جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی شخصیت پردازی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط نهال رادان با نام شخصیت پردازی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 3,582 بازدید, 167 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع شخصیت پردازی
نویسنده موضوع نهال رادان
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ادوارد کلاه به سر

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
اما بيشتر از همه، فرد در رابطه ي متقابل با محيط اجتماعي و همنوعان خود است كه داستان را پديده مي آورد زيرا كه محيط اجتماعي هر آدمي نقش عمده اي در شكل گيري انديشه و منش او ايفا مي كند. از طرفي هم محيط در آدم ها مؤثر است و هم آدم ها مي توانند، در محيط اجتماعي و زندگي تأثيرگذار باشند. به هرحال، نويسنده بدون خلق محيطي كه شخصيت داستاني در آن حضور داشته باشد قادر به خلق اثرداستاني خود نمي باشد.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
اشخاص داستان ممكن است با محيط داستان سازگار و يا با آن در تبادين باشند، اما به هرحال بايد در برابر محيط خود واكنش نشان دهند و با قول و فعل خود نشان دهند كه ازآن متأثر شده اند. محيط در شكل دادن شخصيت افراد عامل بسيار مهم و نيرومندي است و اشخاص داستان حتي اگر به طور موقت هم درمحيط معيني قرار گيرند از تأثير آن بركنار نيستند. اين تأثير را بايد به نحو محسوس و مشهودي نشان داد. ناديده گرفتن و منعكس نساختن اين تأثير سبب مي شود كه داستان خلاف واقع جلوه كند. اشخاص داستان هر قدر هم كه واقعي باشند چنان چه درجايي مانند سرزمين پريان قرار گيرند چيزي جز اشباح عجيب و غريب نخواهند بود.»
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
سامرست موام مي گويد:
« موجوداتي كه رمان نويس ساخته، بايد طوري باشند كه خواننده با شخصيت تك تك آن ها توجه كند و كارهاي آن ها، بايد از خصوصيات روحي و فكري و اخلاقي آن ها ناشي شود. رمان نويس هرگز نبايد به خواننده اجازه دهد كه بگويد:" فلان و بهمان آدم،"هيچ وقت اين طوري رفتار نمي كنند"، بلكه برعكس، خواننده بايد مجبور شود كه بگوييد:" اين درست همان چيزي است كه من انتظار داشتم فلان آدم رفتار كند." فكر مي كنم اگر قهرمان ها، خودشان جالب توجه باشند خيلي بهتر است.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
دكتر حسين اديبي در كتاب « زمينه ي انسان شناسي» مي گويد:
« كنش هاي فردي، با توجه به كنش هاي افراد ديگر صورت مي گيرد، يعني شخص با توجه به رفتارها و ايستارهاي ديگر، كنش خود را شكل مي دهد. مي توان بين من فاعلي و من مفعولي تمايزي قايل شد. از آن جا كه افراد مجبورند از طريق تفسير و تعبير مستمر رفتارها و ايستارهاي ديگران، رفتار خود را شكل دهند و انتخاب كنند، اين من مفعولي است كه مي آموزد چگونه رفتاري بايد داشته باشد و پاسخ هاي من فاعلي مبهم است.»
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
« اعمال هر شخصيت داستاني مي تواند غيرمستقيم بيان كننده ي ويژگي هاي او باشد. از اين ديد: كنش داستاني به دو دسته تقسيم مي شود:
كنش عادتي و غيرعادتي.
الف/1: كنش عادتي عملي است كه مرتب تكرار مي شود
ب/2: كنش غيرعادتي آن است كه فقط يك بار اتفاق مي افتد و ازهمين تكرار و اتفاق مي توان به روحيه ي شخصيت پي برد.
