جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی داستان نویسی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط Melina Whirlwind با نام داستان نویسی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 4,044 بازدید, 188 پاسخ و 7 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع داستان نویسی
نویسنده موضوع Melina Whirlwind
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط نهال رادان
ک

کاربر حذف شده

مهمان
مصالح لازم برای ساخت یک داستان کوتاه

  1. ایده بکر و اصیل
  2. شخصیت‌های باورپذیر
  3. زمینه/پس زمینه متقاعدکننده داستان و کاراکترها
  4. مقدمه چینی و شروع مناسب
  5. دست درازی (یا کشمکش)
  6. ساختار اصولی
  7. تعلیق
  8. پایان‌بندی قابل قبول و هنرمندانه
 
ک

کاربر حذف شده

مهمان
1- ایده بکر و اصیل؛ در این مورد، به طور مفصل در مقالات گذشته، بحث و آموزش داده شده است. لطفا به مقالات پیشین مراجعه نمایید.

2- او کیست؟ (یافتن کاراکترهای باورپذیر)

شاید مهمترین کاری که نویسنده داستان کوتاه باید انجام دهد انتخاب درست کاراکتر محوری داستانش است! معمولا داستان کوتاه بر خلاف رمان، حول محور یک نفر می چرخد؛ خواننده باید این شخص را به راحتی بشناسد و سرنوشت او برایش اهمیت داشته باشد. برای اینکه خواننده با داستان شما بیشتر هم ذات پنداری کند، شاید بد نباشد که از تکنیک روایت داستان از نگاه اول شخص استفاده کنید
 
ک

کاربر حذف شده

مهمان
3- باور کن! (زمینه/پس زمینه متقاعدکننده)

کاراکترهای داستان باید در صحنه ای واقعی و پویا باشند. وظیفه به عنوان نویسنده داستان کوتاه این است که خوانندگان‌ را وارد دنیایی کنید که خودتان تخیل کرده‌اید. سپس، باید کاری کنید تا آن دنیا را باور کنند.

شاید بهتر باشد صحنه ای را انتخاب کنید که آن را خوب می شناسید. مثلا محیط جنگل، دریا و یا آشپزخانه و انبار را بسیاری از مردم درک کرده و از آن تصویری در ذهن دارند. اما، برای شروع کارتان، از شما انرژی زیادی خواهد رفت تا فرضاً صحنه‌تان روی برج تقطیر یک پالایشگاه نفتی اتفاق بیافتد! نکته بسیار مهم دیگر، تجسم صحنه از همه ی جنبه های آن است. یعنی، بوها و صداها همان قدر مهم اند که ظاهر اشیاء! طعم ها و حس ها هم می‌توانند به همین اندازه موثر باشند.
 
ک

کاربر حذف شده

مهمان
4- یک افتتاحیه خاص (مقدمه چینی)
افتتاحیه داستان کوتاه




یک داستان کوتاه خوب باید پیشرفت سریعی داشته باشد. کاراکتر اصلی داستان کوتاه باید در همان صفحه اول ظاهر شود. عالی می شود اگر خواننده با همان پاراگراف اول درگیر داستان شود. بیایید رک باشیم! اگر داستان تا صفحه سوم پیشرفتی نداشته باشد، باید صفحه اول و دوم آن را “مُچاله” کرد. شاید شُمای نویسنده به آن دو صفحه نیاز داشته باشید، اما خواننده هرگز!
 
ک

کاربر حذف شده

مهمان
5- از خوشبختی، نوشته‌ای در نمی‌آید! (کشمکش)

اگر قرار بود همه کاراکترهای داستان کوتاه از شرایط زندگی تخیلی که دارند راضی باشند، دیگر داستان به معنای واقعی و جذاب آن به وجود نمی‌آمد. باید شخصیت‌هایی داشته باشید که از همان ابتدای داستان با مشکلاتی رو به رو هستند. لزومی هم ندارد این مشکلات از جنس گرفتاری های داستان های پر اشک و آه باشد. کشمکش پیش آمده حتی می‌تواند ساده تر از این حرفها باشد. مثلا کسی جای همیشگی و موردعلاقه کاراکتر شما را گرفته باشد، به طوری که نظم زندگی اش را به هم بزند. راست می‌گویند که «از خوشبختی، نوشته‌ای در نمی‌آید»!

