریم که عمق ان را بدانیم که گاهی از میزان آب و یا سنگی که درون آب انداخته می شود، عمق ان را دریافت.بدنه: کنار و حاشیه رودخانه نشسته ام و نمی دانم که عمق رود چه قدر است و قرار است منتظر دوستانم باشم تا برسند و کمکی کنند. من هم آماده رفتن به داخل آب هستم ی چند متری جلوتر می روم و حس می کنم که عمق اب در حال افزایش است و ترس دارم از اینکه جلوتر بروم. تخته سنگی می یابم و رویش می ایستم.
چه قدر اب خنک بود و خواستنی، اما انگار لحظه به لحظه زیاد می شود و گذر سخت تر، اما مردان کوه و کمر می دانند که چگونه از راه برسند و کمک کنند. کم کم بچه ها می رسند و هر یک نظری می دهند. یکی چوب بلند را پیشنهاد می دهد و دیگری تخته سنگ ها را، یکی گذر با شنا و دیگری همراهی یک نجات غریق را می گوید.
اما من دوست دارم خودمان به کمک هم رود را پشت سر گذاریم. من و دوستم می خندیم و راه ها را بررسی می کنیم و همراه خروش آب دل به آب می سپاریم و حرکت می کنیم.
کم کم با ترس به وسط رود می رسیم و با دوستانمان صخره را در وسط یافته و با کمک آن به ان طرف رود می رسیم. یکی از دوستان شنا بلد یود و کمی مرا همراهی کرد ولی به سلامت از رودخانه گذشتیم.
نتیجه گیری: رود خانه مانند مسیر یک زندگی است که برای گذر از ان باید سختی های فراوانی را تجربه کنید و در پایان بهترین و سالم ترین راه را برای زندگی انتخاب کنید. راه هایی که ممکن است طول بکشد و یا نیازمند راه نمایی افرادی آگاه باشد.