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
به طور نمونه در داستان « گل دسته ها و فلك»، نوشته ي « آل محمد»، راوي دارد دوران كودكي خود را برايمان تعريف مي كند كه هميشه در كوچه و مدرسه چشمش به گل دسته هاي مسجد بوده و مرتب در وسوسه ي بالارفتن از اين گل دسته ها بوده است و بالاخره هم با كمك دوستش، اصغر ريزه، از آن ها بالا مي رود. اين عمل كه هسته ي مركزي داستان است وقتي انجام مي شود داستان به نقطه ي اوج خود مي رسد و غيرمستقيم روحيه ي پرجنب و جوش و كنجكاو راوي را نشان
مي دهد.»
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
ب: شخصيت پردازي از طريق گفت و گو
« گفت و گو يكي از طبيعي ترين نيازهاي انسان است. انسان درهرحالتي بايد سخن بگويد، در خوشحالي، غم و حتي هنگام كار. گفت و گو به عنوان ابزاري مهم و ظريف از چند جنبه در داستان رعايت مي شود . شخصيت در داستان بدون گفت وگو معني ندارد. مگر اين كه كاملاً تنها باشد، گرچه در آن صورت هم نياز به گفت و گوي دروني يا يادآوري گفت و گوها در ذهن شخصيت هست. ولي اگر شخصيت در محيطي اجتماعي باشد، مجبور است كه با ديگران ارتباط داشته باشد. زيرا گفت و گو نيز مانند عمل و حتي بيشتر از عمل، نشان دهنده ي ويژگي هاي روحي شخصيت داستان است. كلمات به كار رفته، تأكيد برهجاهاي خاص، موضوع و مضمون گفت و گوها، مكث ها، پستي و بلندي صدا، تلفظ هاي نادرست يا غلط و لغزش هاي زباني، همه نشان دهنده ي پيشينه ي ذهني، تجربي و رواني افراد داستان است.»
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
اليزابت بوئن مي گويد:
« گفت وگو بهترين وسيله ي نشان دادن روابط بين اشخاص است؛ در واقع روابط بين اشخاص را به گونه اي واضح و روشن به نمايش مي گذارد و در شكل ايده آلش بايد آن چنان قوي و مؤثر باشد كه ديگر نيازي به تحليل و تبيين اين روابط نباشد.
شخصيت هاي رمان مي توانند با استفاده از گفت و گو كه قدرتمندترين و عيني ترين عمل متقابل اشخاص است، كمتر به اعمال جسماني، ستيزه، قتل و روابط متقابل عاطفي دست بزنند، چرا كه گفت و گو نمايانگر اعمال متقابل اشخاص است.»
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
« درست همان طور كه رفتار هر قهرمان بايد ناشي از خصوصيات روحي، فكري و اخلاقي او باشد، حرف زدن او هم بايد همين طور باشد. يك زن مدپرست، بايد مثل يك زن مدپرست حرف زند. يك زن مثل يك زن ، يك ليمونادفروش مثل يك ليمونادفروش و يك وكيل عدليه مثل يك وكيل عدليه. گفت و گوها، نبايستي پرت و پلا باشد و نه آن كه فرصتي به دست نويسنده دهد تا عقايد خود را تبليغ كند؛ صحبت ها، بايد براي نشان دادن خصوصيات اخلاقي و روحي و فكري كساني كه حرف مي زنند، براي جلو بردن داستان، به كار مي رود.»
 

ASHVAN

سطح
6
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Aug
7,872
26,781
مدال‌ها
8
« لئوناردبيشاپ درمورد شخصيت پردازي از طريق گفت و گو مي گويد:
« گفت وگو يكي از ظريف ترين و مشهودترين ابزار نويسنده است و صحت گفته هاي وي را درباره ي اشخاص تأييد مي كند. اگر نويسنده با استفاده از روايتي توضيحي به خواننده بگويد كه شخصيتي از استاد دانشگاه- قهرمان- متنفر است. صرفاً عقيده ي خود را بيان كرده است. اما اگر شخصيت تنفر خود را از طريق گفت وگو ابزار كند، واقعيتي قانع كننده بيان شده است.»
 
بالا پایین