سوزان بِرن، در تمرین زیر به ما کمک می کند تا بدون اینکه تسلیم وسوسه ایجاد دست درازی های انحرافی شویم، چالش لازم را در داستان‌مان ایجاد کنیم:

تمرین 1:

آداب خاص خودتان را توصیف کنید. هر ک.س در زندگی آدابی دارد تا به محیط زندگی‌اش معنایی ببخشد که دوست دارد. رفتارهایی مثل به روال گردش و تفریح رفتن، اولین اقدامات پس از بیدار شدن و غیره. حالا تصور کنید به این چارچوبی که در زندگی رعایت می کنید، خدشه ای وارد شود. مثلا ماشین‌تان خراب شود یا موبایل تان را کنار رختخواب پیدا نکنید! تصور کنید که همین اتفاق ممکن است زنجیره ای از اتفاقات را در پی داشته باشد. بعد از آن، فرض کنید آن ک.س یا چیزی که باعث بروز مشکلات شده را پیدا کردید. چه واکنشی نشان می‌دهید؟
 
ک

کاربر حذف شده

مهمان
6- پازل را بچین! (ساختار)

تعریف ساده ای دارد. یعنی داستان شما باید از سه بخش کلی تشکیل شود: آغاز، میانه و پایان.

  • در آغاز داستان، همه منتظر مقدمه چینی شما، شناختن کاراکترها و طرح مسئله یا هدف کلی هستند.
  • در میانه داستان، ارتباط کاراکترها با هم شکل می گیرد. کنش ها و واکنش ها رخ می دهد. و خلاصه جهان داستان برای خواننده بیشتر روشن می‌شود.
  • در پایان داستان، وضعیت کاراکترهای اصلی داستان دچار تغییرات مهمی خواهد شد. اصلا برای همین داستان گفته می‌شود! این تغییرات ممکن است به سود یا بر ضرر کاراکترها باشد.
ساختار اصولی داستان کوتاه
 
ک

کاربر حذف شده

مهمان
7- نگرانِ نگرانی خواننده باش! (تعلیق)

خیلی مهم است که داستان تان باور پذیر باشد، نه پیش بینی پذیر! بعد از آنکه با مقدمه چینی و افتتاحیه‌ای کوبنده، خواننده را مشتاق کردید، دیگر نباید اجازه داد تا چشم از داستان بردارد. اسیر وسوسه منحرف شدن از خط اصلی داستان نشوید. ببینید! شاید لازم باشد که خودتان بدانید کاراکتر داستان اولین بار کی و کجا عاشق شده یا زباله اش را اول شب در سطل آشغال می اندازد یا خیر. اما ممکن است خواننده لازم نباشد بداند (مگر اینکه واقعا برای تعریف داستان لازم باشد). حُسن نگرانی خواننده بسیار حیاتی است؛ یعنی باید نگران کاراکترهای خلق شده باشد و دائما از خودش بپرسد، بعد از این چه بلایی سر او خواهد افتاد؟

نگرانی خواننده داستان کوتاه

به این نکات توجه بیشتری کنید:

  • هر صحنه داستان باید ادامه منطقی صحنه قبل باشد. بعبارتی دیگر، از دل آن بیرون آمده باشد! داستان کوتاه، مثل هر داستانی نیاز به پیرنگ دارد. بسیاری از نویسنده ها از ابتدا طراحی می کنند داستان را از کجا بشکنند، در کدام قسمت زاویه دید را تغییر دهند و این رشته ها را چگونه ببافند.
  • با پیشرفت داستان، به شخصیت ها امکان تصمیم گیری بدهید. گاهی بگذارید راه غلط را انتخاب کند تا خواننده به او فحش بدهد! در یک کلام اینکه، برای او همه گزینه ها را روی میز قرار بدهید و او را تنها بگذارید.
  • مهم ترین چیز، خودِ داستان است که باید خواننده را جذب کند، نه مثلا نثر زیبای شما! هر پاراگراف جدید باید داستان را پیش ببرد وگرنه هر چقدر هم در آن آرایه ادبی بکار برده باشید، باید قیچی شود.
 
ک

کاربر حذف شده

مهمان
8- لازم نیست که… (پایان بندی هنرمندانه)

لزومی ندارد که داستان‌ها، همه پایانی خوش داشته باشند. مثل بسیاری از سریال های ایرانی که پایانش حداقل یکی دو تا عروسی دعوت می شویم!

