جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مجموعه اشعار شعر های سپید شمس لنگرودی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام شعر های سپید شمس لنگرودی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 5,321 بازدید, 174 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع شعر های سپید شمس لنگرودی
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
در انتظار توام
در چنان هوایی بیا
که گریز از تو ممکن نباشد

تو
تمام تنهایی‌هایم را
از من گرفته‌ای
خیابان‌ها
بی حضور تو
راه‌های آشکار
جهنم‌اند...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
تکرارِ تو
بوییدن لیمو‌
تکانِ دستِ علف،
شعله ی آفتابِ صبح
بر پشتِ یخ کرده ی سنجاب

تکرارت
ریزش خون بود
در دامنِ قلبی
که به آرامی
می تپد
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
#ای_آفتاب_که_برنیامدنت...
شب را جاودانه می‌سازد...

بر من بتاب پیش از آنکه...
#در_تاریکی_خود_گم_شوم...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
صبور مثل درختی...

که در آتش می‌سوزد...

و‌ توان گریختن ندارد...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
بی حضور تو
هیچ دفتری گشوده نمی‌ماند
بی گذار تو
معبری را پایان نیست
تو الفبای جهان را دیگر کرده‌ای

پرندگان شوریده در نفست ره گم می کنند
شوریدگان هوایت را دریاب
نگاه کن
دو پرنده روحم را می‌برند
و جهان در عبور پرندگان
شکل تو را می‌گیرد
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
تو زاده رویاهایم نیستی
من رویا زاد توام
در بستر این روزها
که غلتان غلتان چون حباب
همراه آب و علف دور میشویم‌‌‌‌
از درخشش آفتابی
که عمق خالی‌مان را روشن کرده بود
به فتنه‌ٔ زندگی پی پردیم
من زادهٔ رویای توام
به تو اندیشیدم
و آفریده شدم
برخاستم
آفاق را
از کُرک پَر کرکسی که بر سرمان می‌چرخید جارو کرده ام
و به سمت صبحانه‌ٔ نور می‌روم...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
برای آنچه که دوستش داری
از جان باید بگذری
بعد ...
می ماند زندگی
و آنچه که دوستش داشتی ...
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
‌‌آرام باش عزیزِ من
آرام باش...
حکایت دریاست زندگی!
گاهی درخشش آفتاب،
برق و بوی نمک، ترشح شادمانی
گاهی هم فرو می‌رویم
چشم‌های مان را می‌بندیم
همه جا تاریکی‌ست

آرام باش عزیز من
آرام باش
دوباره سر از آب بیرون می‌آوریم
و تلالو آفتاب را می‌بینیم
زیر بوته ای از برف، که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری،
طالع می‌شود
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
بی‌ آنکه تو را ببینم
در تو رهــــــــا می‌شوم ..
و در کف دریا چشم می‌گشایم
رودم و به غرق شدن در تو ..،
معتادم .!
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,800
28,295
مدال‌ها
9
دلم به بوی تو آغشته است
سپیده دمان
کلمات سرگردان برمی خیزند و
خواب آلوده دهان مرا می‌جویند
تا از تو سخن بگویم
کجای جهان رفته‌ای
نشان قدم هایت
چون دان پرندگان
همه سویی ریخته است
باز نمی‌گردی، می‌دانم
و شعر
چون گنجشک بخارآلودی
بر بام زمستانی
به پاره یخی
بدل خواهد شد.
 
بالا پایین