لازم هم نیست تکلیف همه کاراکترها در پایان مشخص شده باشد. در عین اینکه می‌شود پایانی قابل قبول داشت، می‌توان درب همه احتمال ها را به روی خواننده نبست. خواننده باهوش دائما در طول داستان می‌خواهد پایانش را حدس بزند. این شرایط را شما فراهم می‌کنید. سعی کنید عاقبتِ “همه” شخصیت ها را حتی در پایان لو ندهید.

کاراکتر انیمیشن و داستان کوتاه


لازم نیست که در پایان داستان، چرخش غافلگیر کننده ای داشته باشید. غالبا سُر خورده و از جاده منحرف می‌شوید. چرا که در این راه، احتمال ساختگی جلوه کردن و یا ناراحتی خواننده بسیار است. درست است که باید خواننده را از لحاظ عاطفی در انتهای داستان تخلیه کرد، اما برای این کار با اسحله به جان کاراکترهای داستان خود نیافتید. مرگ شخصیت های داستانی ممکن است باعث سَرخوردگی خواننده شود. در داستان کوتاه، قاعده کلی این است که مرگ یا قتل باید در ابتدای داستان تعریف شود، نه در انتهای آن.
 
ک

کاربر حذف شده

مهمان
توصیه های یک حرفه ای: جو وِریتی

تا می‌توانید از انتهای داستان شروع به نوشتن کنید. در توصیف پرگویی نکنید؛ ردیف کردن یک خروار صفت برای یک وصف یک حالت یا کلمه، حوصله ها را سر می‌برد. چخوف بزرگ گفته که در داستان کوتاه، اگر جایی به تفنگی آویزان از دیوار اشاره می‌کنید، حتما باید در جایی دیگر آن تفنگ شلیک شود. وقتی به نظرتان داستان تمام شده، جمله آخر را حذف کنید. اگر چیزی از داستان کم نشود، پس اصلا آن جمله به چه دردی می خورده است؟
منبع: نوشیکا
 

armita-is-typing

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Nov
248
2,033
مدال‌ها
1
سلام سلام آرمیتا-ایز-تایپینگ هستم و با یه آموزش اومدم
ناگفته نماند که خودمم با تحقیق و اینا این مطالبو خودم یاد گرفتم و چون مبحث خیلی مهمی هستش و ماها خسته شدیم از بس پایان کلیشه‌ای خوندیم و 2 صفحه نخونده، فهمیدیم که ته داستان قراره چی میشه، این آموزشو ترجمه کردم و توضیحات بیشتری در ادامه ش دادم؛ امیدوارم مفید باشه.

- اما اول از همه شروع کنیم ببینیم پیچش داستانی چی هست؟
با توجه به سخنان گهربار ویکی پدیا :| پیچش داستانی یا همون پایان غافلگیر کننده، به تغییر در روند یک داستان/ فیلم/ سریال/ هر چیزی مثل اینا میگن.
- چرا پیچش داستانی؟
این کار روش خیلی خیلی خوب و 100 درصد تضمینی واسه راضی نگه داشتن مخاطبه! یعنی اینکه خواننده از خوندن رمان شما خسته نمیشه و داستان اصطلاحا جذابه. آما باید توجه داشته باشید که بعضی وقتا اتفاقا پیچش های داستانی اتفاقا خیلی قابل پیش بینی میشن. وظیفۀ ما به عنوان نویسنده این هست که تا جایی که امکان داره این پیچش ها رو جوری قرار بدیم که غیرقابل انتظار باشن.
- تفاوت پیچش داستانی و پایان غافلگیرانه چیه؟
وقتی که پیچش داستانی آخر یک داستان اتفاق بیفته، به خصوص اگه دیدگاه مخاطبان رو پیرامون حوادث قبلی داستان عوض کنه، اونوقت بهش میگن پایان غافلگیرکننده.

در قسمت های بعدی روش‌های بهتر نوشتن پیچش داستانی رو بررسی میکنیم. لطفا با ما همراه باشین و اگه این مطلب مفید بود، یادتون نره که اون واکنش تایید رو نشون بدین (: ممنون
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: یسنا
بالا پایین